رسته‌ها
کوروش دروغین و جنایتکار
امتیاز دهید
5 / 1.9
با 89 رای
نویسنده:
درباره:
کوروش کبیر
امتیاز دهید
5 / 1.9
با 89 رای
۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز دور تازه‌ای از حکومت پهلوی دوم بود. روزی که محمدرضا پهلوی با قرائت خطابه‌ای در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد، آغاز جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را اعلام کرد. این نمایش بزرگ که ظاهراً به بهانه بزرگداشت ۲۵ قرن حکومت پادشاهی در ایران آغاز شده بود در عمل به تصویری از کیش شخصیت آخرین شاه ایران تبدیل شد و در شرایطی که متجاوز از نیمی از جمعیت ایران آن روزگار در روستا‌ها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند، شاه برای این مراسم بیش از سیصد میلیون دلار هزینه کرد تا چهره‌ای دیگر از حکومت خود به نمایش بگذارد. حکومتی در ادامه حکومت کوروش که به درست یا غلط نمادی از «تمدن بزرگ ایران» بود.
این حرکت شاه واکنش‌هایی در پی آورد. واکنش‌هایی از سوی مخالفان وی در پایگاه مذهب، که گویی سخن شاه را باور کرده بودند که او تجسم عینی کوروش آرمیده در خاک است. وقتی محمدرضا پهلوی می‌گفت: «کوروش آسوده بخواب که ما بیداریم» شاید تصوری نداشت از اینکه بیداری او خواب کوروش را آشفته خواهد کرد که مخالفان شاه او را بدل از کوروش دیدند و پس هر آنچه فریاد از اعمال او داشتند بر سر کوروش کشیدند. درست در همین مقطع بود که رساله «کوروش دروغین و جنایتکار» به قلم شیخ صادق خلخالی نوشته شد. این رساله که نمونه‌ای از موضع‌گیری مخالفان مذهبی شاه در مقابل همسان‌سازی وی با پادشاه هخامنشی بود، کوروش را "سفاک و خونریز" دانسته و او را به انحراف اخلاقی متهم می‌کرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
62
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
محمدپپ
محمدپپ
1398/04/19
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کوروش دروغین و جنایتکار

تعداد دیدگاه‌ها:
127
[quote='siawash110']محال است در تمام تاریخ ، حتی یک ملت را پیدا کنید که از طریق بت کردن افراد (‌زنده یا مرده ) و قدیس سازی ( از نوع ملی یا مذهبی ) به سعادت و آزادی
رسیده باشد . . . بله جرج واشنگتن و آبراهام لینکلن در ایالات متحده آمریکا دارای ارج و قرب هستند و حتی تصاویر آنها بر روی اسکناسها می رود و از آنها
مجسمه و فیلم و . . می سازند . ولی دیده نشده سازمان سیا به جرم توهین به این دو نفر به منزل کسی هجوم بیاورد و او را دستگیر کند !‌!‌!‌! تمام حرف ما
این است که : کوروش خوب یا بد یا معمولی یا هر چیز دیگر !‌ ( و یا قدیسین مورد علاقه مذهبیون ) ما می آییم و می گوییم درست است که این آقای مورد علاقه شما هزار صفت خوب
و نکته مثبت داشته ولی به نظر ما این عیب را هم داشته است آنگاه می بینی بت پرستان و فردپرستان متعصب ( چه مذهبی و چه ملی ) روی سر
تو هوار می شوند که تو غلط کردی به بت ما توهین کردی ؟ . . . تازه این در شرایطی است که آقایان ، سوار خر قدرت نشده اند . . . تمام حرف ما این است
که اگر قدرت به دست مذهبیون یا ملی گراها یا . . افتاد ، محققان و نویسندگان و حتی افراد عادی بتوانند آزادانه سخن بگویند و مثلا برای اینکه گفته اند بالای
چشم کوروش ، ابرو می باشد کوروش پرستان امروز ( و لباس شخصی های فردا !‌) به صورت خودجوش به منزل او حمله ور نشوند و او را به سیاهچال
نیندازند ! بله اکنون در مقام شعار ، همه آزادیخواه هستند ولی به قول حافظ :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان - تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
به هر حال شک نکنید اگر برای آزادی و نجات خودتان ، کوروش یا داریوش یا هر کس دیگری را عَلَم کنید فردا توسط همان کوروش و داریوش به زیر چکمه های
استبداد خواهید رفت . پس بهتر است به جای قدیس سازی و بت پرستی به دنبال حرف حق و منطقی و مدارا و تحمل یکدیگر باشید تا واقعا آزاد شوید و
نجات پیدا کنید . . . در قرون وسطی به نام مسیح و داعش به نام پیامبر و هیتلر به نام نیچه و استالین به نام مارکس مرتکب هزار و یک جنایت شدند . . .
بله قبول . . . از کوروش شما در دنیا بهتر پیدا نمی شود ولی شک نکنید به نام او در آینده خون به دل شما می کنند همین طرفدارانی که اینک جز فحاشی و
بی ادبی و هوچی بازی و تهدید ، کار دیگری بلد نیستند و به جای پاسخ ، فقط می توانند تربیت خانوادگی خود را به نمایش گذاشته و متاسفانه من را نیز
مجبور به توهین و خشونت کردند ( که واقعا من از این بابت متاسفم که وارد بازی کثیف اینها شدم )
در نهایت : انسان بی هویت ، در دیگران به دنبال هویت از دست رفته خودش می گردد (‌زیرا این کار ، خیلی آسان تر است ) ولی داشتن هویت مثبت و قوی شخصی کار هر کسی نیست . . . .[/quote]
جناب سیاوش شما تازه کارتان راحت تر و تمیز تر است من که باید با مزدوران پانکورد و پانترک مخالفت کنم ناچار باید حرف های بدی بزنم که این نشان میدهد که قومگرایان همین عصبانیتمان را میخواهند تا بگویند ما ایراندوستان فاشیسمیم درحالی که خودشان ازهمه فاشیست ترن
حتی ارزش مورد تنفر بودن هم ندارع این کتاب .البته کتاب که نمیشه گفت بیشتر شبیه انشا هست
محال است در تمام تاریخ ، حتی یک ملت را پیدا کنید که از طریق بت کردن افراد (‌زنده یا مرده ) و قدیس سازی ( از نوع ملی یا مذهبی ) به سعادت و آزادی
رسیده باشد . . . بله جرج واشنگتن و آبراهام لینکلن در ایالات متحده آمریکا دارای ارج و قرب هستند و حتی تصاویر آنها بر روی اسکناسها می رود و از آنها
مجسمه و فیلم و . . می سازند . ولی دیده نشده سازمان سیا به جرم توهین به این دو نفر به منزل کسی هجوم بیاورد و او را دستگیر کند !‌!‌!‌! تمام حرف ما
این است که : کوروش خوب یا بد یا معمولی یا هر چیز دیگر !‌ ( و یا قدیسین مورد علاقه مذهبیون ) ما می آییم و می گوییم درست است که این آقای مورد علاقه شما هزار صفت خوب
و نکته مثبت داشته ولی به نظر ما این عیب را هم داشته است آنگاه می بینی بت پرستان و فردپرستان متعصب ( چه مذهبی و چه ملی ) روی سر
تو هوار می شوند که تو غلط کردی به بت ما توهین کردی ؟ . . . تازه این در شرایطی است که آقایان ، سوار خر قدرت نشده اند . . . تمام حرف ما این است
که اگر قدرت به دست مذهبیون یا ملی گراها یا . . افتاد ، محققان و نویسندگان و حتی افراد عادی بتوانند آزادانه سخن بگویند و مثلا برای اینکه گفته اند بالای
چشم کوروش ، ابرو می باشد کوروش پرستان امروز ( و لباس شخصی های فردا !‌) به صورت خودجوش به منزل او حمله ور نشوند و او را به سیاهچال
نیندازند ! بله اکنون در مقام شعار ، همه آزادیخواه هستند ولی به قول حافظ :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان - تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
به هر حال شک نکنید اگر برای آزادی و نجات خودتان ، کوروش یا داریوش یا هر کس دیگری را عَلَم کنید فردا توسط همان کوروش و داریوش به زیر چکمه های
استبداد خواهید رفت . پس بهتر است به جای قدیس سازی و بت پرستی به دنبال حرف حق و منطقی و مدارا و تحمل یکدیگر باشید تا واقعا آزاد شوید و
نجات پیدا کنید . . . در قرون وسطی به نام مسیح و داعش به نام پیامبر و هیتلر به نام نیچه و استالین به نام مارکس مرتکب هزار و یک جنایت شدند . . .
بله قبول . . . از کوروش شما در دنیا بهتر پیدا نمی شود ولی شک نکنید به نام او در آینده خون به دل شما می کنند همین طرفدارانی که اینک جز فحاشی و
بی ادبی و هوچی بازی و تهدید ، کار دیگری بلد نیستند و به جای پاسخ ، فقط می توانند تربیت خانوادگی خود را به نمایش گذاشته و متاسفانه من را نیز
مجبور به توهین و خشونت کردند ( که واقعا من از این بابت متاسفم که وارد بازی کثیف اینها شدم )
در نهایت : انسان بی هویت ، در دیگران به دنبال هویت از دست رفته خودش می گردد (‌زیرا این کار ، خیلی آسان تر است ) ولی داشتن هویت مثبت و قوی شخصی کار هر کسی نیست . . . .
تورکان تجزیه طلب،صیغه زاده خلخالی ملعون می باشند.
siawash110 گرامی
چند جمله شروع حرفهایت را دیدم، مثل سایر اراجیفی که به هم می بافی بوی تعفن می داد، از آن دور شدم معلوم است بسیار دلتنگ و افسرده و کسل هستی، امیدوارم یاوه گفتن هایت مرهم زخم
های دلت باشد و تخلیه شده باشی، هرگز خواهان رنج و عذاب تو نیستم هر چه می خواهد دل تنگت بگو و فزیاد بزن تا عقده هایت خالی شود
چند باشد زِ نقش های تباه
لوحِ تو تیره, تخته ی تو سیاه
حرف خوانِ صحیفه ی خود باش
هرچه زائِد بشوی یا بتراش
دلت آیینه ی خدای نما است
روی آیییه ی تو تیره چرا است
هر زمان که شخصی بخواهد سمبل و نمادی برای دیکتاتور ستیزی شود و مردم به آن افتخار کنند حکومت های دیکتاتور و جیره خوارانشان شروع به حمله به آن شخص و ترور شخصیت می کنند. مثلا امروز در ایران هیچ فردی در حوزه ورزش، هنر و بخصوص سیاست نمی تواند محبوب مردم باشد چون اعتماد مردم به وی می تواند آن شخص را رهبر جنبشی کند و با داشتن طرفداران میلیونی برای وی این کار آسان است و دیگر نمی توان آن شخص را حذف فیزیکی کرد یا برای مدت طولانی حبس و محدود کرد و این به ضرر منافع حکومت دیکتاتوری است. اینجاست که با پرونده سازی (مثل فرستادن انواع رنگارنگ پرستو!) پاپوش و ترور شخصیت آن فرد را یک فاسد، شارلاتان، منحرف، کلاهبردار و ... معرفی می کنند تا از صحنه بدر شود تا فقط یک شخص همیشه محبوب و مقدس باقی بماند!؟‌ این فرمول برای اشخاص زنده در روزگار ما در حکومتهای دیکتاتوری تقریبا جواب داده ولی در مورد یک فرد مثل کوروش که در زمان دور زیسته و تاریخ از آن به نیکی یاد می کند و بسیار افراد معروف درباره آن نوشته و گفته اند کار سخت و دشوار و تقریبا غیر ممکنی است و اکثر ایرانیان حتی آنهایی که هیچ میانه ای با مطالعه و تحقیق ندارند کوروش را فردی بزرگ می دانند و همین مسئله نیشتری در زخم دیکتاتور و دیکتاتوری هست. حالا یک جنایتکار و جلاد مثل صادق خلخالی که خود حکومتیان وی را تندرو و کله خر می دانند درباره کوروش قلم زده که جای بسی شگفتی است که خود یک کمدی و طنز سیاه و تلخ است. اگر خلخالی محبوب بود و دو حرف و کار حساب انجام داده بود حداقل بخاطر خدمات (بخوانید جنایات) باید یک خیابان یا میدان بزرگ در تهران بنامش زده می شد. شاید روزی برسد که قبر خلخالی ویران و یا به آتش کشیده شود؛ کاری که برای این جلاد سرگرمی و لذت بود و تاریخ دوباره تکرار می شود که در این مورد به نظرم خوب است تا دیگر ایران ستیزان هوس دست درازی، تحریف و نابودی فرهنگ ایران و بخصوص شاهان برجسته و بزرگ مثل کورورش بزرگ را نکنند و به همان دخمه های تاریک خود بخزند و نیایش کنند.
نسناس تر و ابله تر و نادان تر از خودت در کل دنیا ، خودت هستی . . .و جالب اینجاست که از رو هم نمی روی !‌ پاسخ گنده تر از تو را در تمام کتایهای کوروش پرستان ( که بت شماست و حاضرید همه چیزتان را برایش بدهید !‌) دادم ولی چون گوش شنوا به حق نداری و حرف حق تلخ است نفهمیدی . . . شاید هم از اینکه به آخوندهای زرتشتی توهین شدی ناراحتی ؟ !‌!‌!‌ همان کسانی ( که مثل خود تو و امثال خودت ، طرفدار خونریزی و ترور )‌ بوده و یزدگرد اول بدبخت را ترور کردند و بعد گفتند : کار فرشته گان اهورامزدا بوده ؟ و نکند همین فرشته گان اهورامزدا به کوروش اجازه حمله به خاک سایر کشورها و راه انداختن کشت و کشتار را می داده اند ؟‌؟‌؟‌ یعنی همه جا باید آبروی خودت را ببری و خودت را مضحکه عام و خاص کنی ؟
با منطقی نیمه واژگون و سیاستی یک بام و دو هوا فقط واگویه ها را تکرار می نمایند اما حقیقت تغییر نمی کند. رهایی مردم اگر توسط موسی درست بوده برای کوروش هم خوب است اگر برای کوروش اشتباه بوده موسی و انبیای بنی اسراییل هم جنایت کرده اند ... جالب است که می فرمایند اعدام های سال 57 کاملا به جا بوده اعدام های سال 67 کاری نا به جا ...
حمایت های سرخ و سیاه از یکدیگر
منابع زرتشتی (و تاریخ‌نگاران اسلامی که از آن‌ها وام گرفته‌اند) که از او به پلیدی یاد می‌کنند، اما در منابع مسیحی و یهودی، از او با احترام یاد می‌کنند. از سوی دیگر، کمبود منابع در مورد زندگانی و پادشاهی او در روایات شفاهی-ملی، نمایانگر میزان نفرت درباریان است که سعی کرده‌اند هویت تاریخی او را مخدوش کرده، و فقط به صورت گذرا از او نام ببرند.
در دوران حکومت او، اقلیت‌های دینی با آرامش و خاطری آسوده به مناسک دینی خود پرداختند و یزدگرد یکم به دلیل تسامح دینی نسبت به غیر زرتشتیان، در میان تاریخ‌دانان یهودی–مسیحی محبوب و در منابع فارسی–عربی منفور است. یزدگرد، به مسیحیان آزادی مذهبی داد تا بتوانند با این امتیاز، با امپراتوری روم صلح کند. منع آزار مسیحیان، سبب خشم و کینهٔ موبدان و اشراف‌زادگان ساسانی گشت. چرا که مذهب مسیحیت، رقیب جدی برای مذهب آن‌ها بود و عقاید مذهبی این دو، با یکدیگر تضادهای آشکارا داشتند.
در منابع زرتشتی، او با یک یهودی ازدواج کرده‌است. حال آنکه در منبع یهودی (یعنی تلمود)، سخنی از این ازدواج به میان نیامده است. خاورشناسان در مورد این ازدواج، تردید دارند. یزدگرد یکم صلحی پایدار با امپراتوری روم شرقی برقرار کرد و توانست نگاه خود را از مرز غربی به مرز شرقی امپراتوری ساسانی معطوف کند.
قدرت شاهنشاه در دربار به قدری ضعیف گشته بود، که سه شاهنشاه پیش از یزدگرد، بر اثر توطئه و دسیسه کشته شدند؛ بنابراین، یزدگرد پیش‌دستی کرد و دست اشراف‌زادگان و موبدان را از قدرت کوتاه کرد و آن‌ها را از سر راه خود برداشت. او به‌طور مشکوکی در هیرکانیا (نزدیک گرگان امروزی) کشته شد. به باور تاریخ‌نگاران (نظیر تئودور نلدکه، علیرضا شاپور شهبازی، روزبه زرین‌کوب و عبدالحسین زرین‌کوب)، اشراف‌زادگان و موبدان، انتقام خود را در محیطی به دور از پایتخت، از او گرفتند و شایع نمودند که او توسط فرشته خدایی کشته شد. اما شهرام جلیلیان معتقد است که یزدگرد به علت بیماری مرده‌است و موبدان و اشرافزادگان، وانمود کرده‌اند که مرگ او، خواست الهی بوده‌است ... یزدگرد نسبت به یهودیان با احترام و مهربانی رفتار می‌کرد و یهودیان او را «کوروشِ نو» خواندند
ویکی پدیا: متن لینک
siawash110 گرامی،
ای نسناس؛ چکار به یزدگرد اول داری، از کورش بگو، مگر با خلخالی قاراش میش و همدل نیستی، تٱییدش کن، خاک گورش را طوطیای چشم احولت کن، باز هم که جو تو را گرفت و بازهم بازیگر میدان
شـدی،چیزی بگو و چیزی بنویس که مورد تمسخر واقع نشوی، سخیف ترین کار وارد کارزار مباحثی شـدن برای کسی است که اهلیتی و قابلیتی برای او متـصور نیست، همه جا و اغلب حتی زیر کتـاب
های نامربوط؛ کورش کبیر خار چشم تو و تنگ نظری های تو است، پروانه ی شمع خاموش کوردلان؛دست کم زیر این کتاب باز هم ژازخایی خود را بر ملا کن که بی ربط به گفتـار خلخالی و کتابش نباشد
مهر فروزنده چو پنهان شود
شب پَرِه بازیگر میدان شود
کوروش دروغین و جنایتکار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک