رسته‌ها
افسانه مرغ آمین: یک بازی
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 3 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 3 رای
صحنه یکم:
کنار چشمه ای. الی کنار آب نشسته. ریگا بار هیزم به دوش وارد می شود. می نشیند کنار چشمه. نفسی تازه می کند. بارش را بر زمین می گذارد. به جایی ناشناخته هی هی می کند. آبی به مشت می نوشد.
ریگا: شکارچی کوهستان! امروز چه داری؟
الی: امروز هیچ! انگار کوهستان خالی از شکار بود.
ریگا: کوهستان هیچ وخ از شکار خالی نیس. از کدوم دهی؟
الی: یوش.
ریگا: یوش؟ حتما اسفندیاری ها را می شناسی!
الی: کدومشان؟
ریگا: آن بزرگ مرد کوهستان.
الی: پدرمه.
ریگا: پدر تو؟ تو الی هستی؟
الی: الی....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
124
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
samiyari
samiyari
1402/02/14

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی افسانه مرغ آمین: یک بازی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
افسانه مرغ آمین: یک بازی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک