رسته‌ها

بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه

بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 8 رای
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 8 رای
داستانهایی که در این مجموعه می خوانیم:
سرآبادی ها / بچه ها بازی نمی کنند / محمود / نسرین / قتل / به خانه دیر رسیدیم / من اهل دعوا نیستم / خانه خالی

از داستان سرآبادی ها:
در خانه مان نیمه باز بود. از لای در صدای مادر بیرون می آمد. جلوی در خانه آقای کاظمی روی درگاه نشستم. پری پیچید توی کوچه. سلام کردیم. گفتم: بهرامو ندیدی؟ گفت: حتما توی خونه س. در زدم و نگاهش کردم. باز همان پیراهنی را پوشیده بود که زیپ سرتاسری داشت و یکروز حمید کشیده بودش پایین. مهری در را باز کرد. سلام کردم. گفتم: بهرام هستش؟ گفت: بیا تو. چی شده؟ رفتم تو. خانم کاظمی جلوی آینه نشسته بود با موهاش ور می رفت. بهرام ناهار می خورد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
174
آپلود شده توسط:
froz143
froz143
1399/11/06

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 29 رای
ادکلن تلخ: مجموعه داستان
ادکلن تلخ: مجموعه داستان
4.6 امتیاز
از 5 رای
معصومه: مجموعه قصه
معصومه: مجموعه قصه
4.4 امتیاز
از 10 رای
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
لباس رسمی ترس: مجموعه قصه
4.6 امتیاز
از 24 رای
رقص در انبار: مجموعه قصه
رقص در انبار: مجموعه قصه
4.1 امتیاز
از 28 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک