پسر ایران از مادرش بی اطلاع است
نویسنده:
فریدون رهنما
امتیاز دهید
زیرنظر: فریده رهنما
پسر ایران از مادرش بیاطلاع است فیلمی بهکارگردانیِ فریدون رهنما و بازیگری رضا ژیان، جمشید لایق و آهو خردمند و محصول ۱۳۵۵ است. این فیلم اثری نیمهاتوبیوگرافیک است که رهنما آن را بر اساسِ تجربههای شخصی دردناکش از کار در سینمای ایران ساختهاست و همچنین فیلمی است که از نظر فرم و سبک روایت، نهفقط تا آن زمان در سینمای ایران نمونهای نداشت، بلکه هنوز هم یک اثر آوانگارد و تجربی بهحساب میآید.
کارگردان جوانی نمایشنامهای دربارهی ایمان در دورهی اشکانیان مینویسد تا با همکاریِ یک گروه تئاتری آن را بهاجرا درآورد. عطشِ جستجو در تار و پودِ تاریخ موقعیتی تعارضآمیز برای او فراهم کردهاست. زنی، که با او زندگی میکند، بر آن است که آدمیزاد نمیتواند در این جستجو از دلبستگیهای فرعی دست بردارد. مرد اعتقاد به پروازِ مدام دارد و بر آن است که آدمیان فقط در پرواز همدیگر را میربایند. او با چنین اعتقادی، برای ارزیابی موقعیتِ انسانی خود و سرزمینی که در آن زندگی میکند، دست به کارِ بازسازی و اجرای نمایش میشود؛ اما اعضای گروه با نوشتنِ نامهای در اعتراض به خودکامگیهای کارگردان خواهان عوامپسندکردنِ نمایشنامه و زدودن جنبههای اشرافی از آن میشوند. او و زن، پس از جداشدن از گروهِ نمایشی و صحبت با دوست کارگرشان، که عقیده دارد نمایشنامه باید دربارهی روزگارِ حال باشد، نمایشنامه را بهتنهایی بهاجرا درمیآورند.
بیشتر
پسر ایران از مادرش بیاطلاع است فیلمی بهکارگردانیِ فریدون رهنما و بازیگری رضا ژیان، جمشید لایق و آهو خردمند و محصول ۱۳۵۵ است. این فیلم اثری نیمهاتوبیوگرافیک است که رهنما آن را بر اساسِ تجربههای شخصی دردناکش از کار در سینمای ایران ساختهاست و همچنین فیلمی است که از نظر فرم و سبک روایت، نهفقط تا آن زمان در سینمای ایران نمونهای نداشت، بلکه هنوز هم یک اثر آوانگارد و تجربی بهحساب میآید.
کارگردان جوانی نمایشنامهای دربارهی ایمان در دورهی اشکانیان مینویسد تا با همکاریِ یک گروه تئاتری آن را بهاجرا درآورد. عطشِ جستجو در تار و پودِ تاریخ موقعیتی تعارضآمیز برای او فراهم کردهاست. زنی، که با او زندگی میکند، بر آن است که آدمیزاد نمیتواند در این جستجو از دلبستگیهای فرعی دست بردارد. مرد اعتقاد به پروازِ مدام دارد و بر آن است که آدمیان فقط در پرواز همدیگر را میربایند. او با چنین اعتقادی، برای ارزیابی موقعیتِ انسانی خود و سرزمینی که در آن زندگی میکند، دست به کارِ بازسازی و اجرای نمایش میشود؛ اما اعضای گروه با نوشتنِ نامهای در اعتراض به خودکامگیهای کارگردان خواهان عوامپسندکردنِ نمایشنامه و زدودن جنبههای اشرافی از آن میشوند. او و زن، پس از جداشدن از گروهِ نمایشی و صحبت با دوست کارگرشان، که عقیده دارد نمایشنامه باید دربارهی روزگارِ حال باشد، نمایشنامه را بهتنهایی بهاجرا درمیآورند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی پسر ایران از مادرش بی اطلاع است