All About History - Ancient Greeks

نگذارید، داشته هایمان را کم رنگ و کم رنگ تر کنند تا ناپدید شوند. مگر نه این است که گاهی اوقات نقاط شکوه و عزت این ملت را ناپدید که کرده اند هیچ، به شکست و خواری مبدل ساخته اند. جادوی انگلیسی را باور کنید و آن را چاره کنید. نزدیک است که دیگر بار هراس از ایرانیان اذهان پلیدی را آشفته سازد، باور کنید تا واقع گردد. ""داشته ها را در هر سطحی حفاظت و توسعه دهید و با یکدیگر مهربان باشید."" کسی که در شرایط دشوار به هم وطنان خود ترحم نکند، در شرایط توانمندی نیز زیاده خواهی اش موجبات شکست یک ملت است. خوب یادم هست که چند سال پیش تازه اولین نقشه برداری های سراسری صورت گرفت و نتایج خیره کننده آن در اخبار به ملت اطلاع رسانی شد. اگر اشتباه نکنم حدود 200.000 کیلومتر مربع افزایش مساحت داشتیم! خوب غربی ها به اندازه یک کشور کوچک، مساحت کشور را کمتر به ما گفته بودند! مگر عیبی هم دارد؟! مثلا شما می خواهی ملکی را بفروشی و فکر کنی به جای 200 متر 150 متر است. چگونه با طرف مقابل مذاکره می کنی؟ یا می خواهی برای ساخت زمینی نقشه ای طراحی کنی و چون فکر می کنی مساحت کمتری داری، نتیجه طراحی و ساخت چیز دیگری می شود. مثال دوم بهتر است. بگذریم از این که در حال حاضر برای خیلی از بزرگان فرقی نمی کند که ایران چند کیلومتر مربع است ولی به یقین برای دشمنان همیشه هشیار فرق می کند!

اینو همه خوب تو گوشتون فرو کنید:
ایران هیچ وقت از یونان شکست نخورده و همش تاریخ سازیه که اول در روحیه ناسیونالیستی یونانی و بعدش در روحیه دروغ پرداز انگلیسی منشاء داره. اولین منشاء اصیل و کاملا طبیعیه و اما دومی از اون جایی که بایستی در تقابل با تمدن های کهنی چون ایران کم نیاره، مجبوره کمی تاریخش رو به تاریخ ملل اطرافش وصله پینه کنه! چطوری؟ میگه تمدن ما دوران کودکی رو با یونان، نوجوانی رو با روم .... اینطوری 1. محدوده جغرافیای سیاسی، محدوده جغرافیای فکری و هم بازه زمانی دوران تاریخی خودش رو در ارائه تاریخی افزایش میده و مقبولیت جهانی بهتری پیدا می کنه. 2. با این ایجاد وحدت کاذب، خیلی اوقات در گستره عملیاتی، قدرت مورد نیاز رو در جهت حفظ و گسترش منافع کسب می کنه و به حل مسائل پیش رو می پردازه. و 3 مورد دیگه که گفتنش اینجا ضروری نیست. پس قابل درکه که با تمام قدرت رسانه ای جهانی، از حیثیت یونانی دفاع بشه! از کودکی بربریت جهانی انگلیس! ایرانیان قریب 50 سال با عزت و اقتدار تمام بر یونان حکمرانی کردند. با تدبیر حکیمانه ای که داشتند بیش از قدرت همه جانبه خودشان از سوی مردم یونان مورد پشتیبانی واقع شدند. اما از این تاریخ به بعد یک رجعت به وطن آغاز شد که در آن ایرانیان بازگشتند. چیزی که در آغاز مایه افزایش قدرت بود، در پایان و به خواست خود ایرانیان موجبات فروپاشی شد. سپاهیانی که از دیگر ملت ها بودند، حتی حامل تمدن جهانی نبودند، چه رسد به این که صاحب آن باشند. صرفا واجد نیروی جنگی بودند و بنا به نیاز گردآورده شدند و با یک سیستم پاداش دهی متناسب با خلق وخوی قومی، اموراتشان از سوی ایرانیان تدبیر می شد. پس از مدتی صاحب منصبان این اقوام "... دیده کدو ندیده" تصمیم به خودسری و ماندن کردند. تصمیمی خلاف. برخورد ایرانیان و یونانیان برخورد دو تمدن بود، پس بازگشت پس از پیروزی امری طبیعی و از روی اعتدال است. شیوه بزرگی است. شاید بتوان مقایسه ای با رخداد اخیر، فتح هند و بازگشت نادری، از آن بعمل آورد. اقوام غیر ایرانی با زیاده خواهی و هوس رانی بدوی ماندند، سرکشی و تمرد کردند و عاقبت شکست خوردند! در حرکت بازگشتی، درست زمانی که یونانیان به دروازه های ایران رسیده بودند، دیگر خبری از آن فرمانروایی یکپارچه ایرانی نبود. آنها که در ابتدا از یک تمدن بزرگ شکستی متمدنانه پذیرا شدند، در انتها با تکه تمدنها برخورد و بر سایه ها پیروز شدند. با تشکر از توجه شما.