پرواز سفید: بر اساس زندگی شهید عباس بابایی

این کتاب داستانی است از زندگی سرتیپ خلبان شهیدعباس بابایی فرمانده پایگاه‏های هوایی اصفهان و تهران در زمان جنگ. ابتدای کتاب با عنوان «طلوع یک ستاره» که به زندگی‏نامه‏ مختصر او و خاطراتی از دانشکده خلبانی شروع شده است. 10 بخش دیگر کتاب را داستان‏هایی با عناوین: بابای مدرسه، باغبان، آمپول‏زن کوچک، نامه، کاپیتان، طناب مرزی، ذرت فروش، فرشته نجات، هواپیمای سی - 130 و پرواز سفید تشکیل می‏دهند.

درست لحظه ای که توی اتاق تزریقات پا گذاشت دلشور هاش بیشتر شد. باید امروز را تعطیل می کرد. نگاهی به ساعت دیواری خاک گرفته انداخت و برای چند لحظه چشمانش را با گردش پاندول فلزی ساعت به گردش درآورد . همسرش سر فارغ شدن بچة اول شان این همه سختی نکشیده بود. شب، وقتی که با دستی پر داخلِ حیاط خانه شد، از حالت زنهایی که توی اتاق و حیاط این ور و آن ور می دویدند، دستگیرش شد که پدر شده است. پاکتهای میوه را روی پله گذاشت و دزدکی از پشت پنجره نگاهی انداخت به اتاق. هنوز هم آن شب را با تمام خوشی و ناراحتی هایش که تا صبح در خیابان قدم زده بود، به خاطر داشت...