رسته‌ها
وقتیکه مرگ می بارد
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 15 رای
نویسنده:
مترجم:
فرهنگ رازی
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 15 رای
سرآغاز داستان:
به دنبال یک شکست عجیب که کوچکترین تقصیری هم به گردن من نبود، در آپارتمانم قدم می زدم. پات با دخالت بیجای خودش نقشه ام را بهم زده و تبهکاران را فراری داده بود. در این میانه بیش از همه من ضرر کرده بودم که خستگی دو ماه کوشش و تلاش به تنم مانده و ولدا هم با عصبانیت ترکم کرده و رفته بود. قهر کردن ولدا به گردن خودم بود. شایسته نبود که من با او اینطور رفتار کنم. مثل اینکه او می بایست گناه پات را به گردن بگیرد. حال که رفته بود، میدیدم که تنهایی چقدر اذیتم می کند. از دولابچه یک بطری ویسکی درآوردم و گیلاسی پرکرده، نوشیدم و به روی تخت افتادم و سیگاری آتش زدم. چاره نبود؛ می بایست کار را از نو شروع کنم...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
216
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
marlboro
marlboro
1401/02/13

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی وقتیکه مرگ می بارد

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
وقتیکه مرگ می بارد
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک