رسته‌ها
دیوان شاه نعمت الله ولی
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 77 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 77 رای
دیوان شاه نعمت الله ولی متشمل بر قصاید و غزلیات و ترجیعات و مثنویات و قطعات و دوبیتی‌ها و رباعیات است که از لحاظ ادبی متوسط به شمار می‌رود.

نمونه شعر:
ما عاشق و مستیم و طلبکار خدائیم
ما باده پرستیم و از این خلق جدائیم
بر طور وجودیم چو موسی شده ازدست
بی پا و سر آشفته و جویای لقائیم
روحیم که در جسم نباشد که نباشیم
موجیم که در بحر به یک جای نیائیم
در صومعهٔ سینهٔ ما یار مقیمست
ما از نظرش صوفی صافی صفائیم
ما غرق محیطیم نجوئیم دگر آب
ای بر لب ساحل تو چه دانی که کجائیم
مائیم که از سایه گذشتیم دگر بار
ما سایه نجوئیم همائیم همائیم
مائیم که از ما و منی هیچ نماندست
در عین بقائیم و منزه ز فنائیم
گاهی چو هلالیم و گهی بدر منیریم
گاهی شده در غرب و گه از شرق برائیم
سید چه کنی راز نهان فاش نگفتیم
در خود نگرستیم خدائیم خدائیم

این کتاب پیشتر به صورت تایپ شده در سایت قرار گرفته بود.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
755
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1393/07/18
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دیوان شاه نعمت الله ولی

تعداد دیدگاه‌ها:
14
شاه نعمت الله ولی بنیانگذار طریقتی است که چندین قرن راهنمای پیروان حقیقت در این زاد و بوم بوده است. میراث این عرف بزرگوار همچنان نجات دهنده جویندگان بسیاری در این پهنه می باشد . باشد که خدای روح پر برکت وی را قرن رحمت بیکران خود سازند .
خوش بگو ای یار بسم الله بگو.........هرچه می جوئی ز بسم الله بجو
اسم جامع جامع اسما بود........صورت این اسم عین ما بود
در مقام جمع روشن شد چو شمع........آنچه مخفی بود اندر جمع جمع
.
جلمهٔ اسما به اعیان رو نمود..........صد هزار اسما مسمی یک وجود
.
هر کجا اسمی است عینی آن اوست........هر کرا عینیست اسمی جان اوست
.
مجمع مجموع انسان آدمست.........لاجرم او قطب جمله عالمست
.
هرکسی کو مظهر الله شد..........ز آفتاب حضرتش چون ماه شد
.
جسم و روح و عین و اسم و این چهار........ظل یک ذاتند نیکو یاد دار
.
نعمت الله مظهر او دانمش........صورت اسم الهی خوانمش
.
به یاد درویش
اشخاصی که صرف ادبیات رو در نظر دارن شاید بگن ایشون شاعر متوسّطی هست، ولی کسی که معنا و لفظ رو در نظر بگیره می دونه که ایشون شاعر درجه یکی هست، زیرا اعلی ترین امور انسانی یعنی معرفت رو به با زبان ساده به نظم کشیدن، و یکی از بازگوکننده های خوب مکتب ابن عربی هستن، کلامشون شیرین و صمیمی و دلنشین هست، مثل شمس مغربی، قاسم انوار، آذری طوسی... که اهل ادبیات اینها رو شاعر درجه 2 یا 3 و کلا متوسط حساب می کنن، در حالی که شعر اینها نسبت به شعر شاعرانی چون منوچهری، قاآنی و ... که شعرای درجه یک هستند دارای اصالت مضمون و جوشیده از منبع ذوق و اشراق هست. و به قول خود شاه نعمت الله ولی:
نسبت شعر و شاعری بر من/نسبت ابجد بود بر جدم
دم به دم، دم از ولای مرتضی باید زدن/دستِ دل در دامن آل عبا باید زدن
نقشِ حبِّ خاندان بر لوحِ جان باید نگاشت/مُهرِ مِهرِ حیدری بر دل چو ما باید زدن
دم مزن با هر که او بیگانه باشد از علی/ور نفس خواهی زدن با آشنا باید زدن
رو بروی دوستان مرتضی باید نهاد/مدّعی را تیغ غیرت بر قفا باید زدن
لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار/این سخن را از سر صدق و صفا باید زدن
در دو عالم چارده معصوم را باید گزید/پنج نوبت بر در دولتسرا باید زدن
پیشوائی بایدت جستن ز اولاد رسول/پس قدم مردانه در راه خدا باید زدن
گر بلائی آید از عشق شهید کربلا/عاشقانه آن بلا را مرحبا باید زدن
هر درختی کو ندارد میوه ی حبّ علی/اصل و فرعش چون قلم سر تا به پا باید زدن
دوستان خاندان را دوست باید داشت دوست/بعد از آن دم از وفای مصطفی باید زدن
سرخی روی موالی سکّه ی نام علی است/بر رخ دینار دین چون پادشا باید زدن
بی ولای آن ولی لاف از ولایت می زنی/لاف را باید که دانی از کجا باید زدن
ما لوایی از ولای آن امام افراشتیم/طبل را زیر گلیم آخر چرا باید زدن
بر در شهر ولایت خانه ای باید گرفت/خیمه در دار السّلام اولیا باید زدن
از زبان نعمت الله منقبت باید شنید /بر کف نعلین سیّد بوسه ها باید زدن
پیشگوئیهای شاه نعمت الله ولی را بخوانید!
بسیار جالب است!
ما خاک را به نظر کیمیا کنیم صد درد را به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیم بنگر که در سراچهٔ معنی چه‌ها کنیم
رندانِ لاابالی و مستانِ سرخوشیم هشیار را به مجلسِ خود کی رها کنیم
شاه نعمت‌الله ولی (نام کامل: سید نورالدین نعمت‌الله بن محمد بن کمال‌الدین یحیی کوه بنانی کرمانی) معروف به سید نورالدین شاه نعمت الله ولی ماهانی کرمانی[۱] (۷۳۰، ۷۳۱ ــ ۸۳۲، ۸۳۴)، شاعر و عارفِ ایرانی بود. سلسله نعمت‌اللهی منسوب به اوست.
شاه نعمت الله از اقطاب و عرفای سدهٔ هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت‌ها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است. او در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمت‌اللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشته‌است.
یکی از بهترین آثاری که درباره‌ی شاه نعمت‌الله ولی به نگارش آمده، کتاب «تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار نعمت‌الله ولی» نوشته‌ی «حمید فرزام» است.
خانه‌ی دل ز غیر خالی کن
ترک این خلوت خیالی کن
از علی ولی ولایت جو
هم ولایت فدای والی کن

غزل شماره‌ی ۱۲۷۵
عید غدیر خم بر باورمندان این عید مبارک باد.
دیوان شاه نعمت الله ولی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک