رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
صورتهای کاغذی
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
امتیاز دهید
5 / 5
با 1 رای
از متن کتاب:
غروب بود. خانم صاحبخانه ردیفی از پرچم های رنگی روی نرده بیرون خانه آویزان کرده بود. گلوریا و دات اتاقی در زیرزمین آن خانه اجاره کرده بودند. آنها نیز برای تماشای پرچم هایی که زیر نور خورشید همراه با نسیم تکان می خوردند، بیرون رفتند. بیشتر زنان از خانه های خود بیرون آمده بودند. گلوریا دات را در آغوش کشید و گفت: "خوب نگاه کن دات! هیچ وقت امروز را فراموش نکن. امروز روز به خصوصی است." سپس سنجاق سینه فلزی از جیب خود بیرون آورد که همرنگ پرچم ها قرمز، سفید و آبی بود.
- بفرما، این هم نشان پیروزی!
یکی از خانم هایی که کنار خیابان ایستاده بود نگاهی به سنجاق سینه کرد و به گلوریا گفت: "چقدر خوش شانس هستی! از کجا توانستی این را به دست بیاوری؟ ما دیروز به چند مغازه رفتیم. اما آنها همه را فروخته بودند."
گلوریا در حالیکه نشان پیروزی را به ژاکت دات سنجاق می کرد، گفت: "هفته پیش آن را خریدم. آخریش بود"...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
hasanvahidi
hasanvahidi
1398/12/21

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی صورتهای کاغذی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
صورتهای کاغذی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک