عیاری از کویر
نویسنده:
میرحسن محمودپور
امتیاز دهید
برگهایی از این رمان:
به اصرار و تدبیر "موبد" پس از بیست و دو سال مرارت زیر بار قرض و قوله رفتم و نزدیک محل کارم، خانهای دو طبقه، نوساز و نسبتا بزرگی رو در خیابان سعدی خریدم. هشت هزار تومن نقد که نیمی از آن از طرف شرکت به عنوان وام در اختیارم گذاشته شد و بیست و دو هزار تومن بقیه هم پانزده ساله تقسیط شد و هفته بعد، قبل از این که خودم مجال اسباب کشی پیدا کنم؛ معلمی طبقه دوم رو اجاره کرد و تو یه چشم بهم زدن با زن و بچههاش ساکن شدند. از کارهایی که فقط به مشیت خدا بستگی داره یکیش هم همین بود؛ هفته پیش مستاجر بودم و امروز موجر...
...رو اولی تاکید میکنم و دومی رو فقط تقریر. تا میتونی به پدرم سر بزن و تنهاش نذار. چون تو رو بیشتر از همه به یاد میاره. اما دومی علاقه آتوسا نسبت به توست. تو یه وقت مناسب با هم بشینید و مفصل حرف بزنید. بریم شام سرد شد. گفتگوی صریح و خالصی که به شدت تکونم داد...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عیاری از کویر