چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
مترجم:
عظیم فضلی پور
امتیاز دهید
این کتابی است که در آن تلاش می شود تا درباره تولیدات فرهنگی آمریکا و تصوری که ایالات متحده از خود باقی می گذارد و همچنین فهمی که از جهان دارد بحث و گفت وگو شود.
این کتاب درباره پیوندهای میان تصویرها و ایده ها و این که این تصاویر چگونه بر نگرش های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی این کشور با دیگر کشورهای جهان تاثیر می گذارد،سخن می گوید.
نگارندگان در این کتاب با تبیین رابطه میان توسعه فرهنگ آمریکایی و ابزارهای تجاری، فرهنگی و نظامی، دلایل اصلی نفرت مردم از آمریکا را در ساحت های جهان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناسی و اقتصادی جست وجو کرده اند.
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. نویسندگان در فصل نخست با تبیین و معرفی رویکرد خود، سرآغاز واکاوی پرسش این کتاب را از این منظر دنبال می کنند. در فصل دوم با پرداختن به مساله شر، کینه و آمریکا، به سراغ فصل بعدی و بررسی جهان به عنوان آمریکا می روند. در فصل چهارم به همبرگرهای آمریکایی و سایر ویروس های تجاری و فرهنگی می پردازند. در فصل پنجم داستان ها و داستان گویی های آمریکایی را نقد و بررسی می کنند. همچنین در فصل ششم به رسالت قهرمان داستان آمریکا پرداخته و سرانجام در فصل آخر به بحث درباره آمریکای نفرت انگیز و نفرت در حال افزایش می پردازد.
بیشتر
این کتاب درباره پیوندهای میان تصویرها و ایده ها و این که این تصاویر چگونه بر نگرش های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی این کشور با دیگر کشورهای جهان تاثیر می گذارد،سخن می گوید.
نگارندگان در این کتاب با تبیین رابطه میان توسعه فرهنگ آمریکایی و ابزارهای تجاری، فرهنگی و نظامی، دلایل اصلی نفرت مردم از آمریکا را در ساحت های جهان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناسی و اقتصادی جست وجو کرده اند.
این کتاب در هفت فصل تنظیم شده است. نویسندگان در فصل نخست با تبیین و معرفی رویکرد خود، سرآغاز واکاوی پرسش این کتاب را از این منظر دنبال می کنند. در فصل دوم با پرداختن به مساله شر، کینه و آمریکا، به سراغ فصل بعدی و بررسی جهان به عنوان آمریکا می روند. در فصل چهارم به همبرگرهای آمریکایی و سایر ویروس های تجاری و فرهنگی می پردازند. در فصل پنجم داستان ها و داستان گویی های آمریکایی را نقد و بررسی می کنند. همچنین در فصل ششم به رسالت قهرمان داستان آمریکا پرداخته و سرانجام در فصل آخر به بحث درباره آمریکای نفرت انگیز و نفرت در حال افزایش می پردازد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چرا مردم از آمریکا متنفرند؟
بشر هموساپینس به لطف غرب امروز رفاهی نسبی دارد این مواد خام و نفت سالها بود که زیر خاک بود جالب هست که عده ای سهم خام فروشان و خاک فروشان رو با متخصصین و مخترعین یکی می دانند. خوشبختانه این غرب با ابداعات خود هم زندگی بشر را بهتر کرد هم با خرید مواد خام از کشورهای عقب افتاده باعث بهبود وضعیت آنان شد . به این میگن سیاست برد برد ... [/quote]
[quote='ctr2006']بخش پنجم
تا جایی که می دانم حباب لامپ شیشه ای رشته ای از سیلیس بدست می آید امثال ادیسون و تسلا و... در غرب بودند که با ابداعات و نبوغ خود به بشریت خدمت کردند و سیلیس را تبدیل به حباب لامپ کردند حالا چپ ها میگن خام فروشان خاک فروختند و پول گرفتند حالا سهم برابر باید داشته باشند.. عجب پس تکلیف اختراعات و اکتشافات و ابداعات چه می شود در اندیشه کمونیستی بشر محکوم به فقر و دیکتاتوری و نابودی است و اگر انسانی با نبوغ خود موفق به پیشرفت شود باعث حسادت می شود
[/quote]
الحق سخنان ایشان یک کلاس درس کمنظیر در باب حقوق بشر، لیبرالیسم، دموکراسی غربی و شوونیسم است. واقعاً بدون شوخی و نیش و کنایه میگویم. هیچ طنزی در این حرفم نیست.
معمولاً لیبرالها و طرفداران غرب تلاش میکنند ملغمهای از راست و دروغ تاریخی را مبنای حرفشان قرار بدهند و در نهایت در لفافه نتیجه بگیرند که انسان اروپایی یا انسان غربی نوع برتر انسان است. مثلاً اکثر لیبرالها منکر حداقل 500 سال استعمار نظامیافته نمیشوند، در تحلیلهایشان میگویند که جهش صنعتی غرب را نمیتوان از سالها چپاول و استعمار مستقیم جدا کرد و اقرار میکنند که از این جهش صنعتی برای سلطه و سیطره وسیعتر استفاده شده است، آنها مثلاً درباره «کمپانی هند شرقی» یا مستعمرات پرتغال و اسپانیا همه چیز را مو به مو میگویند، با آمار و عدد و رقم حجم تقریبی ثروت عظیمی که در بخش کوچکی از جهان انباشته شد و منشاء رشد برخی و منشاء عقبمانده نگه داشتن بسیاری شد را هم میگویند. حتی برخی لیبرالها از بازار جهانی و استعمار غیرمستقیم هم سخن میگویند. این گونه است که لیبرالیسم را انسانی جلوه میدهند.
اما سخنان ایشان را نگاه کنید که لیبرالیسمِ خالص و بیپرده است. طبق بحث ایشان انسان غربی با یک جهش ژنتیکی (نمیدانم شاید جهشی از نوعی دیگر؟!) از «بشر هوموساپینس» جدا شد، خودبخود ثروتی به دست آورد (شاید از آسمان برایش رسید) و با آن ثروتاش فراغتی یافت و فرصت اندیشیدن و کار فکری را به دست آورد، فکر کرد، اختراعاتی کرد، کارخانهها را برپا کرد، بشر هوموساپینس عقبماندهی بیفکر را به کار گرفت، شکم هوموساپینسها را سیر کرد و بعد رفت منابع زیرخاکیشان را به قیمت خوبی خرید. عدهای منابعشان و خودشان را به کالاها و دلارهای عدهای دیگر فروختند و به این ترتیب هر دو طرف برنده شدند.
باقی لیبرالها و غربگراها دروغ میگویند، لیبرالیسم همین سخنان ایشان است و بس.
فقط حیفم میآید نکتهای را نگویم. دوستانی که اهل مطالعه تاریخ علم و زندگینامه دانشمندان و مخترعان حقیقی هستند، حتماً نگاه این انسانهای بزرگ را به تکامل انسان و تکنولوژی میدانند. کسانی که به عنوان مثال کتابهای انیشتین را خواندهاند، بخصوص کتاب بزرگ «تکامل فیزیک» را خیلی خوب میدانند که اولاً نگاه دانشمندان به ارزش اختراعاتشان چگونه است، ثانیاً عقیده آنها درباره خدمت علم به بشر چیست. من ندیدهام دانشمند راستینی باشد که خودش را مبداء تاریخ بداند، کاملاً برعکس، جملگی آنان به دقت میگویند که دستاوردهایشان دنباله کار و زحمت بسیاری از انسانهاست. من ندیدهام دانشمند بزرگی گفته باشد کشفیات من باید به کارگاههای بردگی تبدیل شود، به مالکیت خودم دربیاید و هزاران انسان برای من جان بکنند. اهل علم و دانش، اهل این سیاست برد-برد نبودهاند. لطفاً خودتان را به همان بزرگترین دموکراسیتان بچسبانید نه به انسانهای دلسوز.
