اصل فردی کردن مجازات
نویسنده:
رامین عبدالله زاده
امتیاز دهید
اصل شخصی بودن مجازات ها یعنی اینکه مجازات از شخص مجرم فراتر نرود و خانواده وی را در بر نگیرد. لزوم رعایت این اصل همیشه مورد توجه قانون گذاران نبوده و در بسیاری از کشورها از جمله فرانسه قبل از انقلاب نه تنها مجازات سوء قصد کننده به جان پادشاه اعدام بوده بلکه کسان و خویشاوندان وی تبعید و حق استفاده از نام مجرم از آنها سلب می شده است در گذشته چنانچه مجازاتی صورت می گرفت خانواده محکوم نیز از مجازات مصون نبودند و حتی فرزندان وی ممکن بود مجازات شوند. یکی از اصولی که نتیجه اصل شخصی بودن مجازات ها است اصل فردی کردن مجازات ها است، به این معنی که در مجازات کردن روحیه و شخصیت متهم وشرایط چگونگی ارتکاب جرم مورد توجه قرار گرفته و بر اساس آن مجازات صادر شود و اصل فردی کردن مجازات در کیفر های بدنی اسلامی تا حدودی پذیرفته شده است در حقوق کیفری اسلام با توجه به قاعده ( بمایراه الحاکم ) بودن مجازات در قلمرو تعزیرات ، امکان فردی سازی مجازات مهیا است با وجو این برداشت های مختلف از کلمات حاکم و تعزیر در قاعده مزبور موجب توسعه یا ضیق قلمرو اختیارات قاضی در تعیین مجازات های تعزیری بوده است. برخی از حقوقدانان معتقدند که در حدود نیز از مصادیق مجازات های بدنی هستند امکان اصل فردی کردن مجازات ها وجود دارد در این مورد می توان به مبحث توبه در فقه اسلامی استناد جست و بر آن اساس در صورتی که توبه قبل از اثبات جرم باشد قاضی می تواند با توجه به شرایط احراز آن و قصد مرتکب بر اصلاح گناه خود و احیاناً جبران خسارت بزه دیده (در صورت وجود ) حکم به برائت و یا تعزیر صادر نماید با این حال توبه پیش از ثبوت جرم در حقوق کیفری ایران و فقه امامیه پذیرفته شده است و پس از اثبات جرم نیز به شرط عفو ولی امر قابل اعمال می باشد به طور کلی توبه فقط یک جنبه از اصل فردی کردن مجازات را به عنوان پشیمانی مجرم مورد توجه قرار می دهد و نمی توان آن را کاملاً منطبق با اصل فردی کردن مجازات ها دانست. برای اینکه قانون تأثیرگذار باشد باید متناسب با شخصیت و شاکله هویتی افراد اجرا شود و بر این اساس اقداماتی مثل آزادی مشروط و .. می تواند در مورد جرمها با توجه به شخصیت مجرم اجرا شود. قانونگذار در قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۹۲ مجازاتهای جایگزین را در قانون پیشبینی کرده است، اما این به معنای فاصله گرفتن از کیفر نیست. در مورد متهمان باید با توجه به نوع جرم و سابقه کیفریشان تحقیق شود و باید روندی در پیش گرفته شود که طی آن احکام صادره برای مجازات متناسب با شخصیت افراد باشد تا در نتیجه خروجی بهتری داشته باشیم.
در جوامع اولیه و حتی در جوامع سدههای اخیر، مسئولیت فردی و اصل شخصی بودن اصلاً مطرح نبود و اگر کسی مرتکب جرمی میشد تمام اقوام و اعضاء خانواده در مقابل جرمی که یک نفر انجام داده بود مسئولیت داشتند و در مناطقی که مردم بصورت قبیله و طایفهای زندگی میکردند اگر فردی از یک قبیله فردی از قبیله دیگر را میکشت، قبیله مقتول این حق را برای خود قائل میشد که بتوانند بر علیه قبیله قاتل وارد جنگ شده و تمامی آنها را از دم تیغ بگذرانند گاهی کوچکترین مسئله باعث میشد بین دو قبیله سالها جنگ و خونریزی برپا شود و صدها و هزاران نفر نابود شوند و معتقد بودند خون بایستی با خون جواب داده شود و خون تنها به خون شسته و پاک میشود این مسائل بود تا اینکه دین مبین اسلام ظهور کرد و کلام خدا در قرآن مجید این روش زشت و نکوهیده جوامع را رد کرد و مسئولیت فردی و اصل شخصی بودن را بوجود آورد برای نمونه: آیات سوره انعام آیه ۱۶۳: لاتزروا وازرهٌ وزرَ اخری. سوره بقره آیه ۲۸۵: لایکلف الله نفساً اِلّا وسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت. در این آیات خداوند مسئولیت عمل را متوجه فاعل آن نمود، گر چه اسلام به مجازات دسته جمعی که قبلاً در میان اعراب مرسوم بود خاتمه داد و مجازات فردی را جایگزین آن نمود ولی استثنائی بر این اصل چه در قوانین و مقررات موضوعه و چه در احکام اسلامی وجود دارد .
بیشتر
در جوامع اولیه و حتی در جوامع سدههای اخیر، مسئولیت فردی و اصل شخصی بودن اصلاً مطرح نبود و اگر کسی مرتکب جرمی میشد تمام اقوام و اعضاء خانواده در مقابل جرمی که یک نفر انجام داده بود مسئولیت داشتند و در مناطقی که مردم بصورت قبیله و طایفهای زندگی میکردند اگر فردی از یک قبیله فردی از قبیله دیگر را میکشت، قبیله مقتول این حق را برای خود قائل میشد که بتوانند بر علیه قبیله قاتل وارد جنگ شده و تمامی آنها را از دم تیغ بگذرانند گاهی کوچکترین مسئله باعث میشد بین دو قبیله سالها جنگ و خونریزی برپا شود و صدها و هزاران نفر نابود شوند و معتقد بودند خون بایستی با خون جواب داده شود و خون تنها به خون شسته و پاک میشود این مسائل بود تا اینکه دین مبین اسلام ظهور کرد و کلام خدا در قرآن مجید این روش زشت و نکوهیده جوامع را رد کرد و مسئولیت فردی و اصل شخصی بودن را بوجود آورد برای نمونه: آیات سوره انعام آیه ۱۶۳: لاتزروا وازرهٌ وزرَ اخری. سوره بقره آیه ۲۸۵: لایکلف الله نفساً اِلّا وسعها لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت. در این آیات خداوند مسئولیت عمل را متوجه فاعل آن نمود، گر چه اسلام به مجازات دسته جمعی که قبلاً در میان اعراب مرسوم بود خاتمه داد و مجازات فردی را جایگزین آن نمود ولی استثنائی بر این اصل چه در قوانین و مقررات موضوعه و چه در احکام اسلامی وجود دارد .
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/06/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اصل فردی کردن مجازات