رسته‌ها
وضعیت حق تکثیر و مالکیت حقوقی این کتاب مشخص نیست؛ بنابراین امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید، با ما تماس بگیرید. همچنین در صورتی که شما نسبت به این اثر محق هستید، می‌توانید اجازه انتشار تمام یا بخشی از نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید، یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «فروش کتاب الکترونیکی» را در بخش راهنما مطالعه کنید.
مجموعه آثار حلاج
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 44 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 44 رای
از چهل و نه اثری که حلاج تالیف کرده است و ابن ندیم در کتاب الفهرست خود از آن نام می برد، تنها چهار کتاب و 112 قطعه شعر و در حدود سیصد و چهل قطعه از تجربیات عرفانی او به دست ما رسیده است. متاسفانه در همان زمان که حلاج را زندانی، محاکمه و به قتل رساندند، تالیفات او را نیز از بین بردند. حامد وزیری برای انهدام مذهب کلامی، فقهی و عرفانی که حلاج به وجود آورده بود، نه تنها شاگردان وی را تحت تعقیب قرار داد، بلکه نسخه های دستنویس کتاب های حلاج را هم از بین برد.تنها از آن مجموعه، چند اثر از گزند حوادث و وقایع روزگار محفوظ مانده است که به ترتیب چنین است :
کتاب طواسین : این اثر را ماسینیون، از دو نسخه موجود در استانبول و لندن، تصحیح کرده و در سال 1913 در پاریس با عنوان کتاب الطواسین منتشر کرده است. متن عربی این کتاب را نگارنده از روی همین نسخه و نیز دیوان الحلاج ویلیه اخباره و طواسینه تحقیق سعدی ضناوی به فارسی ترجمه کرده است.
کتاب دارای ده بخش است که عبارتند از: طاسین السراج، طاسین الفهم، طاسین الصفا، طاسین الدایره ، طاسین النقطه، طاسین الازل و الالتباس، طاسین المشیئه، طاسین التوحید، طاسین الاسرار فی التوحید و طاسین التنزیه.
«طواسین» جمع طس (طاسین) است. نام دیگر سوره نمل را به مناسبت آغاز سوره با کلمه «طس»، طاسین گفته اند. مفسران گویند طس در ابتدای سوره نمل، سوگند به خدای لطیف و سمیع است. محتوای کتاب، درباره تجارب عرفانی حلاج به زبان بسیار پیچیده است.

بستان المعرفه : باغ معرفت را از همان منبع پیشین به فارسی برگردانده ایم. حلاج این قطعه را به معرفت و ویژگی های آن اختصاص داده است.

کتاب روایت : بیست و هفت روایت که حلاج برحسب واردات قلبی آن را بیان داشته است. اسنادی که حلاج برای این روایات بیان می دارد برخلاف روایات متداول که سلسله اسناد آن اصحاب و تابعان و تابعان و تابعان است و حدیث را از عهد پیامبر به یکدیگر منتقل کرده اند، یک سلسله از آیات و رموز قرآن و استعارات و کنایات و تمثیل های عرفانی است. به زعم او احادیث نه سفارش پیامبر را بلکه دستور خدا را بیان می کند و اسناد حدیث مبتنی بر شهادت سلسله ای از راویان نیست و سینه به سینه به یکدیگر انتقال داده باشند و اکنون نیز مرده اند،بلکه از نظ حلاج سلسله اسناد احادیث مخلوقانی هستند که برای عموم قابل شناخت هستند و اکنون حضور دارند. مثلا سلسله این روایت را ببیند. حسین روایت کند: از رجب، از عزت، از صاحب حجاب، از خادم آنگاه بعد از نقل اسناد حدیث، روایت*بیت المعمور، از صاحب ستراقصی، از سفیراعلی.را نقل می کند.
متن این کتاب از روی شرح شطحیات روزبهان بقلی، تصحیح شده است.

تفسیر قرآن : تفسیری است که ابوعبدالرحمن سلمی از قول حلاج در کتاب حقایق التفسیر خود آورده است. لویی ماسینیون این متن را استخراج و پس از مقابله با چند نسخه خطی آن را در سال 1922 در پاریس چاپ کرده است. ترجمه ما از روی این متن است. حلاج در این تفسیر از هر سوره یک یا چند آیه را انتخاب و به شرح و تفسیر آن پرداخته است.

سیصد و چهل قطعه از تجربیات عرفانی حلاج که مجموعه ای است از سخنان، مواعظ، وصایا و مناجات حلاج :
این قسمت را از متون مختلف تاریخی و عرفانی جمع آوری و ترجمه کرده ایم. در قسمت یادداشت های این بخش به منابع مورد استفاده خود اشاره کرده ایم.

اشعار : شمل 112 قطعه که در جمع آوری و مطابقت آنها، منابع بسیاری را از نظر گذرانده ایم. در تحقیقات خود با دو دسته شعر مواجه شدیم؛ یک دسته اشعاری که با توجه به سند و ذکر آنها در منابع متعدد از خود حلاج بود و تعدادی دیگر از اشعار منتسب به وی است. در این مجموعه ما هر قطعه را با ذکر سند و منبع آن آورده ایم.
تفاوت هایی در برخی منابع به چشم می خورد که ما مبنا را یکی دیوان الحلاج ماسینیون و دیگر تحقیق مصطفی الشیبی و سعدی ضناوی قرار داده ایم.
شعر حلاج ساده و روان و بی تکلف است. بیشتر اشعارش به صورت نیایش و التجا به خداوند است و کمتر از تعابیر متصوفه استفاده می کند. با وجود این برخی از اشعار او دارای تعابیر و مفاهیم کلامی، فقهی و فلسفی است که از فرق معاصر گرفته است. مانند کلابیه، کرامیه، معتزلیان، امامیه، قرمطیان و حکمای یونانی، کلماتی مانند نورالعین، خمر و هلال را از نصیریها، آفاق و غایت الغایات را از قرمطیان، قدم و حدث را از معتزلیان ، اسم آخر ، لاهوت، ناسوت، حجاب و دوازده بروج را از امامیه، دوایر و تجزیه نامها به جزهای مجزی را از حکمای یونان گرفته است.

کلمات الحلاج :
مجموعه ای است از تعابیر و مفاهیمی که حلاج در شعر و نثر خود آنها را به کار برده است. ما در این بخش به شرح و تفسیر این مفاهیم پرداخته ایم. احتمال دارد که درباره آثار حلاج تحقیقات دیگری هم انجام گرفته باشد که ما از آن بی اطلاعیم.
به هر حال آنچه ما در این مجموعه گردآورده ایم بخش اعظم آثار حلاج است که درستی آن از سوی حلاج شناس معروف لویی ماسینیون تایید شده است.
ممکن است آثار دیگری را به او منتسب کنند یا صحت آن را تایید نمایند، با وجود این از ارزش این مجموعه چیزی نخواهد کاست.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1391/12/14
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مجموعه آثار حلاج

تعداد دیدگاه‌ها:
44
شما زیادی به خودتون اعتماد دارید !!!!!!!!!
این ادمایی که می فرماببد 1 نفر قبولشون داره خیلی ها قبولشون دارن ... (هرچه از دل براید بر دل نشیند )و اگر شما بخواید بگید راه شیطان وجود داره باید بگم کاملا در اشتباهید
می دونید چرا ؟! شر زاییده ی خیالات فاسد و بیهوده ی ادمی است و کسی که به نیروی شر اعتقاد داره یعنی به 2 نیرو اعتقاد داره در حالی که تو این دنیا جر نیرو ی خدا نیروی دیگه ای وجود نداره ...
بنده نگفتم این علما ادمایی هستن که به هبچ دردی نمی خورن یا رجوع بهشون بی اساسه ...اما شما فقط به این منابع رجوع می کنید کمی از عقایدتون فاصله بگیرید چون این عقاید افراطی مثل سدی در برابر حقیقت ... چه حالا شما چه بنده چه کسان دیگه ... همه باید همین کارو بکنن ... هم عقاید مخالف هم عقاید موفق اما شما به هیچ صراطی مستقیم نیستید ... و در مورد این ادم ها قضاوت نا جوری می کنید ... من از قضاوت شما شاکیم ... چند نفر ی بدون اینکه بخوان حقیقتو یکم بفهمن تهمت های ناجور می زنن ... به خاطر همینه که تو این دنیا ما فقط ادمای خود خواهی می بینیم که دم از اخرتشون می زنن اما کمترین توجهی هم به اونور ندارن و در مورد مردم فقط قضاوت می کنن و فقط متنظرن حرف از دهن مردم در بیاد تا طرق رو به دار بکشن...
منابعی که بنده ذکر کردم متنوع بودند و مولفانشون هم انسانهای شناخته شده
ولی دوستان فقط از یک کتاب نقل قول کردند که در صحت گفته های مولفش تردید هست
بقیه هم که ذوقی حرف زدند و عقل رو کلا تعطیل نمودند
:-):-)
حلاج:
نماز عشق دو رکعت است. وضویش راست نیاید الا به خون.

تو در نماز عشق چه خواندی
که سال هاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز پرهیز می کنند
وقتی تو
روی چوبه دارت
خوش ومات
بودی
ما :
انبوه کرکسان تماشا
با شحنه های مامور :
مامورهای معذور
همسان و همسکوت ماندیم
خاکستر تو را
باد سحرگهان
هر جا که برد
مردی ز خاک می روید
حلاج رسید به جایی که جز خدا ندید. حتا بر دار.
احمد بن فاتک گوید: حلاج گفت: کسی که گمان کند الهیت با بشریت یا بشریت با الهیت آمیخته می شود، کفران کرده است. خدای بلندمرتبه به ذات و صفات خود از ذوات و صفات خلق ممتاز است و به هیچ وجه با آنان همانندی ندارد و خلق نیز در هیچ چیز با او همانند نیستند، و چگونه می توان میان قدیم و حدیث همانندی ای تصور کرد؟
کسی که بپندارد که آفریدگار در مکانی یا بالای مکانی یا پیوسته به مکانی است و یا می توان او را در دل تصور و در وهم تخیل کرد و یا به صفتی موصوف ساخت، شرک ورزیده است.
(اخبار حلاج - لویی ماسینیون_صفحه 31)
در جواب آنکه نسبت کفر به حلاج می دهد:
خدای _بلندمرتبه و ستوده_ ذاتی واحد و قائم به نفس و در قدم و ربوبیت از دیگران منفرد و یکتاست، چیزی و کسی با او در نیامیزد و در مکان و زمان نگنجد، اندیشه او را در نیابد و چشم او را نبیند و سستی بدو نرسد.
(اخبار حلاج - لویی ماسینیون_صفحه 22)
ای مردم، خدا آفریدگان را از روی لطف و رحمت آفرید و بر آنان جلوه گر شد. سپس برای پرورش و اصلاحشان از آنان پنهان گشت، چه اگر جلوه گر نمیشد همه کفران می کردند و اگر پنهان نمیشد همه مفتون او می شدند، و بدانید که خدا برای آفریدگان هیچگاه بر یکی از این دو حالت باقی نمی ماند. لیکن خدا از من لحظه ای پنهان نمیشود و من آنگاه آسایش می یابم که ناسوتیتم در لاهوتیت او و جسمم در انوار ذات او مستهلک شود و عینیت و نشان و شکل و خبری از من نماند.
(اخبار حلاج - لویی ماسینیون_صفحه 21)
ابوالحسن علی بن حسن بن مردویه گوید: حلاج را در بازار قطیعه بغداد گریان دیدم که سه بار با فریاد گفت:
ای مردم مرا از دست خدا برهانید _آنگاه ادامه داد و گفت:_ او مرا از خودم باز ستانیده و به خویشتنم باز نمی گرداند و من از سویی توان مراعات آداب حضور درگاه او را ندارم و از سویی نیز از هجرانی که موجب غیبت و محرومیت من از درگاه او شود می هراسم، وای بر آن کسی که پس از حضور و وصل گرفتار غیبت و هجران شود.
(اخبار حلاج - لویی ماسینیون_صفحه 20 و 21)
در پاسخ به دشمنان حلاج:
بارخدایا اینان بندگان تو اند که گرد آمده اند تا از روی تعصب نسبت به دین تو و نیز برای تقرب جستن به تو مرا به قتل رسانند، آنان را ببخش و بیامرز، چه اگر آنچه را که تو بر من آشکار ساختی بر آنان نیز آشکار می ساختی هرگز دست به چنین کاری نمی زدند و همچنین اگر آنچه را که بر آنان پنهان داشتی بر من نیز پنهان می داشتی هرگز به چنین بلایی گرفتار نمی آمدم سپاس ترا بر آنچه می کنی و می خواهی.
(اخبار حلاج - لویی ماسینیون_صفحه 14)
مجموعه آثار حلاج
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک