#مطلب_روز ۱۱ آذر ۱۳۲۳ خورشیدی، مصدق لشکر یک نفره، او به تنهایی جلوی دست اندازی شوروی به نفت شمال و بخش شمالی ایران را گرفت.
بدون شک اوج اقدامات مصدق در مجلس چهاردهم-چه در آن زمان و چه از دیدگاه اهمیت تاریخی-نقش منحصربه فرد و یگانه او در رد تقاضای شوروی برای کسب امتیاز اکتشاف و بهره برداری نفت در شمال ایران بود. هنوز نیروهای اشغالگر شوروی در خیابانها بودند که در شهریورماه ۱۳۲۳، کافتارادزه معاون وزیر خارجه شوروی به ایران آمد و از دولت ایران درخواست واگذاری امتیاز نفت شمال را کرد. منطقهای که کافتارادزه امتیاز انحصاری آن را میخواست تمامی استانهای شمالی ایران یعنی همان مناطقی بود که در قرارداد ملغی شده ۱۹۰۷ انگلستان-روسیه جزو منطقه نفوذ روسیه به حساب آمده بود. دولت ساعد مراغهای و اکثریت مجلس آشکارا مخالف دادن چنان امتیازی بودند. اما چون هر دوی اینها بدنام و عامل شناخته شده انگلستان به حساب میآمدند نمیتوانستند افکار عمومی را علیه چنان پیشنهادی از ناحیه شوروی برانگیزانند. حزب توده چه در مجلس و چه درخارج از مجلس از پیشنهاد شوروی حمایت میکرد، حالا فقط یک نفر مانده بود که میتوانست از پس این مهم برآید.
دکتر مصدق بی آنکه به ایادی چپ و راست قدرتهای خارجی مجال تدارک توطئهای تازه بدهد، طرح منع واگذاری امتیاز نفت ایران به بیگانگان به هر عنوان را در جلسه ۱۱ آذر ۱۳۲۳ را تسلیم مجلس کرد و آن را فی المجلس از تصویب گذراند. این طرح که به ابتکار دکتر مصدق و بدون زمینه چینی قبلی تهیه شده بود و مورد تصویب نمایندگان حاضر در جلسه، به استثنای فراکسیون حزب توده قرار گرفت، تحسین ستایش قاطبه ملت ایران را برانگیخت. همچنین مصدق را در معرض انتقاد دولت شوروی و طوفانی از حملات حزب توده قرار داد.
سید جعفر پیشهوری، مدیر روزنامه آژیر، نیز که طرح ایجاد فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان را تهیه میدید، مصدق را به باد حمله گرفت و نوشت:«شما، دکتر مصدق به املاک و دارایی خود بیش از منافع ملت علاقه دارید. شما از بزرگترین ملاکین این کشور میباشید. اغلب لوایح تقدیمی شما به مجلس روی حفظ طبقه مالکین بوده است. شما از آزادی ملت میترسید. شما از دوستی اتحاد شوروی بیمناک میباشید.شما اگر واقعا ملت پرست هستید و واقعا میخواهید فداکاری کنید، بفرمایید، این گوی این میدان، امتیاز مضر دارسی را لغو کنید [دکتر مصدق ۶ سال بعد در سال ۱۳۲۹ چنین کرد] خودتان هم میدانید این شدنی نیست.»
احسان طبری نوشت: شمال و جنوب ایران به ترتیب حوزههای امنیتی مشروع شوروی و انگلستاناند. واضح بود که تودهایها از زبان کافتارادزه سخن میگویند، وی در دیدار با ساعد نخست وزیر گفته بود «ما خواهان یک حوزه امنیتی هستیم. ما از شمال ایران فقط نفت نمی خواهیم.»
این مساله زمینه خوبی برای طرح و پیشبرد سیاست موازنه منفی مصدق بود. بر اساس سیاست موازنه منفی یا موازنه عدمی: واگذاری امتیازهای تجارتی به خارجیان در سده نوزدهم منجر به مداخله روز افزون روسیه و انگلستان درسیاست داخلی ایران گردید. این امر مانع بزرگی در راه استقلال کامل کشور، استقرار حکومت قانون، پیشبرد دموکراسی و ترقی، تحقق حقوق و آزادیهای مردمی بود. این استدلال مبنای سیاست آتی ملی شدن نفت و خودداری مصدق از بازگشت شرکت نفت ایران و انگلیس به کشور به هر صورت و به هر قیمت بود، تصمیمی که سرانجام سقوط دولت وی را در ٢٨ مرداد ۱۳۳۲ به دنبال آورد.
مصدق و نبرد قدرت-همایون کاتوزیان،ص ۱۲۰-۱۲۴
مصدق؛سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد ۱،ص ۵۷،۶۵،۶۷
@mohammadmosaddegh
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هفتهنامه تهران مصور - شماره 517 - 19 تیر 1332
بدون شک اوج اقدامات مصدق در مجلس چهاردهم-چه در آن زمان و چه از دیدگاه اهمیت تاریخی-نقش منحصربه فرد و یگانه او در رد تقاضای شوروی برای کسب امتیاز اکتشاف و بهره برداری نفت در شمال ایران بود. هنوز نیروهای اشغالگر شوروی در خیابانها بودند که در شهریورماه ۱۳۲۳، کافتارادزه معاون وزیر خارجه شوروی به ایران آمد و از دولت ایران درخواست واگذاری امتیاز نفت شمال را کرد. منطقهای که کافتارادزه امتیاز انحصاری آن را میخواست تمامی استانهای شمالی ایران یعنی همان مناطقی بود که در قرارداد ملغی شده ۱۹۰۷ انگلستان-روسیه جزو منطقه نفوذ روسیه به حساب آمده بود. دولت ساعد مراغهای و اکثریت مجلس آشکارا مخالف دادن چنان امتیازی بودند. اما چون هر دوی اینها بدنام و عامل شناخته شده انگلستان به حساب میآمدند نمیتوانستند افکار عمومی را علیه چنان پیشنهادی از ناحیه شوروی برانگیزانند. حزب توده چه در مجلس و چه درخارج از مجلس از پیشنهاد شوروی حمایت میکرد، حالا فقط یک نفر مانده بود که میتوانست از پس این مهم برآید.
دکتر مصدق بی آنکه به ایادی چپ و راست قدرتهای خارجی مجال تدارک توطئهای تازه بدهد، طرح منع واگذاری امتیاز نفت ایران به بیگانگان به هر عنوان را در جلسه ۱۱ آذر ۱۳۲۳ را تسلیم مجلس کرد و آن را فی المجلس از تصویب گذراند. این طرح که به ابتکار دکتر مصدق و بدون زمینه چینی قبلی تهیه شده بود و مورد تصویب نمایندگان حاضر در جلسه، به استثنای فراکسیون حزب توده قرار گرفت، تحسین ستایش قاطبه ملت ایران را برانگیخت. همچنین مصدق را در معرض انتقاد دولت شوروی و طوفانی از حملات حزب توده قرار داد.
سید جعفر پیشهوری، مدیر روزنامه آژیر، نیز که طرح ایجاد فرقه دموکرات و تجزیه آذربایجان را تهیه میدید، مصدق را به باد حمله گرفت و نوشت:«شما، دکتر مصدق به املاک و دارایی خود بیش از منافع ملت علاقه دارید. شما از بزرگترین ملاکین این کشور میباشید. اغلب لوایح تقدیمی شما به مجلس روی حفظ طبقه مالکین بوده است. شما از آزادی ملت میترسید. شما از دوستی اتحاد شوروی بیمناک میباشید.شما اگر واقعا ملت پرست هستید و واقعا میخواهید فداکاری کنید، بفرمایید، این گوی این میدان، امتیاز مضر دارسی را لغو کنید [دکتر مصدق ۶ سال بعد در سال ۱۳۲۹ چنین کرد] خودتان هم میدانید این شدنی نیست.»
احسان طبری نوشت: شمال و جنوب ایران به ترتیب حوزههای امنیتی مشروع شوروی و انگلستاناند. واضح بود که تودهایها از زبان کافتارادزه سخن میگویند، وی در دیدار با ساعد نخست وزیر گفته بود «ما خواهان یک حوزه امنیتی هستیم. ما از شمال ایران فقط نفت نمی خواهیم.»
این مساله زمینه خوبی برای طرح و پیشبرد سیاست موازنه منفی مصدق بود. بر اساس سیاست موازنه منفی یا موازنه عدمی: واگذاری امتیازهای تجارتی به خارجیان در سده نوزدهم منجر به مداخله روز افزون روسیه و انگلستان درسیاست داخلی ایران گردید. این امر مانع بزرگی در راه استقلال کامل کشور، استقرار حکومت قانون، پیشبرد دموکراسی و ترقی، تحقق حقوق و آزادیهای مردمی بود. این استدلال مبنای سیاست آتی ملی شدن نفت و خودداری مصدق از بازگشت شرکت نفت ایران و انگلیس به کشور به هر صورت و به هر قیمت بود، تصمیمی که سرانجام سقوط دولت وی را در ٢٨ مرداد ۱۳۳۲ به دنبال آورد.
مصدق و نبرد قدرت-همایون کاتوزیان،ص ۱۲۰-۱۲۴
مصدق؛سالهای مبارزه و مقاومت- سرهنگ غلامرضا نجاتی- جلد ۱،ص ۵۷،۶۵،۶۷
@mohammadmosaddegh