اشک شوق
نویسنده:
بهمن مرادحاصل
امتیاز دهید
تصویرگر: بهمن زارعیان
مروری بر داستان:
در زنگ تفریح، مجید برای اولین بار پولی را در حیاط مدرسه پیدا می کند و آن را برمی دارد. به جای اینکه پول را به دفتر مدرسه تحویل بدهد، نه تنها آن را در جیبش می گذارد، بلکه دوستان خود را به خوراکی میهمان می کند. عذاب وجدان ناشی از خرج کردن این پول رهایش نمی کند. تا اینکه می بیند یکی از بچه های سال پایینی به خاطر گم شدن پول خود، در راهروی مدرسه گریه می کند. همان پولی که مجید آن را برداشته و خرج کرده بود...
بیشتر
مروری بر داستان:
در زنگ تفریح، مجید برای اولین بار پولی را در حیاط مدرسه پیدا می کند و آن را برمی دارد. به جای اینکه پول را به دفتر مدرسه تحویل بدهد، نه تنها آن را در جیبش می گذارد، بلکه دوستان خود را به خوراکی میهمان می کند. عذاب وجدان ناشی از خرج کردن این پول رهایش نمی کند. تا اینکه می بیند یکی از بچه های سال پایینی به خاطر گم شدن پول خود، در راهروی مدرسه گریه می کند. همان پولی که مجید آن را برداشته و خرج کرده بود...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اشک شوق