پایبندی و گرایش شدید دکتر مصدق به برگزاری انتخابات آزاد
—----------------------------
انتخابات مجلس هفدهم را (که مصدق برگزار کرد)، همچون انتخابات اول و دوم مجلس شورای ملی، می توان در شمار انتخابات به راستی آزاد در تاریخ ایران دانست [دولت که برگزار کننده انتخابات بود هیچ تقلبی در انتخابات نکرد اما ارتش و زمینداران و دربار تا توانستند از دموکرات منشی دولت سو استفاده کردند]. از میان نمایندگان مجلس ۳۰نفر در شمار طرفداران پرو پا قرص مصدق بودند. یک سوم دیگر نسبت به سیاست های مجلس موافق نبودند، اما در گوشه ای نشسته و مترصد بودند تا به جناحی در مجلس ملحق شوند که در مبارزه پارلمانی پیروز شود. نزدیک به دوازده نماینده، در شمار طرفداران ثابت قدم شاه بودند و جبهه متحدی از مخالفان را در سراسر دوره مجلس هفدهم تشکیل داادند.
علاقه و حساسیت نخست وزیر به انجام انتخابات آزاد در کشور را، می توان از نتیجه آن در حوزه انتخاباتی مشکین شهر درک کرد. شهرستان مشکین شهر، اصولا در سلطه سیاسی فرمانده نظامی پادگان آنجا قرار داشت و ارتش، میراشرافی را از این شهر کاندیدا کرد. میراشرافی یک افسر بازنشسته ارتش بود که روزنامه دست راستی به نام «آتش» را در تهران منتر می کرد. پس از پایان انتخابات در مشکین شهر، چند گروه از مردم محلی از خلافکاری های صورت گرفته در انتخابات و اعمال نفوذ ارتش به سود میراشرافی، به وزارت کشور شکایت کردند. مصدق به الهیار صالح وزیر کشور دستور داد که کار شمارش آراء در این شهر را تا رسیدگی به شکایت یاد شده متوقف سازد. پس از چند هفته، الهیار صالح به نخست وزیر گزارش کرد که حتی با باطل آراء مشکوک، میراشرافی برنده انتخابات است. مصدق با اینکه از مخالفت شدید میر اشرافی با شخص خود اطمینان داشت. اما به وزارت کشور اجازه داد که نتایج انتخابات مشکین شهر را تایید کند. الهیار صالح نیز گزارش کرد مادامی که قوانین انتخاباتی در ایران تغییر نیافته است. حکومت جبهه ملی، صرفنظر از زیانهایی که از اجرای آن می بیند، قانون انتخابات را اجرا خواهد کرد.
پی نوشت: سید مهدی میراشرافی در تیرماه ۱۳۳۲ در روزنامهاش (آتش) مصدق را مستحق اعدام دانست وگفت:« ریختن خون این دشمن آزادی مشروع و مباح اعلام میگردد.» سید مهدی میراشرافی نخستین کسی بود که صدای او پس از کودتا از رادیو به گوش مردم رسید، او گفت مصدق خائن! فرار کرده است،مردم در تهران خانه مصدق را آتش زده اند و حسین فاطمی را قطعه قطعه کرده اند!
ایران در دوره دکتر مصدق، پرفسور سپهر ذبیح، ترجمه محمد رفیع مهرآبادی، ص ۶۶-۶۷
روزنامه آتش ۱۱ تیر ۱۳۳۲
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هفتهنامه تهران مصور - شماره 506 - 4 اردیبهشت 1332
—----------------------------
انتخابات مجلس هفدهم را (که مصدق برگزار کرد)، همچون انتخابات اول و دوم مجلس شورای ملی، می توان در شمار انتخابات به راستی آزاد در تاریخ ایران دانست [دولت که برگزار کننده انتخابات بود هیچ تقلبی در انتخابات نکرد اما ارتش و زمینداران و دربار تا توانستند از دموکرات منشی دولت سو استفاده کردند]. از میان نمایندگان مجلس ۳۰نفر در شمار طرفداران پرو پا قرص مصدق بودند. یک سوم دیگر نسبت به سیاست های مجلس موافق نبودند، اما در گوشه ای نشسته و مترصد بودند تا به جناحی در مجلس ملحق شوند که در مبارزه پارلمانی پیروز شود. نزدیک به دوازده نماینده، در شمار طرفداران ثابت قدم شاه بودند و جبهه متحدی از مخالفان را در سراسر دوره مجلس هفدهم تشکیل داادند.
علاقه و حساسیت نخست وزیر به انجام انتخابات آزاد در کشور را، می توان از نتیجه آن در حوزه انتخاباتی مشکین شهر درک کرد. شهرستان مشکین شهر، اصولا در سلطه سیاسی فرمانده نظامی پادگان آنجا قرار داشت و ارتش، میراشرافی را از این شهر کاندیدا کرد. میراشرافی یک افسر بازنشسته ارتش بود که روزنامه دست راستی به نام «آتش» را در تهران منتر می کرد. پس از پایان انتخابات در مشکین شهر، چند گروه از مردم محلی از خلافکاری های صورت گرفته در انتخابات و اعمال نفوذ ارتش به سود میراشرافی، به وزارت کشور شکایت کردند. مصدق به الهیار صالح وزیر کشور دستور داد که کار شمارش آراء در این شهر را تا رسیدگی به شکایت یاد شده متوقف سازد. پس از چند هفته، الهیار صالح به نخست وزیر گزارش کرد که حتی با باطل آراء مشکوک، میراشرافی برنده انتخابات است. مصدق با اینکه از مخالفت شدید میر اشرافی با شخص خود اطمینان داشت. اما به وزارت کشور اجازه داد که نتایج انتخابات مشکین شهر را تایید کند. الهیار صالح نیز گزارش کرد مادامی که قوانین انتخاباتی در ایران تغییر نیافته است. حکومت جبهه ملی، صرفنظر از زیانهایی که از اجرای آن می بیند، قانون انتخابات را اجرا خواهد کرد.
پی نوشت: سید مهدی میراشرافی در تیرماه ۱۳۳۲ در روزنامهاش (آتش) مصدق را مستحق اعدام دانست وگفت:« ریختن خون این دشمن آزادی مشروع و مباح اعلام میگردد.» سید مهدی میراشرافی نخستین کسی بود که صدای او پس از کودتا از رادیو به گوش مردم رسید، او گفت مصدق خائن! فرار کرده است،مردم در تهران خانه مصدق را آتش زده اند و حسین فاطمی را قطعه قطعه کرده اند!
ایران در دوره دکتر مصدق، پرفسور سپهر ذبیح، ترجمه محمد رفیع مهرآبادی، ص ۶۶-۶۷
روزنامه آتش ۱۱ تیر ۱۳۳۲