رسته‌ها
افسون یک نگاه
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 27 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 27 رای
✔️ سرآغاز داستان:
در زندگانی گاه لحظاتی فرا می رسد که انسان خود را به شکل غم انگیزی تنها و تهی احساس می کند. تنها چون تک درخت خشک از یادرفته ای و تهی چون سبوی گلین شکسته ای. آن روزها من چنین حالی داشتم. دلم میخواست دختری از راه برسد و کومه خالی قلبم را بکوبد و آواز سر دهد:
- ای مرد برخیز تا دست در دست هم به صحرای دور رویم. از خوشه زارهای داغ بگذریم و دهانمان را از انگورهای سرخ شده از آفتاب پر کنیم. سینه هایمان را از نسیم کوهستان های سرد و خاموش انباشته سازیم و مویمان را آشفته به دست باد بسپاریم و سپس شن های نرم ساحل را زیر بدن خسته و کوفته خود احساس کنیم و از رطوبت آن لذت ببریم. سر به سینه یکدیگر گذاریم و به آوای خفه اما تند و تب آلود قلب یکدیگر گوش فرادهیم. بگذاریم کبوتران وحشی آسمان زیبا و مرغان دریایی برایمان لالایی سردهند و ما زمان را متوقف کنیم. آنچنان که گویی دیگر ابدیتی وجود ندارد و آنگاه به خواب رویم...
این رویاها از من یک بیمار ساخته بود. بیماری که جز در عالم رویا چیزی نمی بیند و چیزی احساس نمی کند. اما نه... چشمهای من او را دید. او را با همه زیبایی خیال انگیزش، با افسون نگاهش...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
307
آپلود شده توسط:
m13541112
m13541112
1399/07/17

کتاب‌های مرتبط

صبح بخیر عشقم
صبح بخیر عشقم
5 امتیاز
از 1 رای
شارل ـ عبدالرحمن
شارل ـ عبدالرحمن
4.5 امتیاز
از 17 رای
ماگدولین یا زیر سایه زیزفون
ماگدولین یا زیر سایه زیزفون
4.5 امتیاز
از 18 رای
شهر باران - جلد 1
شهر باران - جلد 1
3.5 امتیاز
از 24 رای
The Gadfly
The Gadfly
0 امتیاز
از 0 رای
عشق و اشک
عشق و اشک
4.2 امتیاز
از 26 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی افسون یک نگاه

تعداد دیدگاه‌ها:
1
ممنونم بابت آپلود کتاب های آقای قاضی سعید
افسون یک نگاه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک