رسته‌ها
دیگر بهار نیامد
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 16 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 16 رای
هیچ نیروی برتر از عشق زن وجود ندارد. در سرزمین دل یک زن عاشق، ابلیس خدایی می کند. ابلیس! زن عاشق دیوانه است. خطرناک است و هر چه دیوانه تر و خطرناکتر باشد، دوست داشتنی تر، دلبرباتر و الهام بخش تر است. زن عاشق، زن دلباخته و قرار و آرام از دست داده، شگفت انگیزترین و ناشناخته ترین مخلوق خداست.

آغاز داستان:
زن کتاب را بست و از جا برخاست و پشت پنجره قرار گرفت و به باغ غمزده و محزون که زیر پوششی از برگهای زرد به خواب رفته بود، به درخت های تناور و عریان که چند کلاغ پیر بر رفیع ترین شاخسار آنها کز کرده بودند، نگریست. واپسین روشنایی روز، سایه قامت بلند و موزون زن را به طور گنگ و نامشخصی بر کف اتاق نقش می کرد و زن چون شبحی مرموز، مثل روحی سرگردان، در خاموشی محنت زده اتاق فرو رفته بود. تنهایی چون نهری شتابزده در قلب یخ زده و ساکتش روان بود و اندوهی شکننده در رگهایش می دوید. زن احساس می کرد بر آستانه پیری قرار گرفته است و این بر وحشت تنهاییش می افزود...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
130
آپلود شده توسط:
محراب
محراب
1399/08/04

کتاب‌های مرتبط

فرزانه
فرزانه
5 امتیاز
از 2 رای
تپه های بلند اندوه
تپه های بلند اندوه
4.7 امتیاز
از 20 رای
گذرگاه کوراک
گذرگاه کوراک
4.5 امتیاز
از 8 رای
هویت پنهان
هویت پنهان
4.5 امتیاز
از 15 رای
چشمه آب حیات
چشمه آب حیات
4.3 امتیاز
از 21 رای
خرچنگ ها بر ساحل - جلد ۱
خرچنگ ها بر ساحل - جلد ۱
3.5 امتیاز
از 8 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیگر بهار نیامد

تعداد دیدگاه‌ها:
1
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
دیگر بهار نیامد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک