ایران، سرزمینی دلربا و فریبا بر سیاره آبی
نویسنده:
مهدی استعدادی شاد
امتیاز دهید
یادداشت مولف:
در روند چند ساله فکرکردن به ایران و مسائل مربوطه اش یادداشتهایی نوشتم که در دو کتاب "ایران، سرزمینی دلربا و فریبا بر سیاره آبی" و " ایران، دیار شگفتیها"( انتشارات آمازون) گرد آمده اند.
در تامل بر مسائل یادشده، سپس، به این نتیجه رسیدم که تاکید بر روشنگری و خرافه زدایی در اذهان عمومی امری لازم است. اما کفایت نمیکند.
چون تا وقتی به برداشتی درست و معاصر از پدیده رنسانس و دستاوردهایش برای بشریت نرسیم، پیش شرطهای جنبش روشنگران را نخواهیم داشت. پیش شرطی که بیش از هر چیزی در شکل یافتن سوژه و فاعل شناسایی است که در سطح عمومی اقدام به عمل میکند.
آنجا بایستی یک "من" یا " خود" تعریف شده و بر آن تامل گشته ابراز وجود کند که به سنن جاری و رویکردهای رایج نگاه سنجشگرانه انداخته و کمبودهای رفتاری را خاطرنشان سازد.
توضیح این ایده را سعی کردم در جُستاری در برابر مخاطبان علاقمند به چنین موضوعهایی قرار دهم. جُستاری که متکی به روش ادبیات تطبیقی بود . میخواست از کنار شناخت آثار دانته ایتالیایی و فروغ فرخزاد ایرانی و بویژه درک و دریافت ایشان از امر نوزایش و زندگانی نوو تولدی دیگربه آن "من" و "خود" شناسا اشاره کند که برای تحول فرهنگی و رهایی از مخمصه امروزی جامعه ایرانی لازم است. این جُستار را سال پیش زیر عنوان "جاذبه نوزایش یا افسون آرمان" چاپ و در سطح دوستان خود پخش کرده ام. منتها واکنش و خوانش برخی از دوستانم اکنون مرا بر آن داشته که توضیحی هم درباره چرایی و چگونگی جُستار همچون گونه یا ژانر ادبی مستقل ارائه کنم. چون برخی از سوئ تفاهمات به این نکته بر میگشته که دوستان کمتر از کم و کیف جُستار نویسی مطلع بوده و لذا انتظاراتی را عنوان داشته که نمیتوانسته بر آورده شود.
بیشتر
در روند چند ساله فکرکردن به ایران و مسائل مربوطه اش یادداشتهایی نوشتم که در دو کتاب "ایران، سرزمینی دلربا و فریبا بر سیاره آبی" و " ایران، دیار شگفتیها"( انتشارات آمازون) گرد آمده اند.
در تامل بر مسائل یادشده، سپس، به این نتیجه رسیدم که تاکید بر روشنگری و خرافه زدایی در اذهان عمومی امری لازم است. اما کفایت نمیکند.
چون تا وقتی به برداشتی درست و معاصر از پدیده رنسانس و دستاوردهایش برای بشریت نرسیم، پیش شرطهای جنبش روشنگران را نخواهیم داشت. پیش شرطی که بیش از هر چیزی در شکل یافتن سوژه و فاعل شناسایی است که در سطح عمومی اقدام به عمل میکند.
آنجا بایستی یک "من" یا " خود" تعریف شده و بر آن تامل گشته ابراز وجود کند که به سنن جاری و رویکردهای رایج نگاه سنجشگرانه انداخته و کمبودهای رفتاری را خاطرنشان سازد.
توضیح این ایده را سعی کردم در جُستاری در برابر مخاطبان علاقمند به چنین موضوعهایی قرار دهم. جُستاری که متکی به روش ادبیات تطبیقی بود . میخواست از کنار شناخت آثار دانته ایتالیایی و فروغ فرخزاد ایرانی و بویژه درک و دریافت ایشان از امر نوزایش و زندگانی نوو تولدی دیگربه آن "من" و "خود" شناسا اشاره کند که برای تحول فرهنگی و رهایی از مخمصه امروزی جامعه ایرانی لازم است. این جُستار را سال پیش زیر عنوان "جاذبه نوزایش یا افسون آرمان" چاپ و در سطح دوستان خود پخش کرده ام. منتها واکنش و خوانش برخی از دوستانم اکنون مرا بر آن داشته که توضیحی هم درباره چرایی و چگونگی جُستار همچون گونه یا ژانر ادبی مستقل ارائه کنم. چون برخی از سوئ تفاهمات به این نکته بر میگشته که دوستان کمتر از کم و کیف جُستار نویسی مطلع بوده و لذا انتظاراتی را عنوان داشته که نمیتوانسته بر آورده شود.
آپلود شده توسط:
ermia
1398/11/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ایران، سرزمینی دلربا و فریبا بر سیاره آبی