با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما نسبت به این اثر محق هستید میتوانید اجازه نشر الکترونیکی تمام یا بخشی از آن را به ما بدهید و یا آنرا از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «قوانین» و «فروش کتاب الکترونیکی» را مطالعه کنید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «قوانین» و «فروش کتاب الکترونیکی» را مطالعه کنید.
سوگواری
نویسنده: آنتوان چخوف
مترجم: احمد گلشیری
داستان کوتاه از کتاب "بهترین داستانهای کوتاه"
آنتوان چخوف داستان کوتاه "سوگواری" را در سال 1886، زمانی که بیست و شش سال داشت، نوشت. این داستان که با نام های "دلتنگی" و "اندوه" هم به فارسی ترجمه شده، موقعیتی دردناک را تصویر کرده است.چخوف در داستان سوگواری یا اندوه از
یادداشتی بر داستان سوگواری آنتوان چخوف :
آنتوان چخوف داستان کوتاه "سوگواری" را در سال 1886، زمانی که بیست و شش سال داشت، نوشت. این داستان که با نام های "دلتنگی" و "اندوه" هم به فارسی ترجمه شده، موقعیتی دردناک را تصویر کرده است.چخوف در داستان سوگواری یا اندوه از قدم اول مخاطب را در میان فضای سرد و برفی پترزبورگ قرار می دهد و ذهن را متوجه بیرحمی و خفقان حاکم بر شهر می سازد
ایونیای پیر بی تفاوت به انبوهی برفی که از پشت بام ها بر سرش می ریزد به انتظار کسی است که بتواند دو کلام با او به صحبت بنشیند . عابران خودخواه و مسافران بی رحم امر شگفت آوری برای پیرمرد درشکه چی نیست و مردم بی حوصله برایش تازگی ندارد ٬ تنها بار سنگین غم از دست دادن پسر جوانش او را وادار کرده باز هم در پی امیدی و مسافر مهربانی باشد تا شاید درد خویش را با او قسمت کند و از سنگینی بارش بکاهد ولی مسافران ایونیای پیر نیز ساکنان همین شهر تاریک و نم گرفته اند.
پیرمرد فقیر و درمانده در پایان داستان به سراغ اسب خود می رود و درد خویش را با او در میان میگذارد. اسب به خوردن یونجه مشغول است و دم نمی زند اما پیرمرد از مرگ پسرش هر چه را که می خواهد برای اسب بازگو می کند.
در انتهای داستان مخاطب احساس تنفری نسبت به مردمان بی حوصله ندارد حتی درددل کردن با اسب را نیز دیوانگی نمی پندارد ٬٬ تنها به جهان سردی می اندیشد که انسان به حقیقت از تنهایی خویش آگاه است.
حق تکثیر:
تهران; موسسه انتشارات نگاه , ۱۳۸۴
آنتوان چخوف داستان کوتاه "سوگواری" را در سال 1886، زمانی که بیست و شش سال داشت، نوشت. این داستان که با نام های "دلتنگی" و "اندوه" هم به فارسی ترجمه شده، موقعیتی دردناک را تصویر کرده است.چخوف در داستان سوگواری یا اندوه از
یادداشتی بر داستان سوگواری آنتوان چخوف :
آنتوان چخوف داستان کوتاه "سوگواری" را در سال 1886، زمانی که بیست و شش سال داشت، نوشت. این داستان که با نام های "دلتنگی" و "اندوه" هم به فارسی ترجمه شده، موقعیتی دردناک را تصویر کرده است.چخوف در داستان سوگواری یا اندوه از قدم اول مخاطب را در میان فضای سرد و برفی پترزبورگ قرار می دهد و ذهن را متوجه بیرحمی و خفقان حاکم بر شهر می سازد
ایونیای پیر بی تفاوت به انبوهی برفی که از پشت بام ها بر سرش می ریزد به انتظار کسی است که بتواند دو کلام با او به صحبت بنشیند . عابران خودخواه و مسافران بی رحم امر شگفت آوری برای پیرمرد درشکه چی نیست و مردم بی حوصله برایش تازگی ندارد ٬ تنها بار سنگین غم از دست دادن پسر جوانش او را وادار کرده باز هم در پی امیدی و مسافر مهربانی باشد تا شاید درد خویش را با او قسمت کند و از سنگینی بارش بکاهد ولی مسافران ایونیای پیر نیز ساکنان همین شهر تاریک و نم گرفته اند.
پیرمرد فقیر و درمانده در پایان داستان به سراغ اسب خود می رود و درد خویش را با او در میان میگذارد. اسب به خوردن یونجه مشغول است و دم نمی زند اما پیرمرد از مرگ پسرش هر چه را که می خواهد برای اسب بازگو می کند.
در انتهای داستان مخاطب احساس تنفری نسبت به مردمان بی حوصله ندارد حتی درددل کردن با اسب را نیز دیوانگی نمی پندارد ٬٬ تنها به جهان سردی می اندیشد که انسان به حقیقت از تنهایی خویش آگاه است.
حق تکثیر:
تهران; موسسه انتشارات نگاه , ۱۳۸۴
» کتابناکهای مرتبط:
دایره کامل
شب بی پایان
داستانهای کریسمس
نسخه ها
Powered by You
Member
Member
Member
Member
Member
Member
Member
Member
Pro Member
سلام
متشکرم دوست گرامی
چخوف را دوست دارم بنابراین هر چه از او میخونم زیباست.
Member