فردوسی برون مرز
نویسنده:
محمد بقائی
امتیاز دهید
نگاهی دیگر به اندیشه های بنیادین اقبال لاهوری
از متن کتاب:
اقبال یکی از نام آورترین اندیشمندان شرق است که آوازه و اعتباری جهانی دارد. علاقه وافرش به فرهنگ و ادب فارسی سبب شد تا اندیشه های گونه گونش را به رغم آشنایی و تسلط به چند زبان در قالب زبان فارسی بیان دارد و آثاری ماندگار از خود به جای گذارد که اکنون در زمره ی گنجینه ی ادب فارسی به شمار می آیند.
او پس از سرودن پنج هزار بیت شعر اردو، به زبان فارسی روی آورْد و بقیه اشعارش را که شامل نه هزار بیت است، به فارسی سرود و در توضیح چنین رویکردی اظهار داشت که « هیچ زبانی غیر از فارسی نمی تواند اندیشه هایم را برتابد. » حقیقت این است که اگر اقبال همانند مولوی به زبان فارسی رو نمی کرد، اقبالی چنین بلند نمی یافت. آوازه و اعتبارش در کشورهای فارسی زبان یا به عبارت دیگر در ایران فرهنگی سر در همین نکته دارد، وگرنه شاعر اندیشمند در شبه قاره یا دنیای اسلام کم نبود و نیست.
امروزه فهم اندیشه های اقبال و همچنین ورود به حوزه اقبال پژوهی بی استعانت از زبان فارسی نامیسر است. از همین روست که گرایش مجدد به زبان فارسی و فرهنگ برآمده از ایران به منظور فهم صحیح آثار اقبال برای مردم شبه قاره و همه مراکز اقبال شناسی امری اجتناب ناپذیر است.
بنابراین می توان دریافت که اقبال سهمی عظیم در ترویج زبان و فرهنگ پارسی در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران دارد. نتیجه این که تاثیر او از این منظر کم از حکیم توس نیست، منتها با این تفاوت که این یک در درون مرز و آن یک در برون مرزهای ایران به فرهنگ و زبانی واحد مهر ورزیده و موجب ترویج آن شده اند. ولی در این میان اگر انصاف را بخواهیم، اقبال حداقل از یک لحاظ برتر می نماید؛ زیرا علاقه اش فطری، ذاتی یا احتمالاً عظامی نیست که به نظر طبیعی جلوه کند، بلکه زیبایی و والایی زبان و فرهنگ فارسی او را به خود کشاند. اقبال، به رغم دانستن چند زبان، با گزینش زبان فارسی سبب شد تا این زبان که می رفت در شبه قاره به فراموشی سپرده شود، جانی تازه بگیرد و اخگرهایش که با از میان رفتن تیموریان زیر خاکستر ایام مدفون شده بود، بار دیگر به جلوه درآید...
بیشتر
از متن کتاب:
اقبال یکی از نام آورترین اندیشمندان شرق است که آوازه و اعتباری جهانی دارد. علاقه وافرش به فرهنگ و ادب فارسی سبب شد تا اندیشه های گونه گونش را به رغم آشنایی و تسلط به چند زبان در قالب زبان فارسی بیان دارد و آثاری ماندگار از خود به جای گذارد که اکنون در زمره ی گنجینه ی ادب فارسی به شمار می آیند.
او پس از سرودن پنج هزار بیت شعر اردو، به زبان فارسی روی آورْد و بقیه اشعارش را که شامل نه هزار بیت است، به فارسی سرود و در توضیح چنین رویکردی اظهار داشت که « هیچ زبانی غیر از فارسی نمی تواند اندیشه هایم را برتابد. » حقیقت این است که اگر اقبال همانند مولوی به زبان فارسی رو نمی کرد، اقبالی چنین بلند نمی یافت. آوازه و اعتبارش در کشورهای فارسی زبان یا به عبارت دیگر در ایران فرهنگی سر در همین نکته دارد، وگرنه شاعر اندیشمند در شبه قاره یا دنیای اسلام کم نبود و نیست.
امروزه فهم اندیشه های اقبال و همچنین ورود به حوزه اقبال پژوهی بی استعانت از زبان فارسی نامیسر است. از همین روست که گرایش مجدد به زبان فارسی و فرهنگ برآمده از ایران به منظور فهم صحیح آثار اقبال برای مردم شبه قاره و همه مراکز اقبال شناسی امری اجتناب ناپذیر است.
بنابراین می توان دریافت که اقبال سهمی عظیم در ترویج زبان و فرهنگ پارسی در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران دارد. نتیجه این که تاثیر او از این منظر کم از حکیم توس نیست، منتها با این تفاوت که این یک در درون مرز و آن یک در برون مرزهای ایران به فرهنگ و زبانی واحد مهر ورزیده و موجب ترویج آن شده اند. ولی در این میان اگر انصاف را بخواهیم، اقبال حداقل از یک لحاظ برتر می نماید؛ زیرا علاقه اش فطری، ذاتی یا احتمالاً عظامی نیست که به نظر طبیعی جلوه کند، بلکه زیبایی و والایی زبان و فرهنگ فارسی او را به خود کشاند. اقبال، به رغم دانستن چند زبان، با گزینش زبان فارسی سبب شد تا این زبان که می رفت در شبه قاره به فراموشی سپرده شود، جانی تازه بگیرد و اخگرهایش که با از میان رفتن تیموریان زیر خاکستر ایام مدفون شده بود، بار دیگر به جلوه درآید...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فردوسی برون مرز