رسته‌ها
دنیای داستایوسکی
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 233 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 233 رای
.
زندگینامه داستایوسکی, یکی از بزرگترین نویسندگان روس و جهان

برگرفته از متن کتاب:

غولی بزرگ اما نا کامل
بارون وگوئه « Vogué» سفیر متشخص دولت فرانسه در دربار تزار روس نخستین کسی است که به اطلاع جهانیان می رساند که در رمان و ادبیات روسی نسل جدیدی در حال تکوین است. وگوئه در این اثر خود بیش ازهمه با داستایوسکی اشتغال ورزیده است. او شخصاً داستایوفسکی را می شناخت . با او صحبت ها کرده و چند اثر وی را خوانده بود. در این اثر تحسین و نکوهش و تأیید و رد درهم آمیخته شده است. او عقیدۀ شخصی خود را این گونه بیان می کند :
« داستایوسکی غول ناکامل و عظیمی است، که در اصالت موثر بودن نظیری ندارد» بعد از اطلاع از این دیدگاه ، به زحمت می توان تصمیم گرفت که آیا مقصود او تصدیق و تأیید مقام داستایوسکی است و یا رد و محکوم کردن آن. این مسأله از این نظر جالب است که گوئه بحث پر دامنه ای را که از بیش از یک قرن پیش پیرامون آثار داستایوسکی در جریان است، برای اولین بار منعکس می کند.
تا کنون هزاران تک نگاری و بروشور تحلیلی در بارۀ این « غول عظیم و ناکامل » منتشر شده است،
در آن ها ، هم تحسین هوادارانش – که اورا پیامبر ژنی نامیده اند - دیده می شود و هم افشای بی امان و نفرین مخالفانش که داغ « خیانت و پیوستن به اردوی دشمن » بر چهره اش زده اند.
حال دو نظری را که تقریباً در یک آن به وجود آمده پهلوی هم قرار می دهیم. هر دو نظر از مورخین ادبی ی اتحاد جماهیر شوروی می باشد
« علیرغم این که ارزش هنری داستایوسکی را تأیید می کنیم، نمی توانیم از کینۀ مفرط و تاریک او بگذرم– کینه ای را که در ارتجاعی ترین آثارش به چشم می خورد فراموش کرده براو ببخشیم »
ولادیمیر یرمیلوف 1956
-
« هر اثری که از فیودور میخائیلویچ داستایوسکی صحبت می کند، باید از این دیدگاه حرکت کند، که بشریت این نویسنده را تأیید می کند. بدون این که به بشریت توهین کنیم، نمی توانیم داستایوسکی را تحقیر بکنیم. دیگر وقت آن فرارسیده که داستایوسکی را درک کنیم و زنجیری را که داستایوسکی ی مرده را با زندۀ طرد شده اش مرتبط می کند پاره کنیم .
ویکتور اسکلوسکی 1957
-
بعضیها می خواهند داستایوسکی را در یک کلمۀ « سحر آمیز » خلاصه کنند.: مصنف رمان برادران کارامازف، اسرار مگو بر وی وحی می شود، دیوانۀ صرعی، سادیستی که به دختر بچه ها تجاوز می کند، شیفته بازی رولت، انسان هیپنوتیزم شده ای که دارای خصوصیات ماوراء انسانی است. الخ. از این کلمات سحرآمیز فراوان می شود پیدا کرد.و سازندگان این کلمات هر کدام ادعا دارند که عقیدۀ آن ها یگانه کاشف داستایوسکی می باشد. گروه دیگر چون قادر نیستند که آثار باشکوه وی را یکجا بپذیرند، آن را به اجزاء کوچک تقسیم می کنند تا در زیر میکروسکوپ کوچولوی آن ها بگنجد. به نظر این گروه داستایوسکی فقط « نویسندۀ زیبائی است»، « فقط متفکر است ، فقط عصیانگر است و یا کشیشی است که به ترویج و تحسین خدا و روحانیت مشغول است ».
بعضی ها در هواداری از آثار اولیۀ وی سینه می درند و چنین عقیده دارند که این آثار هنوز محتوی فلسفۀ ارتجاعی ی بعدیش را شامل نیست. عدۀ دیگر فقط طرفدار آثار بعدی وی هستند و بر آنند که این ها فاقد فعالیت انقلابی ی ایام جوانی ی وی هستند. متعاقب آین ها تک نگاری های درجه دو و سه نیز یکی پس از دیگری منتشر می شود. در حالی که او آن چنان متفکر و هنرمندی است که بدون رمز و توضیح خوش آیند هم قابل فهم است. یعنی فقط این طور قابل فهم است. بگذاریم دیگر خود او به صدا درآید و با همان زبانی که در آثار، نامه ها و یادداشت هایش صحبت می کند، شهادت دهد. بگذاریم خاطرات معتبر هم عصران وی شهادت دهند. و اگر در این سطور به حد وفور با تناقض و ناپیگیری و حتی با خود فریبی مصادف شدیم، همۀ این ها با یک افسون واقعی ی داستایوسکی قابل توجیه است. در یک عصر بی رحم و دوران انتقالی، او از خود شکافی و راه جوئی و حتی از شرم باکی نداشت. او قادر بود سؤال کند، فریاد بکشد و بوحشت اندازد.
-
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
92
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
sirvan mohamad
sirvan mohamad
1389/03/28

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی دنیای داستایوسکی

تعداد دیدگاه‌ها:
9
شاهکارهای داستایوسکی طبعا الهام گرفته از زندگی شخصیش و شرایطی هست که تجربه کرده نمونه ی بارزش خاطرات خانه ی اموات ، به همین لحاظ زندگی شخصی پر فراز و نشیبی میبایست داشته باشه.
در مورد داستایوفسکی حرف زدن مانند صحبت در باره خدا میمونه :!
امیدوارم زندگی اش مثل داستان هایش جذاب باشد
کتابی درباره ی مردی که چشم اندازی از ماهیت بشر ارائه کرد ماهیتی خشن وگناهکار و غیر قابل پیش بینی:-(:!8-)
" آمین،آمین به شما می گویم اگر دانه گندم که در زمین می افتد نمیرد، تنها ماند: اما اگر بمیرد، ثمر بسیار آورد"
انجیل یوحنا - باب دوازدهم - آیه بیست و چهارم
(سرآغاز کتاب برادران کارامازف)
خيلي دوست دارم از داستايوسكي مطلب بخونم
مرسي8-)
من از کتاب جنایت و مکافات داستایوسکی خوشم میاد
ممنون دوست عزیز8-)
دنیای داستایوسکی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک