صد مرد حلق آویز
نویسنده:
ژرژ سیمنون
مترجم:
حسن زیادلو
امتیاز دهید
ژرژ سیمنون در یکی از جذابترین ماجراهای کارآگاه مگره
ایستگاه راهآهن نوشانتز در شمالیترین نقطة هلند در مرز آلمان قرار دارد. آنجا فقط یک دهکده است و هیچ خط مهمی از کنار آن نمیگذرد. مردی در حدود 30 سال، با چهرهای رنگپریده و لباسهای نخنما، با قطار از هلند وارد شد و بلیتی به مقصد برمن به بازرس نشان داد. او بیتاب به نظر میآمد و به ز بان فرانسه منظورش را میفهماند. مرد دیگری با پالتویی با یقة مخمل او را زیر نظر داشت. مرد اول طی اشتباه یک مسافر دیگر ساکش جابهجا شد، اما او نفهمید. نیم ساعت بعد هر دو مرد سوار قطار شدند، وقتی هر دو به هتل رفتند، مرد اول متوجه شد ساکش جابهجا شده، به ایستگاه رفت اما فایده نداشت، وقتی برگشت مرد دوم، که کارآگاه «مکره» بود، از سوراخ کلید اتاقش دید که او خودکشی کرده و ماجراهایی رخ داد که در ادامة داستان بازگو شده است.
بیشتر
ایستگاه راهآهن نوشانتز در شمالیترین نقطة هلند در مرز آلمان قرار دارد. آنجا فقط یک دهکده است و هیچ خط مهمی از کنار آن نمیگذرد. مردی در حدود 30 سال، با چهرهای رنگپریده و لباسهای نخنما، با قطار از هلند وارد شد و بلیتی به مقصد برمن به بازرس نشان داد. او بیتاب به نظر میآمد و به ز بان فرانسه منظورش را میفهماند. مرد دیگری با پالتویی با یقة مخمل او را زیر نظر داشت. مرد اول طی اشتباه یک مسافر دیگر ساکش جابهجا شد، اما او نفهمید. نیم ساعت بعد هر دو مرد سوار قطار شدند، وقتی هر دو به هتل رفتند، مرد اول متوجه شد ساکش جابهجا شده، به ایستگاه رفت اما فایده نداشت، وقتی برگشت مرد دوم، که کارآگاه «مکره» بود، از سوراخ کلید اتاقش دید که او خودکشی کرده و ماجراهایی رخ داد که در ادامة داستان بازگو شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی صد مرد حلق آویز