جهانی شدن و تحول گفتمان روشنفکری دینی ایران ۱۳۹۶-۱۳۴۲
امتیاز دهید
در سال های پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ ( ۱۳۴۲ به بعد) در ایران روشنفکران دینی اعم ازشریعتی، مطهری و . . . تعبیری بسیط از دین داشتند. از نگاه آنان دین اسلام راه حل تمامی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران بود. به تعبیر آنان دین اسلام می توانست از طریق تأسیس حکومت دینی موجبات بسط عدالت را در جامعه ایران فراهم آورد. این روشنفکران بویژه شریعتی با تأکید بر عدالت اجتماعی و بهره گیری و تأثیر از گفتمان مسلط اندیشه های سیاسی چپ و با برجسته کردن وجوه سیاسی و اجتماعی دین، آن را به عنوان یک ایدئولوژی و ابزار سیاسی جهت مبارزه با رژیم محمد رضا شاه تعریف نمودند و البته از این را موفق به بسیج سیاسی نسل جوان مذهبی پیش از انقلاب علیه رژیم شاه شدند و نهایتاً تلاش آنان در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با رسیدن به آرزوی دیرینه آنها یعنی استقرار حکومت اسلامی در ایران به ثمر نشست.
بعد از گذشت یک دهه از انقلاب ایران، شاهد تحول در آراء و دیدگاه های روشنفکران مذهبی در ایران هستیم. نسل جدید روشنفکران دینی در ایران به تدریج بجای عدالت بر آزادی تکیه می کردند. این نسل جدید روشنفکران در ایران همانند مجتهد شبستری، اشکوری، کدیور، و بویژه عبدالکریم سروش تلاش دارند دین را از صحنه سیاست و اجتماع دور کنند و مجدداً به پستوی خصوصی افراد برگردانند.
به تعبیر روشنفکران دینی جدید ایران دین اسلام و فقه شیعه، اصولاً گره گشای همه مشکلات جامعه نیست، دین برای تزکیه نفس افراد است و فقه توانایی اداره امور جامعه که امروزه بسیار تخصصی است را ندارد و به عبارت بهتر روشنفکران دینی بعد از انقلاب بر خلاف روشنفکران دینی پیش از انقلاب، امروزه از توجه به عناصر و ابعاد اجتماعی وسیاسی دین و تأکید بر توانایی های فقه برای اداره امور جامعه و استقرار عدالت اجتماعی، به سمت نوعی تعبیر فرد گرایانه از دین و سکولاریسم گرایش پیدا کردند که این پژوهش با عنایت به موضوع جهانی شدن و تحول ساختار معنایی جامعه بین الملل در صدد واکاوی این تحول گفتمانی است.
اندیشه های روشنفکری دینی نسل سوم ایران اکنون ، ادامه تفکرات روشنفکری نسل دوم پیش از انقلاب نیست و با آن تفاوت های ماهوی دارد . ریشه این گسست فکری را بیش از هر عامل دیگری در سطح تحلیل کلان ساختار فکری جامعه بین الملل باید جستجو نمود . پدیده جهانی شدن و فروپاشی شوروی باعث گردید که گفتمان مسلط رادیکالیسم چپ در سطح جهانی جای خود را به گفتمان جهانی لیبرالیسم واگذارد . به تأثیر از تسلط جهانی گفتمان فکری کمونیسم ، اندیشه های روشنفکری دینی نسل دوم در پیش از انقلاب ایران به برداشتی سوسیالیستی و عدالت محور و انقلابی با تعریفی بسیط و حداکثری از اسلام گرایش داشت . تلاش برای برداشتی ایدئولوژیک از اسلام که بتواند با الهام از انسان آرمانی ، تعریفی حماسی و انقلابی برای تأسیس حکومت و رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی ارائه نماید .دال های مسلط در این گفتمان عبارت بودند از : شهادت ، قیام ، جهاد و احیاء و بازگشت به اسلام اصیل و استکبار ستیزی . در این گفتمان به واسطه تأثیر پذیری از گفتمان غالب جهانی چپ ، به وضوح رد پای مارکسیسم بر ملاست . اما در سال های پس از انقلاب ایران ، امواج پدیده ای جدید به نام "جهانی شدن "که در بطن خود حامل ارزش های لیبرالیسم بود به تدریج ذهن و فکر روشنفکران همه دنیا از جمله روشنفکران دینی ایران را تحت تأثیر خود قرار داد . به برکت جهانی شدن دیگر نه حاکمیت مطلق دولت ها و نه مرز ها به مثابه دیوار های آهنین قادر به جلو گیری از مبادله آزاد اطلاعات و اندیشه ها در سطح جهانی نبودند از سوی دیگر با فروپاشی شوروی – کعبه آمال چپ گرایان جهان – رادیکالیسم چپ به حاشیه رفت و جای خود را به لیبرالیسم سپرد . به تأثیر از این تحول جهانی سمت و سوی جریان روشنفکری دینی ایران پس از انقلاب به تدریج – به جای تأثیر پذیری از اندیشه های چپ ، همانند نسل دوم – اکنون متأثر از اندیشه های لیبرال بود . دال های مسلط این گفتمان جدید – بر خلاف گفتمان روشنفکری پیش از انقلاب عبارت بود از : تلاش برای ایدئولوژی زدایی از دین ، ادعای عصری بودن دین ، تفکیک دین به ذاتیات و عرضیات ، تفکیک دین از معرفت دینی و تلاش برای ارائه تعریفی حداقلی از دین به نحوی که با ارزش های لیبرالیسم همچون دموکراسی به مثابه بهترین شکل حکومت داری ، آزادی به عنوان حق فطری انسان ها ، پلورالیسم و تکثر گرایی ، تساهل و مدارا ، حقوق بشر و سکولاریسم انطباق داشته باشد.
درباب اهمیت موضوع این اثر باید اشاره نمود ، از آنجائیکه انقلاب ایران یک انقلاب دینی بود که منجر به تأسیس حکومت دینی نیز گردید بررسی دیدگاه ها و نظریات روشنفکران دینی به عنوان ایدئولوگ های این حکومت بسیار حائز اهمیت می باشد. در واقع یکی از مهمترین منابع ایدئولوژی و مشروعیت ساز برای حکومت نیز همین آراء و اندیشه های روشنفکران دینی در ایران است. از این زاویه این پژوهش در صدد است تا چرایی تغییر و تحول در آراء روشنفکران دینی ایران و همچنین تحولات آن را در ارتباط با تحولات فکری سطح کلان جامعه بین الملل به منظور آسیب شناسی حکومت دینی در ایران بررسی نمایند.
از زاویه نگاه این کتاب، موضوع روشنفکری دینی ایران تا کنون چندان مورد بررسی واقع نشده است. علیرضا نامور حقیقی در رساله دکتری خود، با عنوان تحول در الگوی فکری روشنفکران دینی در ایران شاید نزدیکترین اثر به رساله حاضر باشد ( نامدار حقیقی،۱۳۸۰). البته تفاوت هایی نیز وجود دارد :اولاً رساله نامدار حقیقی چهارده سال پیش به رشته تحریر در آمده است و لذا تحولات اخیر را طبیعتاً در بر نمی گیرد . دایره پژوهش آن اثر بسیار گسترده است و از مشروطه به بعد را در بر می گیرد و لذا با پژوهش حاضر که از سال ۱۳۴۲ را شامل می شود متفاوت است .رساله نامدار حقیقی بر خلاف رساله حاضر فرضیه های متعددی را از جمله « تجربه حکومت دینی » ، « سکولاریسم»، و....را پوشش داده است.بطور کلی نقدهایی را می توان به اثر نامدار حقیقی وارد دانست از جمله اینکه سکولاریسم عامل نیست بلکه خود معلول است، معلول روند کلی تری بنام جهانی شدن می باشد. از سوی دیگرنویسنده دردیدگاه خود از جهانی شدن به سراغ عوامل محدود کننده کنترل دولت ها بر شهروندان رفته است و روند محدود شدن حاکمیت ملی کشورها را مورد نظرقرارداده است. از نگاه ایشان جهانی شدن یعنی افزایش قدرت بازارهای ارزش، شرکت های چند ملیتی و بانک های جهانی که موجب تحدید دایره اختیار و اقتدار دولت های ملی در حوزه اقتصاد شده است می باشد. در حالی که جهانی شدن تیغ دولبه است البته یک طرف کاهش حاکمیت دولت هاست و طرف دیگر فراهم آوردن ابزارهای جدید صنعت آی تی در دست دولت ها برای کنترل بیشتر شهروندان است. در حالیکه نگاه این رساله به جهانی شدن همانگونه که در فصل بعدی خواهد آمد، نه از موضع کاهش حاکمیت دولت ها بلکه تسریع در گسترش افکار واندیشه ها ی جدید در مسیر رشد روز افزون تکنولوژی های ارتباطی واطلاعاتی است که به سرعت فکر و ذهن نه تنها شهروندان عادی بلکه حتی نخبگان فکری واندیشمندان و روشنفکران دینی را دچار چالش و دگرگونی کرده است.
لذا در این پژوهش بر خلاف رساله نامدار حقیقی با رویکردی متفاوت با موضوع جهانی شدن پرداخته شده و بجای نگاه به جهانی شدن به عنوان عامل محدود کننده اقتدار و حاکمیت و کنترل دولت ها بر جامعه ، جهانی شدن به عنوان بستری برای تسریع در گسترش و تعامل اندیشه های جامعه بین الملل پرداخته شده است.
در پژوهش دیگر فردین قریشی در رساله دکتری خود با عنوان جهانی شدن و بازسازی اندیشه دینی در ایران به موضوع تحول در روشنفکری دینی ایران پرداخته است(قریشی،۱۳۸۰). در این رساله بر خلاف پژوهش حاضر موضوع روشنفکری دینی در ایران را در یک دوره تاریخی بسیار بلند از مشروطه تا امروزه بررسی نموده است و تلاش نموده که تاثیر اندیشه های چپ، ناسیونالیسم و اندیشه های لیبرال را بر جریان روشنفکری دینی در ایران بررسی نماید. نویسنده جریان ناسیونالیسم در ایران را همردیف مارکسیسم و لیبرالیسم متاثر از فکر بیرونی می داند که جای تردید دارد. به نظر می رسد ملی گرایی در ایران اندیشه ای بومی متاثر از عظمت تاریخی از ایران باستان باشد در هر صورت این موضوع و همچنین گستردگی دایره تحقیق رساله فردین قریشی وجه تمایز آن با اثر حاضر می باشد. ضمن اینکه موضوعات متاخررا پوشش نمی دهد.
در تحقیق دیگری با عنوان «روشنفکری دینی، دین و تیپولوژی روشنفکری (چالش سنت و مدرنیته در قرن ۱۹ ایران )» توسط سید میرصالح حسینی انجام شده است. در این تحقیق بیان شده است که ایرانیان هر زمانی که احساس می کردند که معرفت دینی آنان با تهاجم بیگانگان رو برو شده است با آن به مقابله برمی خاستند این اثر پس از بررسی دلایل کشمکش و ستیز میان نخبگان دینی با دیگر نخبگان و بیان دیدگاه های هر کدام به شناخت تیپ های مختلف روشنفکری در ایران پرداخته که شامل تیپ سنت گریز، اسلام گرا و غرب گرایی نوین است. از میان دیدگاه های نخبگان دینی به عنوان مثال تفکرات میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری، انتخاب و با تحلیل تقابل ها به تفکیک جریانات مثبت و منفی روشنفکری دینی پرداخته شده است.(حسینی ،۱۳۸۷)
کتاب ها و مقالات متعدد دیگری در باب روشنفکری دینی در ایران موجود است که البته هیچ کدام دقیقاً از نگاه و زاویه فرضیه اثر حاضر به موضوع نپرداخته اند. از جمله برخی از مهمترین این آثار می توان به عنوان نمونه به آثار زیر اشاره نمود: روشنفکری دینی و انقلاب اسلامی نوشته فرهاد شیخ فرشی(،۱۳۸۱) ؛ روشنفکران مذهبی و عقل مدرن نوشته تقی رحمانی (۱۳۸۴)؛درآمدی بر جامعه شناسی روشنفکری دینی نوشته محمد علی ذکریایی (ذکریایی، ۱۳۷۸)به هر حال در هیچ کدام از این آثار – هر چند مرتبط با موضوع این پژوهش ¬_فرضیه اصلی اثرحاضر یعنی تاثیرجهانی شدن برتحول فکر دینی در ایران مورد بررسی واقع نشده است .
بعد از بیان این مقدمات درادامه و در فصل نخست ،ابتدا به بررسی موضوع جهانی شدن خواهیم پرداخت در این فصل ابتدا کانال ها و ابزارهای جدید ارتباطی واطلاعاتی در قالب جهانی شدن شرح داده خواهد شد که چگونه از این طریق اندیشه ها وافکار در سطح بین المللی به سهولت و سرعت امکان جابجایی یافته اند. در بخش های بعدی این فصل به تسلط اندیشه های چپ در سطح جامعه بین الملل پیش از انقلاب اسلامی وتحول به گسترش لیبرالیسم در سال های پس از انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت . در فصل دوم به اندیشه های روشنفکران دینی نسل دوم ایران( شریعتی) در پیش از انقلاب به تأثیر از هژمونی اندیشه های چپ اشاره خواهد شد. و در نهایت در فصل سوم به بررسی تأثیرپذیری روشنفکران دینی ایران بعد از انقلاب( سروش) از گفتمان غالب اندیشه های بین المللی یعنی لیبرالیسم خواهیم پرداخت
بیشتر
بعد از گذشت یک دهه از انقلاب ایران، شاهد تحول در آراء و دیدگاه های روشنفکران مذهبی در ایران هستیم. نسل جدید روشنفکران دینی در ایران به تدریج بجای عدالت بر آزادی تکیه می کردند. این نسل جدید روشنفکران در ایران همانند مجتهد شبستری، اشکوری، کدیور، و بویژه عبدالکریم سروش تلاش دارند دین را از صحنه سیاست و اجتماع دور کنند و مجدداً به پستوی خصوصی افراد برگردانند.
به تعبیر روشنفکران دینی جدید ایران دین اسلام و فقه شیعه، اصولاً گره گشای همه مشکلات جامعه نیست، دین برای تزکیه نفس افراد است و فقه توانایی اداره امور جامعه که امروزه بسیار تخصصی است را ندارد و به عبارت بهتر روشنفکران دینی بعد از انقلاب بر خلاف روشنفکران دینی پیش از انقلاب، امروزه از توجه به عناصر و ابعاد اجتماعی وسیاسی دین و تأکید بر توانایی های فقه برای اداره امور جامعه و استقرار عدالت اجتماعی، به سمت نوعی تعبیر فرد گرایانه از دین و سکولاریسم گرایش پیدا کردند که این پژوهش با عنایت به موضوع جهانی شدن و تحول ساختار معنایی جامعه بین الملل در صدد واکاوی این تحول گفتمانی است.
اندیشه های روشنفکری دینی نسل سوم ایران اکنون ، ادامه تفکرات روشنفکری نسل دوم پیش از انقلاب نیست و با آن تفاوت های ماهوی دارد . ریشه این گسست فکری را بیش از هر عامل دیگری در سطح تحلیل کلان ساختار فکری جامعه بین الملل باید جستجو نمود . پدیده جهانی شدن و فروپاشی شوروی باعث گردید که گفتمان مسلط رادیکالیسم چپ در سطح جهانی جای خود را به گفتمان جهانی لیبرالیسم واگذارد . به تأثیر از تسلط جهانی گفتمان فکری کمونیسم ، اندیشه های روشنفکری دینی نسل دوم در پیش از انقلاب ایران به برداشتی سوسیالیستی و عدالت محور و انقلابی با تعریفی بسیط و حداکثری از اسلام گرایش داشت . تلاش برای برداشتی ایدئولوژیک از اسلام که بتواند با الهام از انسان آرمانی ، تعریفی حماسی و انقلابی برای تأسیس حکومت و رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی ارائه نماید .دال های مسلط در این گفتمان عبارت بودند از : شهادت ، قیام ، جهاد و احیاء و بازگشت به اسلام اصیل و استکبار ستیزی . در این گفتمان به واسطه تأثیر پذیری از گفتمان غالب جهانی چپ ، به وضوح رد پای مارکسیسم بر ملاست . اما در سال های پس از انقلاب ایران ، امواج پدیده ای جدید به نام "جهانی شدن "که در بطن خود حامل ارزش های لیبرالیسم بود به تدریج ذهن و فکر روشنفکران همه دنیا از جمله روشنفکران دینی ایران را تحت تأثیر خود قرار داد . به برکت جهانی شدن دیگر نه حاکمیت مطلق دولت ها و نه مرز ها به مثابه دیوار های آهنین قادر به جلو گیری از مبادله آزاد اطلاعات و اندیشه ها در سطح جهانی نبودند از سوی دیگر با فروپاشی شوروی – کعبه آمال چپ گرایان جهان – رادیکالیسم چپ به حاشیه رفت و جای خود را به لیبرالیسم سپرد . به تأثیر از این تحول جهانی سمت و سوی جریان روشنفکری دینی ایران پس از انقلاب به تدریج – به جای تأثیر پذیری از اندیشه های چپ ، همانند نسل دوم – اکنون متأثر از اندیشه های لیبرال بود . دال های مسلط این گفتمان جدید – بر خلاف گفتمان روشنفکری پیش از انقلاب عبارت بود از : تلاش برای ایدئولوژی زدایی از دین ، ادعای عصری بودن دین ، تفکیک دین به ذاتیات و عرضیات ، تفکیک دین از معرفت دینی و تلاش برای ارائه تعریفی حداقلی از دین به نحوی که با ارزش های لیبرالیسم همچون دموکراسی به مثابه بهترین شکل حکومت داری ، آزادی به عنوان حق فطری انسان ها ، پلورالیسم و تکثر گرایی ، تساهل و مدارا ، حقوق بشر و سکولاریسم انطباق داشته باشد.
درباب اهمیت موضوع این اثر باید اشاره نمود ، از آنجائیکه انقلاب ایران یک انقلاب دینی بود که منجر به تأسیس حکومت دینی نیز گردید بررسی دیدگاه ها و نظریات روشنفکران دینی به عنوان ایدئولوگ های این حکومت بسیار حائز اهمیت می باشد. در واقع یکی از مهمترین منابع ایدئولوژی و مشروعیت ساز برای حکومت نیز همین آراء و اندیشه های روشنفکران دینی در ایران است. از این زاویه این پژوهش در صدد است تا چرایی تغییر و تحول در آراء روشنفکران دینی ایران و همچنین تحولات آن را در ارتباط با تحولات فکری سطح کلان جامعه بین الملل به منظور آسیب شناسی حکومت دینی در ایران بررسی نمایند.
از زاویه نگاه این کتاب، موضوع روشنفکری دینی ایران تا کنون چندان مورد بررسی واقع نشده است. علیرضا نامور حقیقی در رساله دکتری خود، با عنوان تحول در الگوی فکری روشنفکران دینی در ایران شاید نزدیکترین اثر به رساله حاضر باشد ( نامدار حقیقی،۱۳۸۰). البته تفاوت هایی نیز وجود دارد :اولاً رساله نامدار حقیقی چهارده سال پیش به رشته تحریر در آمده است و لذا تحولات اخیر را طبیعتاً در بر نمی گیرد . دایره پژوهش آن اثر بسیار گسترده است و از مشروطه به بعد را در بر می گیرد و لذا با پژوهش حاضر که از سال ۱۳۴۲ را شامل می شود متفاوت است .رساله نامدار حقیقی بر خلاف رساله حاضر فرضیه های متعددی را از جمله « تجربه حکومت دینی » ، « سکولاریسم»، و....را پوشش داده است.بطور کلی نقدهایی را می توان به اثر نامدار حقیقی وارد دانست از جمله اینکه سکولاریسم عامل نیست بلکه خود معلول است، معلول روند کلی تری بنام جهانی شدن می باشد. از سوی دیگرنویسنده دردیدگاه خود از جهانی شدن به سراغ عوامل محدود کننده کنترل دولت ها بر شهروندان رفته است و روند محدود شدن حاکمیت ملی کشورها را مورد نظرقرارداده است. از نگاه ایشان جهانی شدن یعنی افزایش قدرت بازارهای ارزش، شرکت های چند ملیتی و بانک های جهانی که موجب تحدید دایره اختیار و اقتدار دولت های ملی در حوزه اقتصاد شده است می باشد. در حالی که جهانی شدن تیغ دولبه است البته یک طرف کاهش حاکمیت دولت هاست و طرف دیگر فراهم آوردن ابزارهای جدید صنعت آی تی در دست دولت ها برای کنترل بیشتر شهروندان است. در حالیکه نگاه این رساله به جهانی شدن همانگونه که در فصل بعدی خواهد آمد، نه از موضع کاهش حاکمیت دولت ها بلکه تسریع در گسترش افکار واندیشه ها ی جدید در مسیر رشد روز افزون تکنولوژی های ارتباطی واطلاعاتی است که به سرعت فکر و ذهن نه تنها شهروندان عادی بلکه حتی نخبگان فکری واندیشمندان و روشنفکران دینی را دچار چالش و دگرگونی کرده است.
لذا در این پژوهش بر خلاف رساله نامدار حقیقی با رویکردی متفاوت با موضوع جهانی شدن پرداخته شده و بجای نگاه به جهانی شدن به عنوان عامل محدود کننده اقتدار و حاکمیت و کنترل دولت ها بر جامعه ، جهانی شدن به عنوان بستری برای تسریع در گسترش و تعامل اندیشه های جامعه بین الملل پرداخته شده است.
در پژوهش دیگر فردین قریشی در رساله دکتری خود با عنوان جهانی شدن و بازسازی اندیشه دینی در ایران به موضوع تحول در روشنفکری دینی ایران پرداخته است(قریشی،۱۳۸۰). در این رساله بر خلاف پژوهش حاضر موضوع روشنفکری دینی در ایران را در یک دوره تاریخی بسیار بلند از مشروطه تا امروزه بررسی نموده است و تلاش نموده که تاثیر اندیشه های چپ، ناسیونالیسم و اندیشه های لیبرال را بر جریان روشنفکری دینی در ایران بررسی نماید. نویسنده جریان ناسیونالیسم در ایران را همردیف مارکسیسم و لیبرالیسم متاثر از فکر بیرونی می داند که جای تردید دارد. به نظر می رسد ملی گرایی در ایران اندیشه ای بومی متاثر از عظمت تاریخی از ایران باستان باشد در هر صورت این موضوع و همچنین گستردگی دایره تحقیق رساله فردین قریشی وجه تمایز آن با اثر حاضر می باشد. ضمن اینکه موضوعات متاخررا پوشش نمی دهد.
در تحقیق دیگری با عنوان «روشنفکری دینی، دین و تیپولوژی روشنفکری (چالش سنت و مدرنیته در قرن ۱۹ ایران )» توسط سید میرصالح حسینی انجام شده است. در این تحقیق بیان شده است که ایرانیان هر زمانی که احساس می کردند که معرفت دینی آنان با تهاجم بیگانگان رو برو شده است با آن به مقابله برمی خاستند این اثر پس از بررسی دلایل کشمکش و ستیز میان نخبگان دینی با دیگر نخبگان و بیان دیدگاه های هر کدام به شناخت تیپ های مختلف روشنفکری در ایران پرداخته که شامل تیپ سنت گریز، اسلام گرا و غرب گرایی نوین است. از میان دیدگاه های نخبگان دینی به عنوان مثال تفکرات میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری، انتخاب و با تحلیل تقابل ها به تفکیک جریانات مثبت و منفی روشنفکری دینی پرداخته شده است.(حسینی ،۱۳۸۷)
کتاب ها و مقالات متعدد دیگری در باب روشنفکری دینی در ایران موجود است که البته هیچ کدام دقیقاً از نگاه و زاویه فرضیه اثر حاضر به موضوع نپرداخته اند. از جمله برخی از مهمترین این آثار می توان به عنوان نمونه به آثار زیر اشاره نمود: روشنفکری دینی و انقلاب اسلامی نوشته فرهاد شیخ فرشی(،۱۳۸۱) ؛ روشنفکران مذهبی و عقل مدرن نوشته تقی رحمانی (۱۳۸۴)؛درآمدی بر جامعه شناسی روشنفکری دینی نوشته محمد علی ذکریایی (ذکریایی، ۱۳۷۸)به هر حال در هیچ کدام از این آثار – هر چند مرتبط با موضوع این پژوهش ¬_فرضیه اصلی اثرحاضر یعنی تاثیرجهانی شدن برتحول فکر دینی در ایران مورد بررسی واقع نشده است .
بعد از بیان این مقدمات درادامه و در فصل نخست ،ابتدا به بررسی موضوع جهانی شدن خواهیم پرداخت در این فصل ابتدا کانال ها و ابزارهای جدید ارتباطی واطلاعاتی در قالب جهانی شدن شرح داده خواهد شد که چگونه از این طریق اندیشه ها وافکار در سطح بین المللی به سهولت و سرعت امکان جابجایی یافته اند. در بخش های بعدی این فصل به تسلط اندیشه های چپ در سطح جامعه بین الملل پیش از انقلاب اسلامی وتحول به گسترش لیبرالیسم در سال های پس از انقلاب اسلامی خواهیم پرداخت . در فصل دوم به اندیشه های روشنفکران دینی نسل دوم ایران( شریعتی) در پیش از انقلاب به تأثیر از هژمونی اندیشه های چپ اشاره خواهد شد. و در نهایت در فصل سوم به بررسی تأثیرپذیری روشنفکران دینی ایران بعد از انقلاب( سروش) از گفتمان غالب اندیشه های بین المللی یعنی لیبرالیسم خواهیم پرداخت
آپلود شده توسط:
ghanonyar021
1400/09/09
دیدگاههای کتاب الکترونیکی جهانی شدن و تحول گفتمان روشنفکری دینی ایران ۱۳۹۶-۱۳۴۲