رسته‌ها
ز مستان به موسم زمستان
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 2 رای
از متن کتاب:
باز نمیدانم به کدامین سبب باورم نیامد کو غزالک را رمیدن از چشمان عاشق گزین باشد. مگر چشمان غزال را عتاب و خطاب برازد بر دلشده ای کو گاه به سان طفلکی چموش سنگی بر قطاری می افکند؟ و نمی داند سنگی بر گور خویش می تراشد... بتراش و باز بخراش!
روزی کسی غمین از ابرهای تیره آسمان زمین خواند "جانم به خرامشت و گردش چشمهایت گره بزن! گردش کوی کهربایت را هزار دور زمین و دوران زمان می ارزد... داوینچی در گور خفته است و فیلسوفچه به سان نیلوفری در باد در آستان غزالک استاده تا مگر وجود شمعین مسافر ختن حاجت روایش کند. تاریخ باز تکرار شد اما این نوبه آهو ضامن نمی خواهد که خود باید ضامن شود برای آنکه شرح شمع شدن نگاشت و در فاصله و به گاه اسارت خیال چون شمع شرحه شرحه است."...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
66
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

تلنگرهای بی درنگ
تلنگرهای بی درنگ
4.7 امتیاز
از 6 رای
نوشته های بی سرنوشت
نوشته های بی سرنوشت
4.5 امتیاز
از 4 رای
قدم در اقلیم قلم
قدم در اقلیم قلم
4.3 امتیاز
از 3 رای
سیاحت ساحت سایه
سیاحت ساحت سایه
4.3 امتیاز
از 3 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ز مستان به موسم زمستان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
ز مستان به موسم زمستان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک