رسته‌ها
آدم فروشان
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 25 رای
نویسنده:
مترجم:
فرهنگ رازی
امتیاز دهید
5 / 3.3
با 25 رای
از متن داستان:
نوادابار در اصل یک قمارخانه لوکس بود که در خفا به کارهای خلاف قانون خود ادامه می داد و پاتوق پولداران و معامله گران درجه اول و طراز یک محسوب میشد و من با گفتن کلمه رمزی که از ادی گرفته بودم، از در وسطی بدانجا داخل شدم. ادی مرد خوش مشرب و بذله گویی است که در خلال این داستان معرف حضورتان خواهد شد و من او را از یک مخمصه عجیب نجات داده بودم و از سر سپردگان مخلص شده بود. دم در مرد گردن کلفتی ایستاده و مواظب مشتری ها بود. به محض ورود یقه اش را چسبیده گفتم:
- چستر کجاست؟ چستر میچلس؟ مواظب باش که اگر دست از پا خطا کنی، مخت را داغان می کنم.
یارو از تهدید من جا خورد. دانست که به آنچه گفته ام، عمل می کنم. خیره خیره به قیافه ام نگاه کرد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
154
آپلود شده توسط:
froz143
froz143
1399/09/25

کتاب‌های مرتبط

کلاغ ها
کلاغ ها
4.3 امتیاز
از 3 رای
شنیدم جغدی مرا صدا زد
شنیدم جغدی مرا صدا زد
4.4 امتیاز
از 31 رای
رودخانه بزرگ
رودخانه بزرگ
4.5 امتیاز
از 68 رای
عشق و یک دروغ
عشق و یک دروغ
3.9 امتیاز
از 23 رای
گتسبی بزرگ
گتسبی بزرگ
4.7 امتیاز
از 91 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آدم فروشان

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
آدم فروشان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک