رسته‌ها
مرگ پلنگ
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 3 رای
امتیاز دهید
5 / 3.7
با 3 رای
کوتاه از متن کتاب:
جواد آقا نمی خواست زن بگیره، تکیه کلامش هم این بود که زن مال خره، مگه من خرم؟ رفقای زن و بچه دار دوستش داشتن هیچی نمی گفتن. سالها یکی بعد از دیگری می گذشت؛ هر وقت یکی از رفقا زن می گرفت، میگفت این یکی هم خر شد. یک روز گفت اردوخانی میخوام یه چیزی بهت بگم، نخندی، گفتم کدوم حرف تو خنده دار بوده که این یکیش باشه؟ پوزخندی زد و گفت: من میخوام خر بشم، تو هم بایستی شاهد باشی، منم خنده ام گرفت هر چند حرفش خنده دار نبود. بعد از ازدواجش گفت: بچه مال خره، مگه من خرم که بچه دار بشم؟ یک روز خیلی دلخور دیدمش، با یک من شکر نمیشد خوردش، قیافه ماتم زده داشت...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
139
آپلود شده توسط:
samiyari
samiyari
1400/09/17

کتاب‌های مرتبط

سفر در عمق خاطره ها
سفر در عمق خاطره ها
0 امتیاز
از 0 رای
والس با آبهای تاریک
والس با آبهای تاریک
4.5 امتیاز
از 11 رای
توکای آبی
توکای آبی
4.7 امتیاز
از 15 رای
شیروانی های نارنجی
شیروانی های نارنجی
4.5 امتیاز
از 4 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مرگ پلنگ

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
مرگ پلنگ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک