رسته‌ها
هی بادهای دری!
امتیاز دهید
5 / 3
با 2 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3
با 2 رای
مجموعه شعر

از شعر "ناتاشا که فکر می کردند مَردی":
تو صحنه را ترک کردی و رفتی
و اعتیاد نمایش را برجا گذاشتی
درست یادم هست:
دو کاسه شگرف پر از چشم روی دوشهایت بود
و شانه هات به انتظار اطوار ضحاک می خارید
تو اعتیاد نمایش را برجا گذاشتی
درست یادم هست...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
64
آپلود شده توسط:
SadiKhajetash
SadiKhajetash
1398/11/10

کتاب‌های مرتبط

واژه‌های مسری
واژه‌های مسری
5 امتیاز
از 2 رای
و من که این سوی گسل‏ام
و من که این سوی گسل‏ام
3.7 امتیاز
از 27 رای
کلوردز
کلوردز
4 امتیاز
از 6 رای
ترانه های کار در آذربایجان
ترانه های کار در آذربایجان
4.1 امتیاز
از 22 رای
آذربایجان، آذربایجان!
آذربایجان، آذربایجان!
4 امتیاز
از 16 رای
پیراهنی سیاه بیاور برای من
پیراهنی سیاه بیاور برای من
3.6 امتیاز
از 5 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هی بادهای دری!

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
هی بادهای دری!
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک