رسته‌ها
کلاه دامادی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 14 رای
نویسنده:
مترجم:
رضا همراه
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 14 رای
مجموعه داستان طنز

از داستان مردی که روی من می افتاد:
هنگامی که در میدان کوچک آن قصبه از اتوبوس پیاده شدم، هوا تازه تاریک شده بود. فقط یک ساک کوچک دستی داشتم. شاگرد راننده ساکم را تحویل داد، خداحافظی کردیم و اتوبوس گاز داد و رفت. ساک به دست توی میدان قصبه ایستادم. میخواستم ببینم خیابان اصلی قصبه کجاست؟
می دانستم این قصبه ها فقط یک خیابان دارند و بانک و مغازه ها و مسافرخانه ها و هر چی که دارند، همه توی این یک خیابان است. خیابان این قصبه بالای یک تپه قرار داشت و نور کم سوی مغازه های آن از دور دیده میشد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
242
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Booshvegg
Booshvegg
1402/01/30

کتاب‌های مرتبط

عصرونه
عصرونه
0 امتیاز
از 0 رای
انسانها بیدار میشوند
انسانها بیدار میشوند
4.6 امتیاز
از 5 رای
بخاطر چی با من ازدواج کردی
بخاطر چی با من ازدواج کردی
4.5 امتیاز
از 116 رای
یک خارجی در استانبول
یک خارجی در استانبول
3.8 امتیاز
از 18 رای
دزد نان
دزد نان
4.8 امتیاز
از 15 رای
اینهم شد زندگی
اینهم شد زندگی
4.6 امتیاز
از 8 رای
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کلاه دامادی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
کلاه دامادی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک