سونات های مرگ: یک بازی
نویسنده:
خسرو شهریاری
امتیاز دهید
صحنه یکم:
[نور کم در صحنه و سالن تماشاگران.
صدای آهسته نجوا در تمام صحنه بلند است.
همسرایان در صحنه میان هم می گردند.
ساز و پارچه سرخی در راست صحنه]
صحنه دوم:
[نور سالن تماشاگران می رود. نور بیشتر در صحنه. صدای نجوا قطع می شود.
بازیگران بر گرد هم یک دایره شکل می دهند. شروع می کنند در گوش هم چیزی گفتن و به گفتن ادامه دادن بی آنکه صدایشان شنیده شود. صدای پچ پچ بازیگران در گوش یکدیگر شنیده می شود، بلند و بلندتر می شود و به فریادهایی گوش خراش بدل می شود. فریادها در اوج یکباره قطع می شود.
هم زمان نور می رود.]...
بیشتر
[نور کم در صحنه و سالن تماشاگران.
صدای آهسته نجوا در تمام صحنه بلند است.
همسرایان در صحنه میان هم می گردند.
ساز و پارچه سرخی در راست صحنه]
صحنه دوم:
[نور سالن تماشاگران می رود. نور بیشتر در صحنه. صدای نجوا قطع می شود.
بازیگران بر گرد هم یک دایره شکل می دهند. شروع می کنند در گوش هم چیزی گفتن و به گفتن ادامه دادن بی آنکه صدایشان شنیده شود. صدای پچ پچ بازیگران در گوش یکدیگر شنیده می شود، بلند و بلندتر می شود و به فریادهایی گوش خراش بدل می شود. فریادها در اوج یکباره قطع می شود.
هم زمان نور می رود.]...
آپلود شده توسط:
samiyari
1402/03/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سونات های مرگ: یک بازی