لیبی با انقلاب موفق نشد ربطی به غرب نداشت معمر قذافی هم هرگز یک کشور امن در لیبی درست نکرده بود مگر در دروغ های خودش به رفقای کمونیست خودش . معمر قذافی این یار دیرین جمهوری اسلامی همیشه با جهان آزاد در ستیز بود و کارش کشتار و تجاوز به زنان سرزمینش بود عده ای چپ سعی می کنن لیبی قبل از انقلاب را یک بهشت توصیف کنند حافظه تاریخی را از دست نداده ام کشتار و جنایات معمر قذافی حین انقلاب را فراموش نمی کنم معمر قذافی یک جوک تلخ مردم جهان بود حین انقلاب فجایع زیادی درست کرد اتفاقا بیاد دارم دولت اوباما بسیار در برابر انقلاب لیبی منفعل بود و همین چپ ها به امریکا در فیسبوک خرده می گرفتن که چرا آمریکای مدعی حقوق بشر حمله نمی کند نهایتا در اواخر انقلاب منطقه پرواز ممنوع اعلام شد که صرفا پیروزی انقلاب را کمی تسریع بخشید ( که تنها آمریکا نبود و حکم سازمان ملل بود و از کشتن انسان های بیشتری حین انقلاب جلوگیری کرد) حالا بعد انقلاب تفکرات اسلامی منطقه باعث پیشرفت لیبی نمی شود تقصیر غرب نیست. البته بگذریم که نابود شدن معمر قذافی آغازی برای ساختن است و وضعیت بتدریج بهتر می شود. معمر قذافی این رفیق گرمابه و گلستان جمهوری اسلامی و کمونیست نبودش بهتر از بودش برای لیبی بود
لیبرالیزم با تمام ایرادهایش درحال حاضر به گواه آمار و تاریخ بسیار بهتر از هر گونه تفکر و برداشت مارکسیستی و اسلامی است
ضمنا اسم آن کشور چنین است ایالات متحده آمریکا ( چون چندین ایالت متحد در آمریکا هست) ولی اسلامیون فاشیت اسم ایران را گذاشتند جمهوری اسلامی ایران درحالی که اسلام هرگز کل فرهنگ و ماهیت ایران نیست و این ظلمی بزرگ است که امیدوارم اسلامیت ها در مورد آن بی تفاوت نباشند حتما نیک می دانید میلیون ها ایرانی هیچ حس تعلق خاطری به پرچم جمهوری اسلامی ندارند.
پیشتر با شما بحث های مفصل و زیادی در زیر کتاب نهج البلاغه کردم از دیدگاه شما آگاهم من نیز نظراتم را پیشتر به عرض شما رساندم پیشتر عرض کردم برداشتی که از اسلام هست همان عمل بزرگان اسلام است و تفسیر و رای بیشتر علمای اسلام در مورد بنی قریظه و قوانین اسلام و حتی ازدواج پیامبر با عایشه با مطالعات شما ( که به شخصه برای من محترم است) برای شما نظرات و حکم آیت الله خمینی در باب بنی قریظه را آوردم ( رهبر نظامی که خواهان نابودی اسرائیل است) وی کمتر از شما در باب اسلام تحقیق نکرده است و دیدگاه اکثریت علما با دیدگاه شما تضاد دارم که البته احتراما عرض می کنم باز نیز در دیدگاه شما اسلام با تعریف شما با اعلامیه جهانی حقوق بشر تضاد دارد. بقیه صحبت های شما مثل اینکه ایرانیان آغاز گر حمله بودند هم خلط بحث هست هم توجیه نمی شود یکی یکی وقایع صدر اسلام را ماست مالی کرد. قبلا عرض کردم داعش، عثمانی، محمود غزنوی، شاه اسماعیل صفوی، خمینی ، خلخالی و... همه و همه به دلیل وجود پتانسیل بالایی که در اسلام برای خشونت هست ایجاد شده اند نمی شود با برچسب اخباریون بی تفاوت از همه آنان گذشت و گفت اصل اسلام با عمل آنان منافات دارد
این نظرات زمان و انرژی زیادی می طلبد و زمان برای ویرایش نداشتم، اگر در جایی از نظراتم ناخواسته باعث رنجش کاربری شده ام صمیمانه از وی پوزش می خواهم
مستند تصور جهان بدون آمریکا را به دوستان پیشهاد میکنم زیرا مطالبی که در این مستند عنوان می شود بسیار در ارتباط با کتاب و نظرات زیر کتاب است
America Imagine the World Without Her
لینک مستند
نفرت و لجبازی چنان زیاد است که دستاوردهای ملموس را نمی بینند جمعیت بشریت از چند صدهزار نفر اینک به هفت میلیارد رسیده است کمک های آمریکا به سازمان های بهداشت جهانی میلیون ها تن را از مرگ حتمی نجات داده است نفرت چنان زیاد هست که سیاست برد برد را استعماری تلقی می کنند بشر هموساپینس به لطف غرب امروز رفاهی نسبی دارد این مواد خام و نفت سالها بود که زیر خاک بود جالب هست که عده ای سهم خام فروشان و خاک فروشان رو با متخصصین و مخترعین یکی می دانند. خوشبختانه این غرب با ابداعات خود هم زندگی بشر را بهتر کرد هم با خرید مواد خام از کشورهای عقب افتاده باعث بهبود وضعیت آنان شد . به این میگن سیاست برد برد ... البته برای چپ ها قابل تحمل نیست آنها دوست دارند مثل شوروی همه بشر در گدایی یک طبقه را تشکیل دهند و حتی پیشرفت جوامع صفر را نمی پذیرند تا جایی که می دانم حباب لامپ شیشه ای رشته ای از سیلیس بدست می آید امثال ادیسون و تسلا و... در غرب بودند که با ابداعات و نبوغ خود به بشریت خدمت کردند و سیلیس را تبدیل به حباب لامپ کردند حالا چپ ها میگن خام فروشان خاک فروختند و پول گرفتند حالا سهم برابر باید داشته باشند.. عجب پس تکلیف اختراعات و اکتشافات و ابداعات چه می شود در اندیشه کمونیستی بشر محکوم به فقر و دیکتاتوری و نابودی است و اگر انسانی با نبوغ خود موفق به پیشرفت شود باعث حسادت می شود
موضوعاتی چون لیبی و افغانستان ربطی به بحث نداشت
کشور افغانستان اسیر چنگال کمونیزم بود که با کمک آمریکا آزاد شد حالا بعدا ملت مسلمان افغانستان تصمیم گرفتند مثل ژاپن و کره جنوبی پیشرفت نکنند و اسلام طالبانی را برگزیده اند مقصر خودشان هستند امروز نظام حقوقی و سیاسی افغانستان بسیار پیشرفته تر از ایران هست ولی به دلیل اسلام بخش هایی از افغانستان تحت سلطه اسلام گرایان است و اگر آمریکا روزی این کشور را ترک کند زیر کی هفته کل کشور دوباره بدست طالبان می افتد زیرا اندیشه اسلامی در افغانستان فعلا پیروز است عده ای اعدام زنان در استادیوم و قوانین طالبانی حین قدرت داشتن طالبان در افغانستان را فراموش کرده اند سنگسار و قطع ید ها و جامعه بشدت خشن و تروریست طالبانی را فراموش کرده اند اگر از چپ ها بپرسی کره شمالی را به جنوبی ترجیح می دهند و ژاپن و کره جنوبی را دو کشور عقب افتاده و نابرابر و مستعمره برای ناآگاهان معرفی می کنند
دوستی می گوید: "تنزل نفرت از آمریکا به نفرت از لیبرالیسم و دموکراسی آمریکایی؛ نوعی آدرس غلط است که جنابشان سعی می کنند با ارائه ی آن؛ هدف پیکان انتقادات که به سمت امپریالیسم رژیم آمریکا نشانه رفته را منحرف سازند"
ابتدا باید عرض کنم مشخص است که لیبرالیسم با یک کشور یکی نیست و برخلاف ادعای شما هرگز آمریکا برای من یک آرمان شهر نیست کلا آرمان شهری وجود ندارد و جامعه ای موفق است که بتدریج با روزگار پیش رود و خود را اصلاح کند و معتقد هستم رئیس جمهور فعلی آمریکا یک پوپولیست است و معیارهای اخلاقی لازم را ندارد، پیشتر هم عرض کردم لیست بلندی از اقدامات ناشایست کشور آمریکا را می توانم مثال بزنم و آنرا محکوم کنم ولی وقتی نظرات را می خوانم می بینم نفرت از آمریکا نه به دلیل به قول شما امپریالیزم آمریکایی (پیشتر عرض کردم انتقادات بسیار زیادی از آن کشور دارم) بلکه نفرت از لیبرالیسم و دموکراسی است نمی شود از نظرات چیز دیگری برداشت کرد و چون آمریکایی ها مدعی لیبرالیزم هستند ( که به باور من کامل در آمریکا اجرا نمی شود) از آمریکا نفرت دارند برای شفاف سازی از دوستان چپ و اسلام گرا می پرسم آیا با لیبرالیزم و دموکراسی موافق هستند؟!
برای مثال آیا به حقوق بشر باور دارند؟ نظرشان در مورد حق انتخاب اشخاص چیست؟ به برابری زن و مرد باور دارند؟ نظرشان در مورد شهادت زن و حق ولایت زن چیست؟ آیا می پذیرند بهائیان حقوقی یکسان با مسلمین داشته باشند؟ نظر آنان در مورد تبلیغات دینی غیر از اسلام در ایران چیست؟ آیا می پذیرند یک غیر مسلمان مثلا بهایی یک قاضی در کشورشان شود؟ نظرشان در مورد حکم ارتداد چیست؟ نظرشان در مورد آزادی های فردی و اجتماعی و رسانه های آزاد چیست؟ آیا می پذیرند یک ایرانی در کشورش مسلمان نباشد؟ نظرشان در مورد حجاب اجباری چیست؟ در مورد کلیت نظام جمهوری اسلامی چه فکر می کنند؟ نظر اسلام گرایان به خوبی در دیدگاه نیک دوست مشخص بود.
چپ ها نیز که واضح است عموما ( نه همه) بین استالین با ریگان ( که به شخصه انتقاد های زیادی از وی دارم هیچکس کامل نیست) با عشق استالین را انتخاب میکنند. از دیرباز کینه زیادی نسبت به لیبرالیزم و مالکیت خصوصی و آزادی های فردی و دموکراسی داشته اند، از کارآفرینان و پیشرفت صنایع و رفاه نفرت دارند همیشه برای خون دماغ شدن یک کارگر در آمریکا فغان ها سر می دهند ( که بشدت محکوم است) ولی جنایت ها و اردوگاه های کار اجباری و نسل کشی های چپ ها را نمی دیدند نفرت از لیبرالیزم و دموکراسی در وجود چپ ها چنین عمیق است که نظام جمهوری اسلامی را به یک نظام لیبرال و دموکرات ترجیح می دهند شعار مرگ بر آمریکا را چنان دوست دارند که با جمهوری اسلامی همدست می شوند نمونه های عینی آن در تاریخ 100 ساله ایران بسیار مشخص است از حمایت از اشغال سفارت آمریکا گرفته تا لو دادن دگراندیشان به جمهوری اسلامی چون جمهوری اسلامی شعار مرگ بر آمریکا سر می دهد برای آنان شیرین است حتی در اوایل انقلاب از آزادی خواهان زنان برای مخالفت از حجاب اجباری حمایت نکردند و آنرا موضوعی بی اهمیت و فرعی دانستند زیرا دوست داشتند مثل چه گوارا با آمریکا جنگ کنند قهرمانان آنان نیز خون خوارانی چون چه گوارا و استالین و لنین است انتظار زیادی از آنان نمی رود و در آخر برای زندگی مغرب زمین را بجای کشورهای کمونیستی انتخاب می کنند تا از منافع و رفاه آن لذت ببرند و به آن کشور ناسپاسی کنند.
کاش کشور اسرائیل یک نمونه اخلاقی موفق برای عربستان سعودی باشد تا بجای گردن زدن و کشتار یمنی ها و قوانین بی رحمانه اسلامی در مورد حقوق زنان مانند اسرائیل یک جامعه مترقی و پویا ایجاد کند. کاش کشور اسرائیل یک نمونه انسانی و اخلاقی موفق برای کشور ایران باشد تا محیط زیست خود را حفظ کند کشاورزی هدفمند تری داشته باشد و بجای اعدام بهائیان حقوق شهروندی به آنان بدهد. از هر لحاظ کشور اسرائیل در خاورمیانه از هر کشور دیگری مترقی تر و پیش رو تر است
کشور اسرائیل در سازمان ملل کرسی دارد و از اعضای سازمان ملل است. سازمان ملل برخی اراضی ای که اسرائیل در جنگ شش روزه پس از شکست اعراب (اسلام) تصرف کرد را به رسمیت نمی شناسد من خود به شخصه انتقاد های زیادی به کشور اسرائیل دارم از یک سو سران اسرائیل ساده لوح نیستند و می دانند هرگونه عقب نشینی و امتیاز دادن به اعراب همسایه نه تنها به صلح منجر نمی شود بلکه آنان را مهاجم تر می کنند و خواهان نابودی یک عضو سازمان ملل متحد هستند و از سوی دیگر اشغال و شهرک سازی مناطق تصرف شده را من اخلاقی نمی دانم.
امید است بعد از براندازی نظام اسلامی در ایران و استقرار یک نظام ملی و ایرانی دوباره با کشور اسرائیل متحد شویم باید به اسرائیل رویم ( نه برای دق کردن بلکه برای آموختن) و پرچم مقدس ایران را در سفارت ایران در پایتخت ابدی اسرائیل برافراشته کنیم، کشور مهجور مانده و مورد ستم قرار داده شده ما تشنه با اتحاد با اسرائیل و التیام زخم های بیشمار است امید است با بهره مندی از صنایع و دستاورد های اسرائیل در محیط زیست، کشاورزی، پزشکی و... به کشور خویش خدمت کنیم.
نمی شود از حقایق گریخت مگراینکه با انکار خود را فریب دهیم من نمی توانم کور و کر و لال باشم و این حقایق را نبینم
کشور اسرائیل از معدود حامیان ایران در جنگ بود در جنگ خمینی با صدام با شعار جنگ جنگ تا پیروزی و راه قدس از کربلا می گذرد فلسطینان از حامیان اصلی صدام بودند اسرای فلسطینی بدست رزمنده های ایرانی افتاد تعداد این اسرا هرچند تا که بود که به گوش مردم کوچه و بازار رسد و نیت و موضع فلسطینیان را آشکار کرد، با این حقایق نمی توانم خودم را فریب دهم. درحالی که خود فلسطینیان با اسرائیل مسابقات دوستانه برگزار می کنند امروز عده ای در ایران کاسه داغ تر از آش شده اند برای حمایت از فلسطین!! از مسابقه دادن با اسرائیل سر باز می زنند و شهامت اقرار نیز ندارند و بهانه هایی چون مصدومیت و نبود آمادگی را مثال می زنند همین حالا فلسطینیان صدام را به جمهوری اسلامی ترجیح می دهند و وی را شهید می خوانند ماجرای نجس خواندن خون ایرانی ( شیعه) که ماجرای مشهوری است و یک حقیقت عریان است، کلا در جهان اسلام شیعه به عنوان یک مذهب اسلامی به رسمیت شناخته نمی شود وطبق تحقیق موسسه معتبر پیو ( اگر درست به خاطر داشته باشم) در چندین کشور اسلامی اکثریت کشورهای سنی مذهب معتقد بودند تشییع اسلام واقعی نیست و در بین کشورهای مسلمان تنها کشور اندونزی بود که شصت درصد مردمی که در نظر سنجی شرکت کرده بودند گفته بودند تشییع یک برداشت از اسلام است اینها تقصیر اسرائیل و آمریکا نیست.
لال شوم کور شوم کر شوم
لیک محال است که من خر شوم
روزی را می بینم که مسلمین فوج فوج از دین اسلام خارج شوند و عطایش را به لقایش ببخشایند. این سیل دسته جمعی برای خروج اینک در حال وقوع است
آن روز در ایران ما زیاد دور نیست روزی که به اصل خویش باز می گردیم و با قوانینی دموکراتیک و با اجرای بند بند اعلامیه جهانی حقوق بشر جهانیان در ایران و همه جهان شاد زندگی کنند.
آری دوست من، زیر سوسوی فانوس خانه می بینم آسمان چراغانش را، جهانی که در کویر خشکه نفس گیر می بینمش به سبزی جنگل ها به سرخی مشعل ها
حقیقتی که امروز در تاریکی شب از زمزمه کردنش هراس داریم روزی در روشنایی روز فریاد خواهیم زد
من به بشریت مژده می دهم که نابودی اسلام قریب الوقوع است این بشارت از سوی گذشتگان به من داده شده بود و این نوید را به شما می دهم که از عمر این آیین اهریمنی چند صباحی باقی نمانده و آفتابش بر لب بام است، من حاصل مبارزات کسروی ها و هدایت ها و عبید زاکانی ها و رازی ها و خیام ها و ... هستم به سهم خویش چون قطره ای از دریا به عنوان یک شهروند معمولی ایرانی بذرهایی می کارم و آب می دهم که امروز منتظر بالیدن و ثمر دادن آنان نیستم.
نیک دوست میتونی درک کنی؟ امثال من غیر از ایران چیزی برای از دست دادن ندارند چون ایران تمام آن چیزی هست که داریم. امید، امثال ما رو زنده نگه داشته ماحصل تلاش شبانه روزی و بی وقفه میهن دوستان ایرانی داره ثمر میده من اسم این رو نه جهاد بلکه یک مجاهدت و جنبش و نهضت برای روشنگری می دانم این رسالت و وظیفه ای هست که در قبال میهنم انجام می دهم.
همان طور که پیش تر عرض شد در اقلیم خاورمیانه ( نه جهان) بزرگترین و بهترین دموکراسی کشور اسرائیل است در کشور اسرائیل مسلمان و غیر مسلمان در کنار هم زندگی می کنند زبان عربی و عبری از زبان های رسمی کشور اسرائیل است در نیروی نظامی کشور اسرائیل ده ها مسلمان رده بالا وجود دارد و در کابینه اسرائیل مسلمین فعالانه حضور دارند آزادی ای که مسلمین شهروند کشور اسرائیل دارند در هیچ کجای دیگر خاورمیانه (نه جهان) ندارند. کشور اسرائیل به لطف دموکراسی پویای خود و لیبرالیسم وعلم گرایی اقتصادی موفق و جامعه ای پویا دارد. کشور اسرائیل زیر نورافکن رسانه هاست مانند هر کشور آزاد دیگر بوم سفیدی است که هر لکه سیاهی در آن خوشبختانه خود را نشان می دهد بر ع***ورهای دیکتاتوری که هر اقدام لاک پشتی و نمایشی در راه آزادی را ( مثل ورود معدود زنان به ورزشگاه با قوانین محدود ورود به ورزشگاه ) در بوق و کرنا می کنند و تبلیغ می کنند که این کشور دیکتاتوری بهترین قوانین جهان را دارد و سران این کشور بسیار مظلوم هستند
کشور اسرائیل از نمونه های موفق دموکراسی و لیبرالیسم است که امید است الگوی موفق برای بقیه کشورهای منطقه باشد و بقیه کشورها از اسرائیل درس اخلاق و اهمیت به محیط زیست و ... می دیدند کاش ترکیه که از ویرانه عثمانی ایجاد شد مانند اسرائیل اینقدر از داعش حین حمله آنان به کوبانی حمایت نمی کرد کاش دست به نسل کشی ارامنه در دیروز و کشتار کردها در امروز نمی زد .. بسیار عجیب است که عده ای جنایات ترکیه در کردستان را نمی بینند ولی خروج نیروهای آمریکایی ( که خود من با آن موافق نیستم) می بینند، اخیرا هم رجب طیب اردوغان برای راضی کردن بیشتر مسلمین ترکیه برای کشتار کردها اعلام کرده که کردها مسلمان نیستند و زرتشتی هستند (به این شکل برای مردم مسلمان خبر کشتار آنان مسرت بخش می شود یا حداقل ناراحت کننده نخواهد بود).
منبع
جناب نیک دوست از شما انتظار بیشتری می رفت. کاش از ادبیات بهتری استفاده می کردید و چون داعش و دیگر فاشیست های نژادی یا مذهبی رفتار نمی کردید. این دگراندیشی ستیزی و خواهان اخراج و آواره شدن یک ایرانی از میهنش، سرچشمه گرفته از عقاید اسلامی شماست پیش از انقلاب اسلامی جمعیت ایرانی های غیر مسلمان ( بهایی و مسیحی و زرتشتی و یهودی و... ) بسیار زیاد بود امروز طبق گفته خود مقامات جمهوری اسلامی از هر سه ایرانی غیر مسلمان دو نفر کشورشان را ترک کرده اند. طبق آمار خود جمهوری اسلامی از هر هفت ایرانی یک نفر مهاجرت کرده است. چون دین تمامیت خواه شما و تفکرات شما قدرت سازگاری و همزیستی با دیگران را ندارد.
شما که با بیرون کردن دگراندیشان از کشورشان موافق هستید احتمالا تاریخ دهه شصت ایران را با چشم های خویش دیده اید حدس می زنم نسبت به من بزرگتر هستید و تجربه آن دهه را دارید چهقدر هولناک بوده وقتی یک همسایه و همشهری و یک ایرانی چمدان به دست یا ناگهانی مجبور به ترک کشور و خانواده و کاشانه اش بوده شما کنار درب نگاهش می کردید و نیشخند می زدید که یک دگراندیش رفت و هرکس جز ما فکر کند و به اسلام اعتقاد نداشته باشد باید برود و کشورش را باید از وی گرفت و آواره اش کرد.
پیشتر عرض کردم:
خوشبختانه خبرهای خوبی می شنویم قدرت امروز اسلام در ایران و چند کشور اسلام زده دیگر چون پاکستان و بنگلادش و ... را منکر نمی شوم اما خوشبختانه این قدرت روز به روز در جهان در حال زوال است روزگاری آمون و مرداک و رای در خاورمیانه خدایی می کردند تعداد زیارت کننده و پرستنده زیادی داشتند اما امروز فقط یک اسم از آنان در کتاب های تاریخ مانده است. روزگاری میترا برای چندهزار سال بر فلات ایران و خاورمیانه خدایی می کرد الله در برابر میترا جلال و جبروت بیشتری ندارد ولی درگذر زمان از آن خدایان چه مانده؟ الله در مقابل آنان خدایی بزرگتری نیست زیرا پیروانش نه تمدن بزرگی ساخته اند نه مدنیت زیادی دارند نه تولید کننده علم هستند نه جوامع پیشرفته ای هستند و نه دموکراسی را تحمل می کنند و نه کارنامه درخشانی دارند. الله فقط جدیدتر است روزگاری نه چندان دور (شاید 150 سال دیگر در جهان و بسیار زودتر از آن در ایران) از این الله فقط یک اسم در موزه ها باقی خواهد ماند و تاریخ نسبت به الله بسیار بی رحم خواهد بود. خوشبختانه شوروی به زباله دان تاریخ رفت فاشیزیم نیز به زباله دان تاریخ رفت.) نسل های امروز و آینده بشر فاشیزم اسلامی را تحمل نخواهند کرد و خرافات دینی را نخواهند پذیرفت
پیشتر مفصل در مورد زوال جهان اسلام و چرا اسلام در حال تضعیف است نظر دادم، امثال من با قلم به مقابله با جهل و مطالب غیرعلمی، حقوقی ، سیاسی، غیراخلاقی و... در اسلام می پردازند. هرچه آگاهی در ملل اسلامی بیشتر شود قدرت اسلام کمتر می شود
چرا حرف تو دهان ما میزارین ؟
اول تشکر میکنم از توجه شما (هر چند بنده قصد نداشتم به قول شما کسی رو به "خواب شیرین" هدایت کنم! صرفا دارم نظرم رو مینویسم مثل بقیه کاربران)
اما در مورد کامنت شما؛
بنده در مورد تولید "لامپ" اطلاعی ندارم. اما در در مورد اینترنت و به طور کلی صنعت IT، این تحلیل شما در مورد تقسیم کار ناعادلانه و استثمار دیگران و جنگ برای مواد خام نادرسته. این صنعت از بدو شروع به رشدش در آمریکای دهه 50 تا به امروز، در سایر کشورها هم به خوبی پا گرفته و به رشد اقتصادی آنها کمک کرده. کافی است نگاهی داشته باشید به آمارهای مربوط به بزرگ ترین شرکت های غیرآمریکایی این صنعت، میزان اشتغال ایجاد شده توسط آن ها، سهم آن ها در رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی کشورهایشان. و البته بسیاری کمپانی های بزرگ آمریکایی هم در ایجاد شغل و کمک به رشد اقتصادی، صرفا به ایالات متحده محدود نیستند. به عنوان یک مثال هم میشه به ایجاد صدها هزار فرصت شغلی توسط اپل در چین اشاره کرد. نمیشه گفت چین توسط اپل استثمار شده! سود این رابطه دو طرفه است. اپل از نیروی کار ارزان تر بهره مند شده، چین هم به صدها هزار فرصت شغلی و توسعه مهارت در این صنعت دست پیدا کرده. همه چیز رو نمیشه با حرف ها و ادعاهای کلی در مورد استثمار توضیح داد. بفرمایید "مواد خام" صنعت IT کدام ها هستند؟ و ایالات متحده دقیقا کدام کشور رو برای دستیابی به این مواد استثمار کرده؟ اتفاقا این صنعت از جمله محدود صنایعی است که حتی با سرمایه گذاری کم، امکان ایجاد شغل رو حتی در کشورهای در حال توسعه و عقب مانده هم فراهم میکنه. حاصل کار این صنعت برد-باخت نبوده بلکه برد-برد است.[/quote]
در مورد IT متوهم هستید صنعت IT وجود خارجی ندارد. صنعت نرم افزار در جهان نیمه نفسی می کشد به نظرم کاربرد اصلی آن در اتوماسیون وسایلی مثل خودرو و ماشین آلات است. نرم افزارهای اداری و تفریحی ارزش آفرینی چندانی ندارند. اگر هم داشته باشند ایرانیها را بازی نمی دهند. کاربرد شبکه های اجتماعی هم جاسوسی و تا حدودی استخراج اطلاعات برای بازاریابی است آن هم برای شرکتهای بزرگ و دولتها کاربرد دارد. تبلیغات و تخیلات و توهمات چشم انداز مغشوشی از آینده IT ایجاد می کند. سرمایه گذاری عمر یا پول روی این چیزها بدتر از فاجعه است. آمار چندصدهزار شغل برای اپل در چین نامعقول است و اگر در حوزه نرم افزار باشد ده هزار نفر هم زیاد است و احتمالاً دروغی برای ترویج نام این شرکتهاست.