رسته‌ها
قصر سیاه - جلد 2
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 18 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 18 رای
✔از متن کتاب:
جافارد از شنیدن نام پرنس کمال الدین چشمانش برقی زد و لبخندی رضایت آمیز لبانش را از هم گشود و گفت:
- آری او را شناختم اما او مرا نمی شناسد. و دانستن نام من هم برای او نتیجه ای ندارد. و چقدر باید سپاسگزار او باشم که مرا از مرگ موحشی رهانیده است و تا خود پرنس به اینجا نیاید، نامم را نخواهم گفت.
خواجه او را گذاشت و شتابان از زیرزمین خارج شد و خواجه مخصوص را از جریان مستحضر ساخت.
در آن موقع پرنس در تالار با جوهر آغا صحبت می کرد.
خواجه مخصوص آهسته سر تکان داد و گفت:
- فورا به محل خود مراجعت کن. چون جوهر آغا نزد پرنس است.
جوهر آغا ظرف این مدت که ماجرای فرار جافارد اتفاق افتاده بود، این دومین ملاقات او با پرنس کمال الدین بود....
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
325
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1397/01/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی قصر سیاه - جلد 2

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
قصر سیاه - جلد 2
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک