تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد در حقوق موضوعه ایران و فقه امامیه
امتیاز دهید
خانواده عبارت است از مرد و زنی که در اثر رابطه حقوقی نکاح دائم بصورت سلول اولیه اجتماعی در آمدهاند. مطابق ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی، واقع شدن نکاح به طور صحت را شروع مناسبات زن و شوهر اعلام میکند. خانواده نخستین کانون گرم زندگی و هسته اولیه همه سازمانهای اجتماعی است. انسان به حکم طبیعت در دامان خانواده پا به عرصه حیات میگشاید و تا پایان عمر عضوی از یک یاچند خانواده باقی میماند. بقای بشریت بوجود خانواده بستگی دارد و پیشرفت هر جامعهای نتیجه مستقیم تلاش و کوشش خانوادها در تربیت صحیح فرزندان خویش است تا در آی نده خدمتگزاران شایستهای برای اجتماع خود باشند و در حقیقت خانواده نه تنها رکن طبیعی اجتماع است، بلکه رکن اساسی آن محسوب میشود.
امروزه ملل پیشرفته جهان با توجه به نقش شگرف خانواده در پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بشر، آنرا از جهات مختلف حقوقی، اجتماعی و حتی اقتصادی مورد حمایت قرار میدهند و با تدابیر خاص و قوانین مخصوصی موجبات استحکام روابط خانوادگی را فراهم سازند تا از جدا شدن افراد و متلاشی شدن کانون خانواده جلوگیری میشود.
حقوق ایران خانواده را گروه متشکلی دارای شخصیت معنوی تلقی نمیکند. زیرا ریشههای حقوق را میتوان در حقوق اسلامی و حقوق اروپایی جستجو کرد که در اولی به انسان، به عنوان وجودی دارای تکلیف و در دومی به عنوان موجودی دارای حق، نظر میشود و در هر د وی آنها حقوق خانواده بیان شرح تکالیف و حقوق افراد خانواده است نه گروه متشکل از افراد.
امروزه بیشتر نظریهها متوجه مصلحت خانواده و فرزندان است و حقوق میخواهد این کانون عاطفی و تربیتی را از گزند خودخواهیها مصون دارد، هر چند به بهای کاستن از آزادیهای فرد باشد .
از نظر قانون مدنی خانوده واحد بنیادین جامعه اسلامی است و هدف همه قوانین باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده و پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی باشد.
در شرایط کنونی در تحلیل و بیان مفاهیمی مانند ریاست خانواده، ولایت بر فرزندان و حضانت آن باید به مصلحت خانواده اندیشید و آن را در کنار حمایت از حقوق فردی به حساب آورد.
از نظر قرآن خانواده یک واحد اجتماعی است که هدف از آن تأمین سلامت روانی برای سه دسته است: زن، شوهر، پدر و مادر و فرزندان، و هدف آن ایجاد آمادگی برای برخورد در رویارویی با پدیدههای اجتماعی است در آیه ۷۴ سوره فرقان میخوانیم «وَالَّذینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّهَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» و کسانی که می گویند خدای ما ما را از همسرانمان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهیزکاران گردان.
این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگی آن در تشکیل جامعه نمونه انسانی اشاره دارد، چنان که پیوند سالم و درخشان خانوادگی را ایدهآل پرهیزکاران معرفی میکند.
در دورن واحد اجتماعی خانواده پدر و مادر از آغاز تولد کودکان به عنوان الگو برای آنان مطرح هستند، نقش و معنای اهمیت خانواده در بهسازی وضعیت بشر نیز در همین واقعیت نهفته است. در نگاه پیشوایان دین، باورها، چگونگی زندگی، عادتها، تمایلات و اهداف والدین از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کودکان هستند .
بنابراین نوع رفتار والدین در هماهنگ سازی خواستهها و تمایلات خودشان از یک سو و تمایلات خانوادگی و اجتماعی از سوی دیگر و همچنین تلاش پیوسته آنان برای تأمین رفاه و سلامتی روانی خانواده و نوع برخوردشان با وظایف دینی از عوامل ایجاد هسته تعاون و همکاری و زمینه ساز روابط آنان در آینده با همسران خود خواهد بود.
ارزشخانواده بیش از هر چیز بر پایه مودت و دوستی بین اعضای آن استوار است.
اعضایی که انجام حقوق متقابل، آنان را در کنار یکدیگر نگه داشته است و اگر این جریان براساس دوستی و تفاهم ادامه یابد به کمال انسانی مورد انتظار خواهد انجامید. در آیه ۲۱ سوره روم آمده است: «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ»
از نشانههای او این است که از خود شما جفتهایی برای شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابند و میان شما دوستی و مهربانی برقرار ساخت همانا در این آیه نشانههایی است برای آنان که میاندیشند در این آیه چند نکته با اهمیت درباره خانواده وجود دارد، براساس این تعبیر رابطه و پیوند زن و شوهر یکی از ابعاد مهم خانواده است دومین نکته مهم محبت بین زن و شوهر است سومین نکته الفت زن و شوهر و همکاری آن دو با نیروی عشق و محبت در مسیر کمال رحمت و مهربانی برای خانواده و دیگران به بار میآورد. پس پیوند سالم که ضامن فراهم شدن زمینه مناسب برای ارتباط مسئولانه و ماندگار است و این چیزی است که حقوق به عنوان سرمشق باید به آن بنگرد و سنگ بنای شخصیت روانی فرزندان میباشد. منظور از سازگاری و هماهنگی میان زن و شوهر، تلاش در جهت تعالی و تکامل دو سویه با وجود تفاوتهای طبیعی و ذاتی است تا توافق و تفاهم میان آنها.
بنابراین چنان که یک سری تفاوتهای فیزیولوژیکی میان زن و مرد وجود دارد یک سلسله تفاوتهای مهم روانی نیز وجود دارند چنانکه آیه کریمه ذیل بدان نکته و اشاره دارد
«وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَی؛ وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّ؛ وَمَا خَلَقَ الذَّکرَ وَالْأُنْثَی؛ إِنَّ سَعْیکمْ لَشَتَّی؛ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَی وَاتَّقَی؛ »
«قسم به شب هنگامی که جهان را در پرده سیاه بپوشاند و قسم به روز هنگامیکه روشن سازد و قسم به مخلوقات عالم که خدا همه را جفت نر و ماده بیافرید و قسم به این آیات که سعی و کوشش شما مردم بسیار مختلف است».
با این حال تا آنجا که به روحیات و ویژگیهای شخصی تی مربوط میشود تفاوت آنها همچون تفاوت فیزیولوژیک نیست و ارتباط به بعد زنانگی و مردانگی افراد ندارد.
این شرایط اجتماعی، خانواده و فرهنگ است که عوامل مؤثر بر شخصیت افراد به شمار میآید و دوگانگیهایی در چگونگی رفتار و کارهای زن و مرد میآفریند، اینجاست که رسالت خانواده یعنی تفاهم و دوستی متقابل برای کنار آمدن و تعامل با میلها و گرایشهای متفاوت به عنوان عناصر تشکیل دهنده واحد شخصیت انسان به صو رت دقیق تعیین میشود. چیزی که راستی، اطمینان، فروتنی، تقوا و پرهیز از خودمحوری را میطلبد و فرزندان را و ا میدارد تا در روابط اجتماعی خود در آینده با همسران و فرزندان خود آن را الگو قرار دهند. پدر و مادر مسئول تربیت فرزندانشان به چنین روشی هستند و براساس حدیث شریف پیامبر اکرم (ص) فرزندان امانتهایی هستند در دست پدر و مادر که باید از آنها مراقبت کنند، بدون اینکه احساس مالکیت نسبت به آنها داشته باشیم
دقیق جایگاه هر یک از افراد خانواده نسبت به مسئولیت خویش است، حاصل این امر عین عدالت و قسط میباشد. زیرا در یک مجموعه هماهنگ هیچگاه همه اعضا نمیتوانند مسئولیتی همانند هم و مشابه داشته باشند، بلکه نظم و قانونمندی زمانی شکل میگیرد که هر یک از اعضاء و اجرای مجموعه در جایگاه خاص خود و به تناسب و مهارت خویش ایفای وظیفه نماید. بر همین اساس خانواده در اسلام بر پایه مبنای حفظ اصل » مودت و رحمت«شکل گرفته است.
بیشتر
امروزه ملل پیشرفته جهان با توجه به نقش شگرف خانواده در پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بشر، آنرا از جهات مختلف حقوقی، اجتماعی و حتی اقتصادی مورد حمایت قرار میدهند و با تدابیر خاص و قوانین مخصوصی موجبات استحکام روابط خانوادگی را فراهم سازند تا از جدا شدن افراد و متلاشی شدن کانون خانواده جلوگیری میشود.
حقوق ایران خانواده را گروه متشکلی دارای شخصیت معنوی تلقی نمیکند. زیرا ریشههای حقوق را میتوان در حقوق اسلامی و حقوق اروپایی جستجو کرد که در اولی به انسان، به عنوان وجودی دارای تکلیف و در دومی به عنوان موجودی دارای حق، نظر میشود و در هر د وی آنها حقوق خانواده بیان شرح تکالیف و حقوق افراد خانواده است نه گروه متشکل از افراد.
امروزه بیشتر نظریهها متوجه مصلحت خانواده و فرزندان است و حقوق میخواهد این کانون عاطفی و تربیتی را از گزند خودخواهیها مصون دارد، هر چند به بهای کاستن از آزادیهای فرد باشد .
از نظر قانون مدنی خانوده واحد بنیادین جامعه اسلامی است و هدف همه قوانین باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده و پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی باشد.
در شرایط کنونی در تحلیل و بیان مفاهیمی مانند ریاست خانواده، ولایت بر فرزندان و حضانت آن باید به مصلحت خانواده اندیشید و آن را در کنار حمایت از حقوق فردی به حساب آورد.
از نظر قرآن خانواده یک واحد اجتماعی است که هدف از آن تأمین سلامت روانی برای سه دسته است: زن، شوهر، پدر و مادر و فرزندان، و هدف آن ایجاد آمادگی برای برخورد در رویارویی با پدیدههای اجتماعی است در آیه ۷۴ سوره فرقان میخوانیم «وَالَّذینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّهَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» و کسانی که می گویند خدای ما ما را از همسرانمان نور چشمان ببخش و ما را رهبر پرهیزکاران گردان.
این آیه بر اهمیت خانواده و پیش آهنگی آن در تشکیل جامعه نمونه انسانی اشاره دارد، چنان که پیوند سالم و درخشان خانوادگی را ایدهآل پرهیزکاران معرفی میکند.
در دورن واحد اجتماعی خانواده پدر و مادر از آغاز تولد کودکان به عنوان الگو برای آنان مطرح هستند، نقش و معنای اهمیت خانواده در بهسازی وضعیت بشر نیز در همین واقعیت نهفته است. در نگاه پیشوایان دین، باورها، چگونگی زندگی، عادتها، تمایلات و اهداف والدین از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر کودکان هستند .
بنابراین نوع رفتار والدین در هماهنگ سازی خواستهها و تمایلات خودشان از یک سو و تمایلات خانوادگی و اجتماعی از سوی دیگر و همچنین تلاش پیوسته آنان برای تأمین رفاه و سلامتی روانی خانواده و نوع برخوردشان با وظایف دینی از عوامل ایجاد هسته تعاون و همکاری و زمینه ساز روابط آنان در آینده با همسران خود خواهد بود.
ارزشخانواده بیش از هر چیز بر پایه مودت و دوستی بین اعضای آن استوار است.
اعضایی که انجام حقوق متقابل، آنان را در کنار یکدیگر نگه داشته است و اگر این جریان براساس دوستی و تفاهم ادامه یابد به کمال انسانی مورد انتظار خواهد انجامید. در آیه ۲۱ سوره روم آمده است: «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ»
از نشانههای او این است که از خود شما جفتهایی برای شما آفرید تا نزد ایشان آرامش یابند و میان شما دوستی و مهربانی برقرار ساخت همانا در این آیه نشانههایی است برای آنان که میاندیشند در این آیه چند نکته با اهمیت درباره خانواده وجود دارد، براساس این تعبیر رابطه و پیوند زن و شوهر یکی از ابعاد مهم خانواده است دومین نکته مهم محبت بین زن و شوهر است سومین نکته الفت زن و شوهر و همکاری آن دو با نیروی عشق و محبت در مسیر کمال رحمت و مهربانی برای خانواده و دیگران به بار میآورد. پس پیوند سالم که ضامن فراهم شدن زمینه مناسب برای ارتباط مسئولانه و ماندگار است و این چیزی است که حقوق به عنوان سرمشق باید به آن بنگرد و سنگ بنای شخصیت روانی فرزندان میباشد. منظور از سازگاری و هماهنگی میان زن و شوهر، تلاش در جهت تعالی و تکامل دو سویه با وجود تفاوتهای طبیعی و ذاتی است تا توافق و تفاهم میان آنها.
بنابراین چنان که یک سری تفاوتهای فیزیولوژیکی میان زن و مرد وجود دارد یک سلسله تفاوتهای مهم روانی نیز وجود دارند چنانکه آیه کریمه ذیل بدان نکته و اشاره دارد
«وَاللَّیلِ إِذَا یغْشَی؛ وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّ؛ وَمَا خَلَقَ الذَّکرَ وَالْأُنْثَی؛ إِنَّ سَعْیکمْ لَشَتَّی؛ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَی وَاتَّقَی؛ »
«قسم به شب هنگامی که جهان را در پرده سیاه بپوشاند و قسم به روز هنگامیکه روشن سازد و قسم به مخلوقات عالم که خدا همه را جفت نر و ماده بیافرید و قسم به این آیات که سعی و کوشش شما مردم بسیار مختلف است».
با این حال تا آنجا که به روحیات و ویژگیهای شخصی تی مربوط میشود تفاوت آنها همچون تفاوت فیزیولوژیک نیست و ارتباط به بعد زنانگی و مردانگی افراد ندارد.
این شرایط اجتماعی، خانواده و فرهنگ است که عوامل مؤثر بر شخصیت افراد به شمار میآید و دوگانگیهایی در چگونگی رفتار و کارهای زن و مرد میآفریند، اینجاست که رسالت خانواده یعنی تفاهم و دوستی متقابل برای کنار آمدن و تعامل با میلها و گرایشهای متفاوت به عنوان عناصر تشکیل دهنده واحد شخصیت انسان به صو رت دقیق تعیین میشود. چیزی که راستی، اطمینان، فروتنی، تقوا و پرهیز از خودمحوری را میطلبد و فرزندان را و ا میدارد تا در روابط اجتماعی خود در آینده با همسران و فرزندان خود آن را الگو قرار دهند. پدر و مادر مسئول تربیت فرزندانشان به چنین روشی هستند و براساس حدیث شریف پیامبر اکرم (ص) فرزندان امانتهایی هستند در دست پدر و مادر که باید از آنها مراقبت کنند، بدون اینکه احساس مالکیت نسبت به آنها داشته باشیم
دقیق جایگاه هر یک از افراد خانواده نسبت به مسئولیت خویش است، حاصل این امر عین عدالت و قسط میباشد. زیرا در یک مجموعه هماهنگ هیچگاه همه اعضا نمیتوانند مسئولیتی همانند هم و مشابه داشته باشند، بلکه نظم و قانونمندی زمانی شکل میگیرد که هر یک از اعضاء و اجرای مجموعه در جایگاه خاص خود و به تناسب و مهارت خویش ایفای وظیفه نماید. بر همین اساس خانواده در اسلام بر پایه مبنای حفظ اصل » مودت و رحمت«شکل گرفته است.
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/07/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد در حقوق موضوعه ایران و فقه امامیه