رسته‌ها

عشق چگونه زایل میشود و چند داستان دیگر

عشق چگونه زایل میشود و چند داستان دیگر
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 70 رای
نویسنده:
مترجم:
سعید نفیسی
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 70 رای
✔️ بخشی از متن کتاب:
ما شب را در خانه سربازی گذراندیم که 95 سال دارد و در زمان الکساندر اول و نیکلای اول خدمت کرده است.
- چطور پدربزرگ! می خواهی بمیری؟
- بمیرم! البته، بله! میل دارم. پیش از اینها می ترسیدم اما حالا تنها یک چیز از خدا می خواهم: پشیمان بشوم و توبه بکنم، زیرا که خیلی گناه کرده ام.
- چه گناههایی؟
- چطور چه گناههایی؟! نمی دانید که من در زمان نیکلای خدمت کرده ام؟ آیا آنوقت خدمت مثل حالا بود؟! آه...! این خاطره مرا به وحشت می آورد. من در زمان الکساندر به خدمت شروع کردم. سربازها از او تعریف می کردند، میگفتند خیلی مهربان است.
زمانهای آخر سلطنت الکساندر را به یاد آوردم، وقتی از صد سرباز بیست تاشان را آنقدر می زدند که می مردند. در صورتیکه الکساندر را مهربان می دانستند، نیکلای نسبت به او می بایست چطور باشد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
85
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/02/07

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عشق چگونه زایل میشود و چند داستان دیگر

تعداد دیدگاه‌ها:
3
دیدارهای ما بیش از ‏پیش کم شد و عشق به صفر تنزل کرد... این است آن پیش‌آمدهایی که ‏می‌کند، این است که چگونه زندگی به نتیجه می‌رسد... و شما می‌گویید؟... و سخن را ختم کرد.
لئو: چگونه عشق زایل میشود؟
من: هوم؟
لئو: پرسیدم عشق چگونه زایل می شود؟
من: من چه می دونم!
لئو: مگه مغزت نمی تپد؟ ذره ای فسفر بسوزان!
من: اولندش، من مغزم تپش نداره، در وقت نیاز فقط کار می کنه!
دویومندش، فکری برای جایگزین فسفرش کردی؟
لئو: خب، فکرت را به کار بینداز! از پسته هم برای جایگزینی فسفر استفاده کن!
من: نفست از جای گرم در میاد لئو جون! مثه اینکه مظنه ی قیمت پسته دستت نیست؟!
لئو: نکند پول پسته ات را نیز از من می خواهی؟ از خیر پاسخت گذشتم!
من: باشه قهر نکن، می گم!
لئو: خب؟
من: با دروغگویی!
عشق چگونه زایل میشود و چند داستان دیگر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک