زبان، خانه وجود: گفتگوی هیدگر با یک ژاپنی
مترجم:
جهانبخش ناصر
درباره:
مارتین هایدگر
امتیاز دهید
کتاب حاضر ترجمه گفت و گوی میان یک ژاپنی و یکی از اهل پرسش است. این گفت و گو در سال 1953 و 1954 میلادی به رشته تحریر در آمده است و باعث بر تحریر نیز ملاقات و گفت و گوی یکی از اساتید دانشگاه سلطنتی توکیو با هیدگر بوده است. نام این پروفسور ژاپنی که بعدها همین گفتوگو را به ژاپنی ترجمه کرد تومیو تسوکا بوده است. اینکه هیدگر خود را در این گفتوگو – یکی از اهل پرسش یا آنکه میپرسد – نامیده است پیش از همه سخن مشهور او را به یاد میآورد.
گفتگو با یاد و خاطره گراف شوتسو کوکی آغاز میشود که زمانی شاگرد هیدگر بوده است. ژاپنی به هیدگر میگوید که گراف کوکی پس از بازگشت از اروپا به ژاپن در کیوتو تدریس زیبایی شناسی هنر و شعر ژاپنی را به عهده گرفت و فیلسوف متعجب میشود که چگونه ممکن است هنر و شعر ژاپنی را از طریق زیبایی شناسی درک کرد، زیرا زیبایی شناسی وجهی از تفکر غربی است و قاعدتا باید با تفکر آسیای شرقی بیگانه باشد.
ژاپنی از ناگزیر بودن و ضرورت رجوع به فلسفه اروپایی و زیبایی شناسی میگوید و چون هیدگر میپرسد شما چرا ناگزیرید که از زیبایی شناسی مدد بگیرید پاسخ میشنود که: چون در زیبایی شناسی آن مفاهیم لازم را مییابیم که به مدد آنها میتوانیم هنر و شعر خود را ادراک کنیم. اما هیدگر از این پاسخ تعجب میکند و میپرسد چرا چارهای جز توسل به مفاهیم اروپایی ندارید؟ ژاپنی جواب میدهد: در مواجهه با تفکر اروپایی زبان ما دچار ناتوانی شده است و با آن نمیتوانیم متعلقهای شناسایی را در نظامی روشن قرار بدهیم.
نکته اصلی در این گفتگو نمایش پریشانی و ضعف زبان در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته درمواجهه با زبان و فرهنگ فکری غرب است.
رضا داوری اردکانی که مقدمه مفصلی بر این کتاب نگاشته است معتقد است، ما اروپایی شدن جهان را نادیده میانگاریم و حتی اگر در دشمنی با آن بکوشیم باید اذعان داشت که از درون اروپا را مرتبه کامل علم و عقل در تاریخ فکری بشر میدانیم و دنبال مقصر و موانعی میگردیم که ما را از رسیدن به مرتبه اروپایی یا امریکایی بازداشته است. جهان غیرغربی دیگرراهی به سرچشمه خرد غربی ندارد و بهرهاش از تجدد جز مشارکت در مصرف اشیاء غربی نیست. لذا درگیر خرد انتزاعی میشود و به جای اندیشیدن به آینده و جستجوی راه زندگی، دل خود را به مطالب غالبا خطابی و فلسفی و ایدئولوژیک خوش میکند.
دیدن و فهمیدن چیزها و کارها با نگاه و مفاهیم غربی ضرورتا مستلزم همسخنی با غرب نیست و مخصوصا اگر کسی غرب و تجدد غربی را کمال تاریخ بینگارد از این همزبانی دور است. هیدگر جایی در گفتگوی خود اشاره میکند که تیرگی چشمها چندان فزونی گرفته که آدمی دیگر نمیتواند دریابد که اروپایی شدن آدمی و کره زمین راه بازگشت به سرچشمه اصلی را بسته و این چشمهها از جوشش باز ایستاده است. داوری اردکانی خواندن این اثر را سخت و دشوار میداند و درک آن را به مراتب سخت تر. زیرا در این متن پر است از اشاراتی که بین هیدگر و ژاپنی گذشته است.
بیشتر
گفتگو با یاد و خاطره گراف شوتسو کوکی آغاز میشود که زمانی شاگرد هیدگر بوده است. ژاپنی به هیدگر میگوید که گراف کوکی پس از بازگشت از اروپا به ژاپن در کیوتو تدریس زیبایی شناسی هنر و شعر ژاپنی را به عهده گرفت و فیلسوف متعجب میشود که چگونه ممکن است هنر و شعر ژاپنی را از طریق زیبایی شناسی درک کرد، زیرا زیبایی شناسی وجهی از تفکر غربی است و قاعدتا باید با تفکر آسیای شرقی بیگانه باشد.
ژاپنی از ناگزیر بودن و ضرورت رجوع به فلسفه اروپایی و زیبایی شناسی میگوید و چون هیدگر میپرسد شما چرا ناگزیرید که از زیبایی شناسی مدد بگیرید پاسخ میشنود که: چون در زیبایی شناسی آن مفاهیم لازم را مییابیم که به مدد آنها میتوانیم هنر و شعر خود را ادراک کنیم. اما هیدگر از این پاسخ تعجب میکند و میپرسد چرا چارهای جز توسل به مفاهیم اروپایی ندارید؟ ژاپنی جواب میدهد: در مواجهه با تفکر اروپایی زبان ما دچار ناتوانی شده است و با آن نمیتوانیم متعلقهای شناسایی را در نظامی روشن قرار بدهیم.
نکته اصلی در این گفتگو نمایش پریشانی و ضعف زبان در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته درمواجهه با زبان و فرهنگ فکری غرب است.
رضا داوری اردکانی که مقدمه مفصلی بر این کتاب نگاشته است معتقد است، ما اروپایی شدن جهان را نادیده میانگاریم و حتی اگر در دشمنی با آن بکوشیم باید اذعان داشت که از درون اروپا را مرتبه کامل علم و عقل در تاریخ فکری بشر میدانیم و دنبال مقصر و موانعی میگردیم که ما را از رسیدن به مرتبه اروپایی یا امریکایی بازداشته است. جهان غیرغربی دیگرراهی به سرچشمه خرد غربی ندارد و بهرهاش از تجدد جز مشارکت در مصرف اشیاء غربی نیست. لذا درگیر خرد انتزاعی میشود و به جای اندیشیدن به آینده و جستجوی راه زندگی، دل خود را به مطالب غالبا خطابی و فلسفی و ایدئولوژیک خوش میکند.
دیدن و فهمیدن چیزها و کارها با نگاه و مفاهیم غربی ضرورتا مستلزم همسخنی با غرب نیست و مخصوصا اگر کسی غرب و تجدد غربی را کمال تاریخ بینگارد از این همزبانی دور است. هیدگر جایی در گفتگوی خود اشاره میکند که تیرگی چشمها چندان فزونی گرفته که آدمی دیگر نمیتواند دریابد که اروپایی شدن آدمی و کره زمین راه بازگشت به سرچشمه اصلی را بسته و این چشمهها از جوشش باز ایستاده است. داوری اردکانی خواندن این اثر را سخت و دشوار میداند و درک آن را به مراتب سخت تر. زیرا در این متن پر است از اشاراتی که بین هیدگر و ژاپنی گذشته است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زبان، خانه وجود: گفتگوی هیدگر با یک ژاپنی