اشک ها هم صدا دارند
نویسنده:
مبین نجفی
امتیاز دهید
یادداشت نویسنده:
طرح کردن یک مقدمه شاید از نوشتن آن کتاب سختتر باشد؛ الگویی یک دست و یک راهنما برای معرفی بی شاخ وبال یک کتاب،با زبان شیوا و رسا در یک یا دو صفحه..
اثری که پیش روی شماست برگرفته شده از داستان های کوتاه با مضمون های اجتماعی،عاطفی و اخلاقی.
یک نویسنده وقتی مطلب یا کتابی رو تالیف میکنه ،هیچوقت خودش اون رو نَقد یا بررسی نمیکنه. چون هرکسی یک جبهه راجع به اون کتاب و موضوع میگیره،مثل یک بیت شعر که ایهام زیادی در بازگردانیش پیدا میشه! حتی مثل وقتی که اینشتین نظریه اتم رو داد و الان هم میشه باهاش بمب ساخت هم انرژی!
مطلبی رو در یک گروه بدون ذکر نویسنده اش بیان کردند،خواستم اونو بازگو بکنم؛«کتاب و آب در بحران هستند، یکی از کم مصرفی، دیگری از پر مصرفی.»
تفاوت های زیادی بین نقد و تخریب هستش که من هم به شخصه دوست دارم این کتاب رو نقد کنید تا تخریب، ممنونم..!
لازم به ذکر هم دونستم منبع نوشته های خودم رو که ذهنم هستش بهتون معرفی کنم.
راه های ارتباطی با من در آخر کتاب هست، صمیمانه منتظرشنیدن نظرات شما هستم.
جا داره از کسی که الگوی من بود تا بتونم پیشرفت کنم وبه نوشتنم ادامه بدم، آقای عباس محمودی«آراکو» تشکر کنم.
زبان محاورهای و کتابی رو با هم آمیخته ام،چون نیاز میدیدم بعضی جاها با احساس و بعضی وقت ها رسمی مفهومم رو برسونم.
در کلام آخر اگر از خواندن این کتاب لذت نبردید: هدیه بدهید،بسوزانید یا هواپیما بسازید.(عامیانه میگن موشک!)که ساختش در آخر کتاب هست.
«در نقد کردن باید خوب دید بعد نگریست.»
بیشتر
طرح کردن یک مقدمه شاید از نوشتن آن کتاب سختتر باشد؛ الگویی یک دست و یک راهنما برای معرفی بی شاخ وبال یک کتاب،با زبان شیوا و رسا در یک یا دو صفحه..
اثری که پیش روی شماست برگرفته شده از داستان های کوتاه با مضمون های اجتماعی،عاطفی و اخلاقی.
یک نویسنده وقتی مطلب یا کتابی رو تالیف میکنه ،هیچوقت خودش اون رو نَقد یا بررسی نمیکنه. چون هرکسی یک جبهه راجع به اون کتاب و موضوع میگیره،مثل یک بیت شعر که ایهام زیادی در بازگردانیش پیدا میشه! حتی مثل وقتی که اینشتین نظریه اتم رو داد و الان هم میشه باهاش بمب ساخت هم انرژی!
مطلبی رو در یک گروه بدون ذکر نویسنده اش بیان کردند،خواستم اونو بازگو بکنم؛«کتاب و آب در بحران هستند، یکی از کم مصرفی، دیگری از پر مصرفی.»
تفاوت های زیادی بین نقد و تخریب هستش که من هم به شخصه دوست دارم این کتاب رو نقد کنید تا تخریب، ممنونم..!
لازم به ذکر هم دونستم منبع نوشته های خودم رو که ذهنم هستش بهتون معرفی کنم.
راه های ارتباطی با من در آخر کتاب هست، صمیمانه منتظرشنیدن نظرات شما هستم.
جا داره از کسی که الگوی من بود تا بتونم پیشرفت کنم وبه نوشتنم ادامه بدم، آقای عباس محمودی«آراکو» تشکر کنم.
زبان محاورهای و کتابی رو با هم آمیخته ام،چون نیاز میدیدم بعضی جاها با احساس و بعضی وقت ها رسمی مفهومم رو برسونم.
در کلام آخر اگر از خواندن این کتاب لذت نبردید: هدیه بدهید،بسوزانید یا هواپیما بسازید.(عامیانه میگن موشک!)که ساختش در آخر کتاب هست.
«در نقد کردن باید خوب دید بعد نگریست.»
آپلود شده توسط:
mobin580
1400/04/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اشک ها هم صدا دارند