رسته‌ها

نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی

نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 18 رای
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 18 رای
در این کتاب کارنامه روستایی چوپان زاده ای را می خوانید که پله های موفقیت و قدرت را با هوشمندی کم نظیری پیمود و در لحظات بحرانی و تلخ تاریخ وطنش، بازو در بازو و گام در گام هموطنان رنجدیده و خشمگینش عرصه های نبرد را فتح کرد، حماسه ها آفری، قدرتهای متجاوز به میهنش را فرومالید، پادشاهان و داعیه داران بسیاری را درهم شکست، مدعیان و رقیبان داخلی را به خاک افکند، مرزها را به خطوط و علائم تاریخ گذشته وسعت داد و روحیه زخمدار و خوار شده ملی را التیام داد و حرمت بخشید، کشورگشایی را تجربه کرد، باج ستاند و تاج بخشید و ... آوازه ای چنان بلند و استثنایی یافت که تحلیلگران نظامی و تاریخی او را به عنوان فاتح نامدار آسیا و جزو نوابغ نظامی تاریخ بشر و ... معرفی کردند ... و سرانجام غرور قدرت و وسوسه ندیمان و غلبه آز و تمایل به زراندوزی این قهرمان محبوب ملی را به عنصری قسی القلب، حریص، شکنجه گر، آدمکش و منفور تبدیل کرد. روزی نجات دهنده بود و روز دیگر مرگش نجات بخش ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
321
آپلود شده توسط:
mehrzadparsadust
mehrzadparsadust
1399/08/20

کتاب‌های مرتبط

زندگانی نادرشاه، پسر شمشیر
زندگانی نادرشاه، پسر شمشیر
4.6 امتیاز
از 41 رای
نامه های طبیب نادرشاه
نامه های طبیب نادرشاه
4.2 امتیاز
از 17 رای
زندگی نادرشاه
زندگی نادرشاه
4.2 امتیاز
از 10 رای
اردوکشی نادرشاه بهندوستان
اردوکشی نادرشاه بهندوستان
3.9 امتیاز
از 10 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی

تعداد دیدگاه‌ها:
5
‍ نصیحت رابرت والپول: " ایرانیان نباید نادرشاه دیگری به وجود آورند "
🔹رابرت والپول، نخست وزیر انگلستان از ۱۷۲۱ تا ۱۷۴۲، در اپریل ۱۷۳۹، و ۱۵ روز پس از ورود نادرشاه به شهر دهلی، طرح بسط نفوذ و استقرار در سراسر هندوستان را برای مدتی نامشخص (که دهها سال طول کشید)، به تعویق انداخت. وی (متولد ۱۶۶۷ و متوفی در ۱۷۴۵) در دهه دوم نخست وزیری خود اجرای دو طرح گسترش خارجی (سلطه) را مد نظر داشت؛ استقرار در سراسر هندوستان و حذف رقیبان اروپایی از جمله پرتغال و هلند از آن شبه قاره و کسب برتری بر اسپانیا در آمریکای لاتین. با افتادن هندوستان به دست شاه ایران در زمستان ۱۷۳۹، و شکست انگلستان در جنگ کارتاجنا (شمال غربی کلمبیای امروز و نزدیک به پاناما در کارائیب که این مناطق به اضافه ونزوئلا در آن زمان گرانادای اسپانیا نامیده میشدند. نام کارتاجنا از کارتاژ مدیترانه و امروزه خرابه های آن واقع در تونس گرفته شده است)، اجرای طرح نخست به تعویق افتاد و طرح دوم شکست کامل خورد. در جنگ دریایی کارتاجنا، انگلستان پنجاه کشتی جنگی و هجده هزار تفنگدار از دست داد و اسپانیا تا زمان شکست در جنگ با ایالات متحده بر سر کوبا در اواخر سده نوزدهم برتری خودرا در آمریکا لاتین حفظ کرد. در جریان جنگ کارتاجنا، اسپانیایی ها از افراد یک قبیله از بومیان منطقه که امروزه عمدتا در ونزوئلا و کلمبیا زندگی میکنند استفاده کردند، به آنان گفته بودند که اگر انگلیسی ها پیروز شوند با بومیان همان خواهند کرد که با بومیان آمریکای شمالی کردند (انهدام) و بومیان کارائیب در زیر پرچم اسپانیا تفنگداران انگلیسی را به زانو درآوردند.
🔹اندرز سیاسی والپول، پس از شکست ارتش امپراتور مغول تبار هندوستان در دشت کرنال از ارتش ایران و تسلیم امپراتور و ورود نادر به دهلی این بوده است، که نباید امکان داده شود که ایرانی تبارها (از فرات تا سند و از سیحون تا قفقاز شمالی) گردهم آیند و ژنرال نادر دیگری به وجود آورند. همین اندرز که موردی از سیاست خارجی دولت لندن شده است، سبب شد که انگلیسی ها در سده بعد افغانستان و بلوچستان شرقی را از ایران جدا کنند و مناطق جنوبی و غربی خلیج فارس را از نفوذ دولت ایران بیرون آورند و دست روس ها را برای تصرف قفقاز و منطقه فرارود باز بگذارند و شاه قاجاریه را وادار به دادن سلیمانیه عراق به عثمانی و گذشتن از دعاوی ایران بر بصره و شرق دجله کنند و .... والپول بیش از هر نخست وزیر دیگر بر انگلستان حکومت کرد. نادر، پس از اطمینان از ادامه از وفاداری دولت هند، چندی پس از ورود به دهلی و پس از اینکه شنید برادرش ابراهیم خان در داغستان (جنوب روسیه) کشته شده است، درهمان سال ۱۷۳۹ از دهلی عازم داغستان (قفقاز شمالی) شد تا لزگی ها که برادر او ـ ابراهیم خان ـ فرماندار قفقاز شمالی را کشته بودند گوشمالی دهد. وی در همین زمان، چند گردنکش را در بخارا و سمرقند از میان برد.
نوشیروان کیهانی زاده؛ تاریخ نگار و روزنامه نگار
کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
‍ نادرشاه افشار و اعتراض طلاب
🔹شاه سلطان حسین صفوی پس ازحمله‌ محمودافغان، علما را جمع نمود و از آنان راه حل خواست. علما گفتند:
" چگونه این کافر جرات کرده و به مملکت امام زمان دست درازی نموده؟ الساعه دعایی میخوانیم و او را دود هوا میکنیم و برای اطمینان بیشتر از نابودی لشکر خصم "
🔹دستور طبخ آشی سحرآمیز صادر فرمودند که پخت آن میبایست با خواندن دعاهایی مخصوص همراه باشد. پس از پخت آش خبرآوردند افغانها به دروازه‌ های اصفهان رسیده ‌اند! سلطان حسین دوباره علما را فراخواند و علت را جویا شد. علما گفتند:
" احتمالا آش بخوبی عمل ننموده است! "
🔹سریعا دستور پخت آشی جدید صادر شد و آش پخته شد اما نتوانست جلو لشکرخصم را بگیرد و با ورود محمودکابلی به کاخ، دودمان صفویان برباد رفت و ایران بدست افغانها افتاد و ستم‌ های زیادی برمردم روا داشته شد. هشت سال بعد نادرشاه با دلیری توانست افغانها را از ایران بیرون نماید. نادر پس از بیرون راندن مهاجمان و برقراری ثبات و امنیت در مرزها و شهرهای ایران، سرداران و بزرگان را جمع نمود و گفت:
" آنچه میبایست، انجام داده ام. اجنبی را بیرون رانده ‌ام و امنیت را به ولایات بازگردانده‌ ام. اکنون این ملک برای اداره شدن به پادشاهی نیاز دارد و من به استراحت. با شماست که سلطانی لایق برای این سرزمین برگزینید ".
- میرزاابوالحسن_ملاباشی، روحانی دربار صفوی گفت:
" من و بیشتر مردم ایران حامی سلسله صفویه هستیم و لازم است یکی از شاهزادگان صفوی به عنوان شاه انتخاب گردد "
🔹با اشاره نادر، میرزاابوالحسن_ملاباشی را به بیرون برده و او را با طنابی خفه نمودند. سپس حاضرین که میدانستند نادر تمایل به پادشاهی دارد او را به عنوان شاه ایران برگزیدند. نادر در اولین اقدام پس از تاج‌گذاری دستور داد تا جیره و مواجب هفتاد هزار طلاب که از دولت ایران مقرری میگرفتند قطع شود. بزرگان طلاب نزد نادر رفته بنالیدند. نادر پرسید:
" کار شما در این مملکت چیست؟ "
- گفتند لشکر دعا هستیم. هنگامی که سپاه شما به جنگ میرود ما با دعا پیروزی شان را تضمین میکنیم. چرا باید سلطان نان ما را قطع و موقوفاتمان را ضبط نماید؟ "
- نادر فریاد زد:
" وقتی شش هزار افغان پایتخت ایران را گرفتند، دو کرور خلق اصفهان و یکصد هزار طلاب علوم، چرا جواب شش هزار افغانی برهنه را ندادند؟ "
- پاسخی ازکسی شنیده نشد. به دستور نادر آنان را به زمین های زراعتی ولایات مختلف فرستادند و به کشاورزی واداشتند.
منابع
انقراض سلسله صفویه، لارنس لکهارت
تاریخ اجتماعی ایران، جلد هشتم، مرتضی راوندی
نادر شاه بزرگ بواقع که یک اسطوره ی نایاب البته در زمان خود و از نوابغ جنگی ایرانزمین بود و شاید اگر خیانت پیش قراولان و سرداران جنگی خویش وی را به کشتن نمیداد مطمینا مسیر تاریخی ایران و ایرانی سمت و سویی دیگر میگرفت و از آنجاییکه در پی حل اختلاف چند دستگی اسلام از جمله مذهب شیعه اثنی عشری و مکاتبه با علمای عثمانی اهل تسنن بود و به همین علت در تاریخ کمتر از این ابر مرد نسبت به صفویان که با ضرب شمشیر قزلباشان آدمخوار مذهب شیعه را رسمیت دادند نام برده می شود.در این برهه با توجه به شرایط اجتماعی سیاسی نیاز به نادری دیگر داریم.یاد و نامش هماره بر بلندای تاریخ ایرانزمین نمایاان باد.
روحش شاد می خواست مذهب شیعه و سنی یکی کنه که دخلشو اوردن کیا ؟ خودتون حدس بزنید
نادرشاه، بازتاب حماسه و فاجعه ملی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک