رسته‌ها
قرآن کریم
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 584 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 584 رای
قرآن کتاب مقدس مسلمانان است و با القابی چون «کریم» و «مجید» خوانده می‌شود. برای مسلمانان، این کتاب بازآفرینی زمینیِ مفاهیم اصلی آسمانیست که ابدی و ازلی‌اند. قرآن خود را با عنوان «لوح حفاظت‌شده» خوانده است.
از میان ترجمه های متعدد، روان ترین و واضح ترین ترجمه را مرحوم طاهره صفارزاده انجام داده است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
417
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Reza
Reza
1387/02/24

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قرآن کریم

تعداد دیدگاه‌ها:
759
چشم هوراس، the seeing eye، eye of the watcher
منظور شما را دریافتم جناب سدیست. چشمی که می بیند – نظاره گر است – در حقیقت محافظت می کند.
سوالی که برای بنده پیش آمده این است که احیانا می شود بین چشم هوراس در اساطیر مصر و چشم لوسیفر در لوسیفریسم اصولا ارتباطی وجود داشته باشد؟ لوسیفر فرشته ای ست که عصیان کرده و در عین حال نماد morning star هم هست. هوراس هم که فرزند ایزیس و اوزیریس باشد، سمبول طلوع خورشید است. سوالی که مطرح می شود این است: شباهت این دو نماد در ظاهرشان که چشم نظاره گر باشد، ممکن است چیزی آنسوی یک "تشابه اتفاقی" باشد؟
اینجا وقعا چه خبره؟؟؟؟:stupid:
نه به اون نظرات مرسی و خوب بود و تشکر از شما! نه به این میدون اشتراک شعر !!! نظر خاصی درمورد کتاب نیست اجبار که نکردن دوستان اخه اینا چه کاریه دیگه!!!
در دوراني كه هنوز دين را دوست داشتم مانند- هر آنچه كه مادرم دوست ميداشت- اولين اشكم را براي كسي كه خون خدا ميناميدند ريختم.
تحسين شدم ولي خوشم نيامد چون خود سركشم گريه را دوست نميداشت.
در دوراني كه تازه تحليل آموخته بودم تحليل كردم و ديدم گريه ام نفعي براي هيچكس ندارد.ديگر گريه نكردم. بغض كردم ،گج خلقي كردم سر اينكه به جاي نوشتن انشاي علم بهتر است يا ثروت ، انشايي كه خود ميخواستم را نوشتم. معلّم سيليم زد و خوب نفس سركشم به بدترين حالت جوابش را داد. معلّم خورد شد.اينبار بدترم زد، پدرم را آوردم از من حمايت كرد.
باري ديگر آموزگار ديني را سوالي پرسيدم ندانست. تا ماهي هر جلسه پرسيدم جوابي نبود .ميدانستم كه نميداند ولي ميل به انتقام از اين معلّمان تركم نميكرد.آخر عصباني شد . سيليم زد به پدرم گفتم .اينبار سكوت بود همه جوابم.
هر روز درگيري بود مرا با نفس سركشم ، با جامعه اين حس را ميافروختم تا به دوران دبيرستان وارد شدم بر پيكر آتشيم آب دميدند تا گرمايم زير خاكستر رفت، دوستي يافتم سالي از مهاجرتشان به شهر ميگذشت. آتشم را افروخت خود سوخت و مرا سوزاند. امروز هنوز جامعه به نبردم مي آيد و هنوز براي سر پا بودن ميجنگم نميدانم كه آنچه خدايش مينامم مرا ميبيند؟ آيا مانند هر صانعي از سوختن صنعش به خود ميپيچد؟ اگر نه چه چكار كنم؟ شايد روزي جوابي دادم.
برایم سخت ترین لحظه ها ؛ آن هنگام بود که با بدنی آلوده .. به اکراه و اجبار!!! .. به استقبال نیایش میرفتم!
دردناک ترین دورانم آن ورطه هایی بود که زجر تحقیر را
تنها برایِ دفاع از پاکی و خدا!!
چیزهایی که صادقانه
بدانها عشق میورزیدم
تحمّل میکردم

کودکی را در جهلِ مرکب گزراندم و حالا .. آن ذاتِ بی آلایش را چه شد؟
...
باران ..
تلألوی صورتی رنگِ شفق در برفِ بامدادی
شیرینیِ یک احساس
انتظار .....
داغِ یک بوسه
گرمیِ دستانِ کوچکِ یارم .. آنگاه که از پاکی و شرافت لبریز بود!
آه ..
من با خود چه کردم؟
ای کاش .. تنها ای ..
کاش ...
میبودی ای خدا!!

ممنونم سادیست عزیز. زیبا بود و باعث حس همذات پنداری برای من.:x:-)
یکی بگه اینجا چه خبره؟؟
شعر واسه چی؟؟؟؟

سنگ های دوستان تموم شده. دارن شعر به سمت هم پرت میکنن.( شوخی بود شوخی.)
فکرش رو بکن . دوباره جنگ صلیبی بشه بعد دو لشکر روبه روی هم صف بکشن . بعد به ترتیب بیان به صورت کاملا متمدنانهیکی یکی شعر بخونن و با هم بجنگن.(جنگ با شعر). تصویر جالبی میشه.
به دوستان بر نخوره محض شادی فضا مزاح کردم.:baaa::baaa:
بهترين کتاب عالم !
مرسي متشکرم از زحمات تون
اول گفتم زیاد درباره ی حقایق دین کنجکاو نباشید.اگرنه ...
به نظرم خيلي زشته كه بدون علم حرف بزنين من اينو در مورد تمام اديان ميگم نه فقط اسلام اينجا جاي بي احترامي نيس مطمئنم كسي اگه بتونه با قرآن ارتباط برقرار كنه به نتايج عالي اي ميرسه
خوبه كه يكم ظرفيتامونو بالا ببريم
مشكلامونو جاي خودش بيان كنيم
با حرف زدنمون بخودمون توهين نكنيم
"اگر تمامی خلق گرگهایی هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو مهربان و جاودان آسیب ناپذیر من هستی ای پناهگاه ابدی تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی "
شریعتی
PDF
3 مگابایت
قرآن کریم
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک