رسته‌ها
تحول زبان آذربایجان در گذر زمان
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 17 رای
پاسخ به صد پرسش درباره تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ و فرهنگ ایران و منطقه

دکتر جوادی در «تحولِ زبانِ آذربایجان در گذرِ زمان» به سد پرسش همگانی درباره‌ی تاریخ و فرهنگ و زبانِ آذربایجان پاسخ داده است. فهرستِ این کار چنین است:

۱ جغرافیای تاریخی و نامِ آذربایجان
۲ زبانِ آذربایجان پیش از مادها
۳ زبانِ آذربایجان از مادها تا اسکندر
۴ زبانِ آذربایجان از اسکندر تا اسلام
۵ زبانِ آذربایجان از اسلام تا سلجوقیان
۶ زبانِ آذربایجان از سلجوقیان تا صفویان
۷ پهلوی، فهلوی، فهلویات
۸ ترکی‌شدن زبانِ آذربایجان
۹ نفوذ و گسترش ترکی
۱۰ ترکی در دوره‌ی صفویان
۱۱ ترکیِ آذری پس از صفویان
۱۲ زبانِ آذربایجان از آخوندزاده تا رشدیه
۱۳ زبانِ آذربایجان از مشروطه تا رضاشاه
۱۴ زبانِ آذربایجان در دوره‌ی رضاشاه
۱۵ زبانِ آذربایجان از اشغالِ شوروی تا پایانِ حکومتِ فرقه
۱۶ زبانِ آذربایجان تا پایانِ قرنِ بیستم
۱۷ وضعِ کنونیِ زبان در آذربایجان
۱۸ آینده‌ی زبان در آذربایجان
۱۹ پیوست: بیست‌ودو مقاله

۱۹.۱ ایران و توران
۱۹.۲ دوزبانگیِ آذربایجانیان
۱۹.۳ مقامِ فارسی و ترکی در ایران و روم
۱۹.۴ نامگذاریِ ترکیِ آذری
۱۹.۵ فرقهای ترکیِ آذری و ترکیه
۱۹.۶ ترکی و «ترکی»های دیگر
۱۹.۷ تاثیرِ فارسی بر ترکی
۱۹.۸ تاثیرِ ترکی بر فارسی
۱۹.۹ ترکی به عنوانِ زبانی التصاقی
۱۹.۱۰ فاروق سومر: تاریخِ ترک‌زبان شدنِ آذربایجان
۱۹.۱۱ صفوه‌الصفا و زبانِ باستان آذربایجان
۱۹.۱۲ جاینامهای آذربایجان
۱۹.۱۳ ترک بدون تات نباشد
۱۹.۱۴ ادبیاتِ تصوفی و مذهبی آذربایجان
۱۹.۱۵ درباره‌ی الفباهای فارسی و ترکی
۱۹.۱۶ ضعف و قوتِ الفباهای فارسی و لاتین
۱۹.۱۷ هرج‌ومرج در نگارش ترکیِ آذری ایران
۱۹.۱۸ تغییرِ الفبای ترکی در باکو
۱۹.۱۹ ما بلد نیستیم نثرِ ترکی بنویسیم
۱۹.۲۰ تحصیل به زبانِ مادری «حقِ مسلمِ» هر کس است؟
۱۹.۲۱ تحصیلِ زبانِ مادری، شعار و واقعیت
۱۹.۲۲ زبان مشخصه‌ی تبار و نژاد نیست
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
328
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
vforw
vforw
1398/02/28

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تحول زبان آذربایجان در گذر زمان

تعداد دیدگاه‌ها:
6
ارار علی یف در کتاب پادشاهی ماد حرف جالبی میزند: در منطقه آذربایگان ما اقوام گوناگونی چون کادوسیان، گوتی ها، لولوبی ها، آلبانیایی ها، مهرانیان و هوریاییان داشتیم. حتی ایشون میگوید که مادها قومی غیرآریایی بود به این دلیل که تا زمان خشثریته، در منطقه ماد همه اسم های غیر آریایی داشتند و حتی دیائوکو نیز نامی غیر آریایی است. او میگوید که آریایی ها بخش کمی در ایران تشکیل میدادند و بیشتر اقوام غیر هندواروپایی در ایران زندگی میکردند و به تدریج آنها باهم درآمیختند و هویت ایرانی را تشکیل دادند. اما قطعا در رگ هرکدام از ما کمتر از 20 درصد خون آریایی وجود دارد. حتی در جنوب و مرکز نیز اقوام متعددی داشتیم، جیرفتی، عیلامی و غیره. بنابراین باید بگوییم ایران آریایی نیس و بگویم آریایی هستیم زشت است. این ترک ها و اعراب را مستثنی نمیکند. طبق آزمایش های دی ان ای جدید در ترکیه و آذربایگان، تعداد کمی خون اقوام آسیای میانه را در رگ خود دارند. زبان آذری یا فهلوی هم شاید 70 درصد هندواروپایی بود و آمیخته ای بود از زبان هندو اروپایی با دیگر زبان های بومی.
پ.ن: لطفا آذری ها این حرف هارا توهین تلقی نکنند. و من فقط حرف های دانشمندان را میزنم.
در شگفتم از این که با بودشِ تیره های ایرانی نژاد (همان ها که نام برده اید) علی یف به چنین برآیندی رسیده است. ریشه شناسی واژگانِ این تیره ها را می توان در زبان هندوآریایی پی گرفت. دیاکونوف به اشتباه خشثریته (= پادشاه) را فرَوَرتیش گرفته است، اما علی یف باید می دانست که پیش از خشثریته، فرورتیش را نیز داریم که نامی ایرانی است. اگر از این مورد هم چشم پوشی کنیم، خودِ نام دیاکو برگرفته از واژۀ پارسی باستان دهیو (بخش یا استان، سرزمین) است که با پسوند کَه همراه شده است. من این نام را «استاندار» برگردان می دهم که با استانداری وی از سوی مردم برپایۀ گزارشِ هرودُت نیز می خواند. اما کتزیاس وی را با نام اَربَسِس یاد کرده است که آشکارا با واژه ایرانی اَرپَه به همراه پسوند کَه همدیسی دارد. اما از سویی، آیا اربسس Arbaces یونانی شدۀ ریختِ ایرانی «وَر-بَگَ» نیست که به چم «سرورِ دژ» می باشد و با دژ هفت دیواری که به فرمان این شاه ساخته شد در پیوند باشد؟ پرسش و برآیندی است که هنوز به آن دل-استوار نشده ام.
چطور شد؟ یعنی آرباسیس همان تهمورث دیوبند است؟
روی تهمورث دیدگاهی ندارم؛ چون زمانش به چند هزار سال پیش، یعنی به زمان کوچ گروهی از سکاها از ایران به سمت باختر نمارش دارد. همان گونه که خودتان می دانید، این نام به چم «پهلوان اروپا» می باشد، سکاها نیز این را به یاد سپردند و او را با نام آرپوکسائیس می شناختند که به چم «شاه اروپا» یا «اَرپَه شاه» می باشد که نام گروهی سکایی در پیرامون قفقاز نیز بوده است. اَربسِس یا اَربکِس را به ریخت وارباک نیز گزارش کرده اند که احتمال دارد به ریخت وَر-بَگَ به چم «سرورِ دژ» نیز باشد. این معنی با دژ هفت دیواری وی نیز همخوانی دارد. نام ارپه در میان مادها به-آیین بوده. فردی مادی به نام اربَکو رئیس قبیله منطقه آرناسیا در سال ۷۱۳ به سارگُن دوم باج می داده است، یکی از سپهسالارانِ اردشیر دوم در جنگ کوناکسا نیز چنین نامی داشته است. دگردیسی «پ» به «ب» در زمان هخامنشیان آغاز شده بود. آن را ارپه-اکو می دانم، اکو پسوند اسمی است. همان پسوند اک در زبان پهلوی است.
یک نکته ناگفته نماند، دوست گرامی، ریختی که کتزیاس آورده را می توان با واژۀ هندوایرانی اَربهکَه به چم «جوان» نیز سنجید. دیاکو (استاندار) و وَرباک (سرورِ دژ) هم می توانند اندریافت های خود را داشته باشند. به هر روی، علی یف اشتباه کرده است!
این کتاب بنابر نظرمن، کامل شده کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان است.
دراین کتاب پرسش های مهم را درباره ترکی شدن زبان آذربایگان است و کتاب جالب و بسیار خواندنی است و پانترکا هم فقط لطفا اول کتابو بخونید بعد اگه قانعتون نکرد بفحشید:D
تحول زبان آذربایجان در گذر زمان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک