هیس، شب خوابیده!
نویسنده:
سرور کتبی
امتیاز دهید
تصویرگر: لیسا جمیله برجسته
از متن کتاب:
یکی بود، یکی نبود
شب سیاهی بود که خوابش می آمد اما جایی برای خوابیدن نداشت.
ماه تصمیم گرفت برود یک جای خواب برای شب پیدا کند. رفت و رفت تا به یک دریاچه رسید.
ماه گفت:
- به، چه جای نرمی! چه رخت خواب چین داری! شب می تواند روی این دریاچه بخوابد و خوابهای چین دار ببیند...
بیشتر
از متن کتاب:
یکی بود، یکی نبود
شب سیاهی بود که خوابش می آمد اما جایی برای خوابیدن نداشت.
ماه تصمیم گرفت برود یک جای خواب برای شب پیدا کند. رفت و رفت تا به یک دریاچه رسید.
ماه گفت:
- به، چه جای نرمی! چه رخت خواب چین داری! شب می تواند روی این دریاچه بخوابد و خوابهای چین دار ببیند...
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هیس، شب خوابیده!