رسته‌ها

خیزشهای مردم قندهار، هرات و سیستان بر ضد سلطه صفویان و بابریان در قرن 18

خیزشهای مردم قندهار، هرات و سیستان بر ضد سلطه صفویان و بابریان در قرن 18
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 16 رای
امتیاز دهید
5 / 3.9
با 16 رای
از پیشگفتار کتاب:
از آغاز قرن شانزدهم میلادی، وقایع و حوادثی که در داخل افغانستان و در خارج آن اتفاق افتاد همه به ضرر کشور ما و به نفع قدرتهای نوخاسته همجوار تمام شد. به کلام دیگر بعد از مرگ سلطان حسین بایقرا کشور مرکزیت و قدرت اداری خود را از دست داد، زیرا جانشینان سلطان حسین (بدیع الزمان میرزا و مظفر حسین میرزا) که از مادران جداگانه و باهم در رقابت بودند، نتوانستند حاکمیت خود را در قلمرو تیموریان هرات حفظ کنند. این رقابتها تا بدانجا بالا گرفته بود که سکه به نام هر دو برادر زده میشد و مالیات بالمناصفه به هر دو برادر تعلق می گرفت و خطبه به نام هر دو برادر خوانده میشد و بدین حساب در یک اقلیم دو پادشاه و دو صدارت و دو وزارت تشکیل شد و هر دو برادر در تلاش بودند تا از طریق بخشش و کشش سران نظامی و جلب فئودالان محلی برای خود اعتبار و پشتیبان کمایی کنند....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
240
آپلود شده توسط:
sasanpeter1949
sasanpeter1949
1398/12/17
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خیزشهای مردم قندهار، هرات و سیستان بر ضد سلطه صفویان و بابریان در قرن 18

تعداد دیدگاه‌ها:
1
این کتاب نمونه کاملی از تاریخ سازی برای کشورهای نوظهور است. ایشان چنان در مقدمه از تقسیم شدن افغانستان صحبت میکند انگار افغانستان فعلی از چند هزار سال قبل به همین نام خوانده میشده است. اصولا اگر کسی با تاریخ آشنا باشد می داند که شمال و شرق افغانستان امروزی به ویژه هرات و بلخ به صراحت در کتیبه های شاهان ساسانی بخشی از ایرانشهر بوده اند و به تصریح ابن بلخی در کتاب فارسنامه «از حد جیحون تا آب فرات بلاد فرس خواندندی»(ص 282). کاش نویسنده محترم فقط یک بیت شعر یا یک خط سند تاریخی می آورد که پیش از عصر صفوی به ویژه دوره تیموری، هیچ پادشاهی خود را شاه افغانستان خوانده باشد. بهر حال افغانستان کشور محترمی است که در اواخر قرن هجدهم پدید آمد و تحریف تاریخ کهن کار شایسته ای نیست
خیزشهای مردم قندهار، هرات و سیستان بر ضد سلطه صفویان و بابریان در قرن 18
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک