رسته‌ها
سه سال در دربار ایران
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 82 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 82 رای
.
متن کامل و اسکن شده

کتاب حاوی خاطرات و یادداشتهای پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه قاجار از سال 1306 تا 1309 هجری قمری به همراه تصاویر تاریخی
کتاب «سه سال در دربار ایران» اثر دکتر ژوانس فووریه (ژرار فوریه) حاوی خاطرات و مشاهدات وی از دربار ناصرالدین شاه و ایران است که یکی از بهترین منابع درباره ی اوضاع ایران در دوران ناصری محسوب می شود.
در کتاب توصیفات نویسنده از دربار و شهرهای مختلف ایران اشاره می شود. در ادامه امتیاز دخانیات (قرارداد رژی) که نویسنده شاهد این واقعه بوده، بررسی می شود و در انتها به نقد کلی کتاب پرداخته می شود.

شادروان عباس اقبال در مقدمه می نویسد:
کتاب شیرینى که ترجمهء آن از نظر خوانندگان محترم مى‌گذرد و حاوى بسى مطالب‌تاریخى راجع به اواخر سلطنت ناصر الدین شاه است به توسط یک تن طبیب فرانسوى که‌شاهد عینى بسیارى از وقایع بوده به رشتهء تألیف در آمده است.
در این ترجمه کمال احتیاط و دقت به خرج داده شده است تا هیچ نکتهء آن از قلم‌نیفتد و در اداى مقصود مؤلف اصلى اخلالى روى ندهد.
البته بعضى از معلومات و اطلاعات این مؤلف به وجود نهایت سعى که درجمع‌آورى مطالب صحیحه به خرج داده خالى از اشتباه و مسامحه نیست.ما هر جا که به‌نکته‌اى از این قبیل برخورده‌ایم به عدم صحت آن اشاره کرده‌ایم.
در ترجمهء کتاب«سه سال در دربار ایران»ما هیچ قصد و غرضى جز کمک به روشن‌شدن تاریخ ایران نداشته‌ایم.اگر احیانا قسمتى از اطلاعات و حکمیت‌هاى مؤلف اصلى‌کتاب پسند بعضى از خوانندگان نیفتد یا آنها به عقیدهء خود صحیح نیابند بحثى بر مانیست.

خود دکتر فوویه نیز می نویسد:
من که مدت چند سال طبیب مخصوص اعلیحضرت ناصر الدین شاه و شاهد عینى‌زندگانى روزانهء او بوده‌ام چیزهایى دیده‌ام که نه تنها هیچ مسافرى نمى‌تواند بر آنها اطلاع‌یابد بلکه آگاهى از آنها بر هر کسى نیز که در ایران مقیم شده باشد مشکل است.این‌سفرنامه شرح همان مشاهداتى است که دیگران از آنها اطلاعى ندارند و آن در حکم‌پرده‌اى است که کم و بیش حقایق مربوط به شاه ایران در آن نقاشى شده.
ایران کشورى است که با وجود بروز افکار جدیده،آداب و عادات مردم آن‌چنان‌ثابت و لا یتغیر مانده که مى‌توان آنها را عین عادات و آداب اجداد ایشان دانست؛بلکه‌شاید اولاد ایشان نیز از آنها دست برندارند.
با وجود آن که در این یادداشت‌هاى روزانهء کتبى سعى شده است که نهایت دقت‌رعایت شود،محتاج به تذکار نمى‌دانم که در این نوشته،کاملا اسرار شغل خود را نگاه‌داشته و نسبت به ناصر الدین شاه که مردى تیز هوش و خوش‌ذات بود و در تمام حوادث‌به من نیکى کرده است رعایت کمال احترام را نموده‌ام.
امیدوارم که این اوراق دفتر خاطرات من به جغرافیا و تاریخ ایران که در ادوار مختلفه‌در آن باب کتاب‌هاى بسیار نوشته‌اند،کمکى کند و سعادت آن را داشته باشد که خواننده‌را نیز سرگرم نماید و براى او مفید افتد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
423
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/09/08

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سه سال در دربار ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
8
[quote='kazomano']حالت خوش نیست انگار.شما حق ندارید به هیچ کس توهین کنید بعد بگید ناشر توهین کرد[/quote]
اینا از نظر تو ناشر هستند از نظر من واشر هم نیستند اینا دکاندار هستند
حالت خوش نیست انگار.شما حق ندارید به هیچ کس توهین کنید بعد بگید ناشر توهین کرد
[quote='kazomano']ناشر از حق طبیعی خودش استفاده کرده و توضیحاتی درباره کتاب داده همونطور که سایر ناشرین از این حق استفاده می کنند بنابراین دلیلی برای توهین به ناشر وجود ندارد.[/quote]
خودت کشتی از بس ناشر ناشر میکنی! آخه مگه ناشرا کیا هستند اونا فقط یک سرمایه گذار هستند نویسنده و دانشمند که نیستند پس حق ندارند چرت و پرت در مقدمه کتابها بنویسند ناشرها حق ندارند در ابتدای کتاب توهین کنند ... برو مقدمه کتابهای دکتر ابراهیم باستانی پاریزی بخوان تا این همه ناشر ناشر نکنی و بفهمی مقدمه نویسی یعنی چه
ناشر از حق طبیعی خودش استفاده کرده و توضیحاتی درباره کتاب داده همونطور که سایر ناشرین از این حق استفاده می کنند بنابراین دلیلی برای توهین به ناشر وجود ندارد.
[quote='banooopari']
شما به جای اینجور فحاشی کردن یه ذره توجه بکنین که نشر علم نشر کوچیکی نیست و حق چنین فحاشی و بی احترامی رو ندارین
[/quote]
من اگر جای وزارت ارشاد بودم این کتاب رو فقط بخاطر همین مقدمه ای که ناشر از خودش در کرده توقیف میکردم و تا این مقدمه چرت و پرت را حذف نمیکرد اجازه چاپ کتاب نمیدادم میدونی چرا؟
اولا که این کتاب رو یکی از بزرگترین دانشمندان ادبی ایرانی یعنی عباس اقبال آنرا ترجمه کرده است و اگر احتیاج به توهین و فحاشی بود مترجم کتاب این فحش و توهین را نسبت به نویسنده کتاب روا میداشت اما عیاس اقبال آنقدر آدم باسواد و مترجم فهیمی بوده که اصلا به خودش اجازه توهین نداده است چرا که این کتاب یک کتاب خاطره هست و نویسنده وظیفه دارد هر آنچه خوب یا بد میدیده را یادداشت میکرده است
در ثانی نویسنده کتاب یک آدم بزرگ بوده است اولا که ایشان یک طبیب بوده و در ثانی ایشان یک دیپلمات بوده است پس هیچکس حق ندارد به یک طبیب یا یک دیپلمات که فقط خاطران سفرش را نوشته است توهین کند
و در آخر ما باید شکرگزار باشیم که یک آدم بزرگی همچون این طبیب به ایران سفر کرده است و یک کتاب عالی به یادگار گذشته است
برادر گرامی صنف ناشرین هم باید یه سری موارد رو رعایت بکنن تا بتونن اجازه ی چاپ کتاب رو بگیرن
در ثانی هیچ یک از حرفهایی که در مقدمه ناشر زده شده نادرست نیست
شما به جای اینجور فحاشی کردن یه ذره توجه بکنین که نشر علم نشر کوچیکی نیست و حق چنین فحاشی و بی احترامی رو ندارین
اینجا ناظرین فقط بلدن جلو دعوای بگیرن توجه نمی کنن بعضی از حرفهایی که زده می شه رسما بی احترامی و باید جلوی اون رو بگیرن
دوست عزیز اگر ناشر این مقدمه رو نمی نوشت که این کتاب اجازه چاپ نمیگرفت تا اسکن بشه و دراختیار شما قرار بگیره
در مقدمه ای که در ابتدای این کتاب نوشته شده حال آدم به هم میخورد از چاپ کتابهای جدید ... بگو آخه مردک به تو چه که این فرد خارجی چی نوشته تو حق نداری چرت و پرت بنویسی ... تو فقط چاپ کن من خودم تحلیل میکنم که کجای این کتاب خوب هست کجاش بد ... متاسفم برای این افراد به اصطلاح ناشر ...
دوستان منظورم به ناشر کتاب هست نه به مترجم بزرگ کتاب یک وقت اشتباه نشود ...
سه سال در دربار ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک