بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه
نویسنده:
جعفر مدرس صادقی
امتیاز دهید
داستانهایی که در این مجموعه می خوانیم:
سرآبادی ها / بچه ها بازی نمی کنند / محمود / نسرین / قتل / به خانه دیر رسیدیم / من اهل دعوا نیستم / خانه خالی
از داستان سرآبادی ها:
در خانه مان نیمه باز بود. از لای در صدای مادر بیرون می آمد. جلوی در خانه آقای کاظمی روی درگاه نشستم. پری پیچید توی کوچه. سلام کردیم. گفتم: بهرامو ندیدی؟ گفت: حتما توی خونه س. در زدم و نگاهش کردم. باز همان پیراهنی را پوشیده بود که زیپ سرتاسری داشت و یکروز حمید کشیده بودش پایین. مهری در را باز کرد. سلام کردم. گفتم: بهرام هستش؟ گفت: بیا تو. چی شده؟ رفتم تو. خانم کاظمی جلوی آینه نشسته بود با موهاش ور می رفت. بهرام ناهار می خورد...
بیشتر
سرآبادی ها / بچه ها بازی نمی کنند / محمود / نسرین / قتل / به خانه دیر رسیدیم / من اهل دعوا نیستم / خانه خالی
از داستان سرآبادی ها:
در خانه مان نیمه باز بود. از لای در صدای مادر بیرون می آمد. جلوی در خانه آقای کاظمی روی درگاه نشستم. پری پیچید توی کوچه. سلام کردیم. گفتم: بهرامو ندیدی؟ گفت: حتما توی خونه س. در زدم و نگاهش کردم. باز همان پیراهنی را پوشیده بود که زیپ سرتاسری داشت و یکروز حمید کشیده بودش پایین. مهری در را باز کرد. سلام کردم. گفتم: بهرام هستش؟ گفت: بیا تو. چی شده؟ رفتم تو. خانم کاظمی جلوی آینه نشسته بود با موهاش ور می رفت. بهرام ناهار می خورد...
آپلود شده توسط:
froz143
1399/11/06
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بچه ها بازی نمی کنند: هشت داستان کوتاه