رسته‌ها
مرده کشان جوزان
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 26 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 26 رای
✔خلاصه داستان از اين قرار است که ميوه ‏هاي باغ «مش‏ لطفعلي» در جوزان مورد دستبرد روزمره قرار مي‏گرفته و هر روز صبح که مش‏ لطفعلي مادرمرده از خواب بيدار مي‏شده، ملاحظه مي‏کرده قسمتي از ميوه‏ هاي سردرختي ‏اش را برده‏ اند!
گم شدن ميوه‏ هاي باغ مش ‏لطفعلي را جن‏گير جوزان يا رمال جوزان به گردن اجنه و از ما بهتران مي‏اندازد، اما تلاش جن‏گير و رمال نتيجه ‏اي نمي‏دهد و سرقت‏ هاي شبانه ادامه مي‏يابد. تا يک شب «کلاحسين آجرپز» که نزديک قريه جوزان نشسته بوده متوجه مي‏شود چهار نفر دارند تابوت مرده ‏اي را به دوش مي‏کشند و اين مرده کشي چند روز طول مي‏کشد و ادامه پيدا مي‏کند و کلاحسين مي‏بيند که هر روز صبح در همان ساعت از جوزان يک مرده را به گورستان حمل مي‏کنند. يک روز که براي ثواب زير پايه تابوت را مي‏گيرد پايه تابوت از روي شانه او در مي‏رود و تعادل بهم مي‏خورد و در نتيجه تابوت از روي شانه سه نفر ديگر به زمين مي‏افتد و بجاي مرده مقادير زيادي هلوهاي باغ مش ‏لطفعلي به زمين مي‏ريزند.
کلاحسين آجرپز جريان را به کدخداي روستاي جوزان اطلاع مي‏دهد، و به هر حال با شکايت مش‏ لطفعلي به حاکم اصفهان، کار بيخ پيدا مي‏کند و حاکم اصفهان نامه‏ اي به کدخداي جوزان مي‏نويسد که در اسرع وقت «دزدان جوزان» را دستگير و براي تاديب به اصفهان بفرستد ... کدخدا در پاسخ نامه‏ اي به اين شرح براي حاکم اصفهان مي‏نويسد : «قربان وجود مبارکت شوم. خداوند سايه الطاف مبارک آن حضرت را از سر چاکران کم نکند، البته اوامر عالي مطاع است و همه بندگانيم و گوش به فرمان داريم. اما حالا فصل خرمن است و مسافرت دسته‏ جمعي ما به شهر اسباب تعطيل کارها مي‏شود. بنا بر اين چنانچه راي انور عالي اقتضا کند، پس از انقضاي فصل خرمن امر عالي اجرا شود با کمال ميل همه اطاعت خواهيم کرد.»...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
284
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
.hanieh
.hanieh
1397/02/18

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مرده کشان جوزان

تعداد دیدگاه‌ها:
2
کتاب بسیار جالبی است طنز ظریفی در بیان وقایع دارد خواندنش خالی از لطف نیست به نظرم در حق نویسنده اجحاف شده است و آن طور که باید دیده نشده
هر کسی که می خواهد تاریخ اجتماعی مناطق مرکزی ایران در دوران انتقال قدرت از قاجار به پهلوی را بداند این دست کتابهای ابوالقاسم پاینده را بخواند. افسانه مبارزه رضاخان با یاغیان منطقه ای را در بخش دوم این کتاب بخوانید (پول بانک استقراضی) که چطور خون مردم را در شیشه می کردند و زهر چشم می گرفتند و به اسم مبارزه با یاغی، تسمه از گرده مردم می کشیدند. قدرت نویسنده، همان طور که احمد شاملو گفته، قدرت نیست؛ معجزه است. بخوانید و لذت ببرید.
مرده کشان جوزان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک