رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
چشمهای سیمونه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 19 رای
نویسنده:
مترجم:
بهمن فرزانه
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 19 رای
✔️ در چشم‌های «سیمونه سوله» چه رازی نهفته بود که ماریانا چنین دلبسته او شده بود. سالها پیش، هنگامی که سیمونه پسر بچه‌ای بیش نبود در خانه او خدمتکاری می‌کرد. ماریانا با خانواده‌اش آشنایی داشت. خانواده‌ای فقیر ولی شریف و از نسلی ماندگار. پدر و مادر هر دو بیمار و رنجور و خواهرانش، دخترانی زیبا که فقط برای رفتن به کلیسا از خانه خارج می‌شدند و در گوشه تاریکی در نزدیکی محراب، جایی که خود ماریانا نیز می‌نشست، زانو می‌زدند. « گراتزیا دلددا » اولین نویسنده‌ زنی که جایزه نوبل ادبی را از آن خود کرد این بار در چشم‌های سیمونه تصویرگر تنهایی‌های زنی است که رباینده تنها گنجینه‌ای را که مالک مطلق آن است، انتظار می‌کشد و چه کسی می‌تواند راز گذر از حصار پیرامون آن گنجینه را دریابد، جز سیمونه، چشم‌های یک راهزن! « چشم‌های سیمونه » داستان راز این چشم‌هاست.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1392/07/22

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی چشمهای سیمونه

تعداد دیدگاه‌ها:
1
گراتزیا دلددا یکی از معدود نویسندگان ایتالیایی است که در شرایط سخت گیرانه قرن نوزدهم و با توجه به تمام تبعیض های میان زن و مرد در ان دوران خوش درخشید. وی که تا کلاس سوم دبستان بیشتر بطور رسمی به مدرسه نرفت و مطالعات و کسب دانش را در خانه ی عمه اش پی گرفت.
اولین داستان کوتاه وی در ارتباط با اوضاع زادگاهش و با نام خون یکی از اهالی ساردنی را شروع کرد و پس از ازدواج‌ همراه همسرش از ساردنی به رم رفت و گویی رم استعدادهای وی را شکوفا کرد و راه نویسندگی را تندتر پیمود تا آنجا که سال ۱۹۲۶ موفق به کسب جایزه نوبل ادبی شد.
اثار این نویسنده توسط بهمن فرزانه در فارسی ترجمه شده.
کتاب حاضر داستان ماریانا است که پس از مرگ عمویش ثروتمند شده در روستای سررا با جوانی به نام سیمونه آشنا می شود. سیمونه که قبلا خدمتکار ماریانا بود اینک راهزنی مشهور شده است. آن دو به هم علاقه مند می شوند اما ماریانا شرط می گذارد که اول سیمونه خود را به دادگاه معرفی کند. در برخورد بعد آن ها تصمیم می گیرند که قبل از معرفی سیمونه ازدواج کنند اما …
دوستان در این داستان با عشقی کلاسیک از جنس تفاوت طبقاتی طرف هستیم که برخلاف نظر برخی به نظرم دلچسب هم هست.
با سپاس از کبیر بزرگوار
چشمهای سیمونه
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک