رسته‌ها
حضور در هستی
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 43 رای
.
فکر به ‎طور حتم مانع تجلی عشق است. فکر ریشه در حافظه دارد، مبتنی بر خاطره است، و عشق چیزی غیر از خاطره است. ماهیت فکر، جدایی و تفرق است. احساس، زمان و فاصله،احساس جدا بودن و اندوه ناشی از آن حاصل یک فعل و انفعال فکری است. فکر بطور اجتناب‎ناپذیری منجر به‎ احساس تعلق و تملک می‌‎شود، و احساس تملک حسادت به ‎بار می‌آورد. و آنجا که حسادت هست مسلماً عشق نیست. و تمام رنج‎ها و گرفتاری‎های انسان بدان جهت است که فکر نقش عشق را بازی می‌‎کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
243
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
majid izedi
majid izedi
1392/04/30

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حضور در هستی

تعداد دیدگاه‌ها:
13
همه ی ما خود را در سطح و ارتفاع خاصی قرار می دهیم و مدام در حال سقوط از آن جای رفیع هستیم. و ما از این سقوطها است که خجالت می کشیم، که شرمنده ایم. «خود بزرگ بینی» علت شرم ما است، علت سقوط ما است. و این خود بزرگ بینی است که باید شناخته شود، نه سقوط. اگر سکوئی نبود که شما خود را روی آن قرار داده باشید،
سقوط چگونه می توانست وجود داشته باشد؟ شما چرا خود را روی سکویی قرار داده اید که آن را شأن، شرافت انسانی، ایده آل و نظیر اینها می نامید؟...
فرار و اجتناب از «آنچه هست»، از آنچه شما هستید، علت پریشانی، آشفتگی، شرم، خصومت و خشم و رنجش است.
لزومی ندارد شما به من یا به دیگری بگویید چه هستید؛ فقط خودتان نسبت به آنچه هستید _ هرچه هستید، مطبوع یا غیر مطبوع _ آگاه باشید؛
با آنچه هستید بمانید؛ بدون توجیه آن یا مقاومت در مقابل آن، با آن زندگی کنید. با آنچه هستید زندگی کنید بی آنکه بر آن نامی بنهید؛
زیرا نفس نامگذاری یعنی ملامت یا توجیه، یعنی رد یا قبول. بدون ترس، با آنچه هستید زندگی کنید؛ زیرا ترس مانعِ ارتباط و ادراک مستقیم «آنچه هست» می گردد؛
و تا ارتباط نباشد، زیستن با «آنچه هست» ممکن نیست. در ارتباط و آمیزش مستقیم بودن یعنی عشق ورزیدن. بدون عشق نمی توانید از گذشته رها شوید؛
و با عشق گذشته ای وجود ندارد. آنجا که عشق هست گذشته و آینده نیست. تو عشق بورز، در اینصورت برون از زمانی.(حضور در هستی)
کسانی به معنای واقعی گوش می کنند که عشق می ورزند؛ گوش دهنده ی واقعی به ندرت یافت می شود. اکثر ما همیشه در جستجوی یک نتیجه ایم،
در فکر حصول یک هدفیم، مدام در فکرِ غلبه و شکست دادنیم؛ در اینصورت گوش کردن وجود ندارد. و تنها در گوش کردن است که پیام و صدای نهفته در الفاظ را می شنویم...
(حضور در هستی)
«آنچه هست» در ذاتِ خود پیچیده نیست، همیشه ساده است. شناختِ آنچه شما هستید بسیار ساده است؛
چیزی که آنرا غامض و پیچیده می گرداند نحوه ی برخورد شما است با آن؛ بنابراین قبل از هر چیز باید جریان و نحوه ی برخورد خود را، که علت پیچیدگی است،
کاملا و عمیقا بشناسید و درک کنید. وقتی شما بچه را نکوهش و رد نکنید، او همان است که هست؛ در این صورت رفتار شما در ارتباط با او ساده است.
رد و ملامت است که منجر به پیچیدگی عمل و رابطه می شود؛ عمل مبتنی بر «آنچه هست» بسیار ساده است.
حضور در هستی
حضور در هستی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک