رسته‌ها
ضرب المثل‌های معروف ایران
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 27 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 27 رای
ضرب المثل های هر ملت نشان دهنده افکار و روحیات آن ملت است و جامعه شناسان از این رهگذر می توانند به ویژگی های روحی و اخلاقی یک جامعه پی ببرند.
گاه یک ضرب المثل برای بیان یک مطلب کافی آن چنان گویا و بلیغ است که از سخنی مطول، تاثیرآمیزتر است و این اثر را در به کار بردن یک شعر مناسب نیز می توان یافت.
شاعران و نویسندگان بزرگ ایران نیز از ضرب المثل ها سود فراوان جسته اند و جای پای ضرب المثل ها را در آثار آنان جای جای می بینیم.
آفرینندگان ضرب المثل ها در هیچ جای گیتی شناخته نشده اند و این پدیده ای است که ضرورت ها و نیازهای مردم آفریننده آن هاست و از صدها سال پیش سینه به سینه به ما رسیده است.
همان گونه که گفته شده، گاه در محاوره، با یک ضرب المثل، منطق گوینده چندین برابر کوبنده تر و گویاتر می شود و با ایراد یک ضرب المثل بحث به کوتاه ترین راه خود می رسد.
...
من شخصا در زمان کودکی شیفته ضرب المثل بودم و هنگامی که ضرب المثلی از زبان بزرگترها می شنیدم به وجد می آمدم.
...
این آمیختگی با ضرب المثل های حکمت آمیز پارسی و علاقه ای که به آن داشتم موجب شد که با مراجعه من به براداران شادروان علامه علی اکبر دهخدا و نظارت مستقیم در چاپ و تصحیح چهار جلد کتاب امثال و حکم علامه دهخدا با سرمایه موسسه محترم انتشارات امیرکبیر پس از سال ها به چاپ دوم برسد. آن هم با گونه ای منقح تر و صحیح تر.
دیگر کوشش من در راه احیای ضرب المثل، برنامه ای بود که چند سال هر صبح آدینه به نام مسابقه ضرب المثل ها در برنامه شما و رادیو اجرا می شد و تنها نویسنده آن، نگارنده بود. با اجرای این برنامه، گرایشی عجیب به ضرب المثل ها در شنوندگان رادیو پیدا شد و نحوه اجرای آن بدین گونه بود که نمایشنامه ای کوتاه بر اساس یک ضرب المثل می نوشتیم و به وسیله هنرپیشگان اجرا و روی نوار ضبط و در استودیو برای دو نفر مسابقه دهنده پخش می شد و آنان با استنتاج از نمایشنامه، با شوق و هیجان به کشف ضرب المثل مورد نظر می پرداختند و این برنامه خود در ترویج ضرب المثل های ایران و آشنایی مردم با آن نقشی عظیم و ارزشمند داشت.

سخن کوتاه:
علاقه دیرین من به ضرب المثل ها، استعمال آن در محاورات و نوشته هایم، نظارت مستقیم در چاپ و خواندن بازخواندن امثال و حکم علامه دهخدا و نوشتن چند سال نمایشنامه ضرب المثل ها مرا بر آن داشت که کتابی در این زمینه فراهم آوردم و این مطلوب پس از سالی رنج به دست آمد.
شاید گفته شود با وجود مجلدات مفصل امثال و حکم شادروان دهخدا، چاپ این کتاب چه ضرورت داشت؟
در پاسخ می گویم: مجموعه گرانقدر «امثال و حکم» مفصل بود و قصد من فراهم آوردن کتابی جامع و مختصر در زمینه تنها «ضرب المثل ها» بود آن هم ضرب المثل های معروف. در نتیجه حذف «حِکَم» و ضرب المثل های غیرمعروف، ضروری می نمود.
نکته ای که یادآوریش لازم به نظر می رسد این است که در این کتاب حتی المقدور سعی شده است که مثل ها با همان بیان عامیانه و به اصطلاح خودمانی که میان مردم معمول است آورده شود و این کار از ویژگی های استثنایی کتاب حاضر است و در هر جا که متبادر به ذهنم بوده است به مناسبت، داستانی هم در ذیل بعضی مثل ها آورده ام.
در پایان باید متذکر شوم که در تدوین این کتاب غیر از مجموعه ارزشمند و جاودانه «امثال و حکم» تالیف دانش مرد بزرگ ایران علامه دهخدا، گهگاه به کتاب «فرهنگ عوام» تالیف دانشمند آزاده و پاک دل جناب آقای امیرقلی امیری مراجعه شده است ...

مهدی سهیلی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
219
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
morad850
morad850
1397/01/24
درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ضرب المثل‌های معروف ایران

تعداد دیدگاه‌ها:
2

حتما شما هم کاربرد ضرب المثل باد آورده را باد می برد، می دانید. این مثل وقتی به کار می رود که برای به دست آوردن چیزی زحمت نکشیده و آن را خیلی راحت در اختیار گرفته ایم و به همین سادگی و آسانی هم از دست می دهیم اما ریشه این ضرب المثل فارسی چیست؟
ریشه ضرب المثل باد آورده را باد می برد به زمان خسرو پرویز بر می گردد
گنج باد آورده خسرو پرویز
خسرو پرویز از پادشاهان سلسله ساسانی بود که به مال و منال دنیا علاقه زیادی داشت. یکی از علایق او جمع کردن گنج بود به گونه ای که 7 مجموعه بزرگ برای خودش فراهم کرد که به آنها هفت خم خسروی می گفتند. البته در برخی منابع تعداد این گنج ها تا 100 مورد هم ذکر شده است.
اما ماجرای یکی از این گنج ها با بقیه فرق دارد. خسرو پرویز به شهر اسکندریه مصر لشکر کشید و آنجا را به محاصره خود درآورد. رومیان که آن زمان در این شهر بودند تصمیم گرفتند هر طور شده ثروت خود را نجات بدهند به همین دلیل اموال قیمتی شان را در چند کشتی جا دادند و به آب فرستادند اما باد باعث شد این کشتی ها به سمت نیروهای ایرانی حرکت کند و در نهایت اموال به دست خسرو پرویز افتاد و به گنج باد آورده مشهور شد.
گنج باد آورده چندان فایده ای نداشت چون لشکر هراکلیوس، امپراتور روم شرقی در جنگ با ایران این گنج را به چنگ آورد و با خود برد. این گونه بود که باد آورده را باد برد و این ضرب المثل در ادب و فرهنگ فارسی مرسوم شد.
ضرب المثل‌های معروف ایران
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک