رسته‌ها
پولهای روغنی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 6 رای
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 6 رای
بازنویسی: محمدرضا شمس
تصویرگر: فریبا افلاطون

از متن کتاب:
روزی روزگاری پسرکی با مادربزرگش در دهکده کوچکی زندگی می کرد. پدر و مادر پسرک سالها پیش مرده بودند و آنها زندگیشان را به سختی می گذراندند. مادربزرگ شیرینی های خوشمزه ای می پخت و پسرک آنها را برای فروش به شهر می برد. یک روز مادر بزرگ مقدار زیادی شیرینی پخت و آنها را به پسرک داد. پسرک یک کاغذ روغنی برداشت و داخل سبد گذاشت. بعد شیرینی ها را روی کاغذ قرار داد و به طرف شهر به راه افتاد. در شهر شیرینی ها به سرعت فروش رفتند. پسرک که خیلی خوشحال شده بود، پولهایش را زیر کاغذ روغنی که در داخل سبد بود گذاشت و راه خانه در پیش گرفت...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
16
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
جان اسنو
جان اسنو
1398/04/05

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی پولهای روغنی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
یادش بخیر این دومین کتابی بود که خودم بدون کمک دیگران خوندم. تابستان سالی که کلاس اول ابتدایی را تمام کردم این کتاب را چندین بار خواندم.
پولهای روغنی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک