گذرگاه زندگی
نویسنده:
پیر لوتی
مترجم:
محمدتقی دانیا
امتیاز دهید
بخشی از متن کتاب:
له ری داستان سرای نامدار بامداد یکی از روزهای رنگ پریده بهار سال ۱۹۰۱ در محل اقامت ساده خود واقع در کنار دریای بیسکای که پس از آخرین خوشگذرانی هایش در زمستان گذشته در آنجا پای بند شده بود با خستگی و دلشکستگی بسته ای را که به وسیله پست دریافت شده بود، می گشود. از تراکم مراسلات واصله اخمهایش را تو هم کرد، آهی کشید و گفت:
- آه! امروز چقدر نامه ها زیاد است. خیلی زیاد.
راست است. روزهایی هم که نامه رسان از این کمتر نامه می آورد، خرسند نبود. چون فکر می کرد باید در را به روی خود ببندد و با مردم قطع مراوده کند. اکثر مکتوبات با سطور ظریفی نگاشته شده بود، برخی امضا داشت و پاره ای بی امضا بود...
بیشتر
له ری داستان سرای نامدار بامداد یکی از روزهای رنگ پریده بهار سال ۱۹۰۱ در محل اقامت ساده خود واقع در کنار دریای بیسکای که پس از آخرین خوشگذرانی هایش در زمستان گذشته در آنجا پای بند شده بود با خستگی و دلشکستگی بسته ای را که به وسیله پست دریافت شده بود، می گشود. از تراکم مراسلات واصله اخمهایش را تو هم کرد، آهی کشید و گفت:
- آه! امروز چقدر نامه ها زیاد است. خیلی زیاد.
راست است. روزهایی هم که نامه رسان از این کمتر نامه می آورد، خرسند نبود. چون فکر می کرد باید در را به روی خود ببندد و با مردم قطع مراوده کند. اکثر مکتوبات با سطور ظریفی نگاشته شده بود، برخی امضا داشت و پاره ای بی امضا بود...
آپلود شده توسط:
محراب
1401/11/11
دیدگاههای کتاب الکترونیکی گذرگاه زندگی