تعلیمات دون خوان
نویسنده:
کارلوس کاستاندا
مترجم:
حسین نیر
امتیاز دهید
✔️اولین کتاب کاستاندا که در واقع یک پایان نامه دانشگاهی است، گزارش مستند یک دانشجوی مردم شناس غربی از اعمال حیرت آور یک جادوگر پیر سرخپوست است . این کتاب که در زمان انتشار غوغایـــی بپا کــرد ، نتیجـه یادداشـت برداریهــای کاستاندا در شمال مکزیک بین سالهــای 1960 - 1965 و شامل آموزهها و تعلیماتی مرتبط با مقوله آگاهی، عرفان و ماوراءالطبیعه است و دانش کهن ساکنان بومی قاره آمریکا را، از زبان استادی به نام «دن خوان ماتوس» بازگو میکند.
از متن کتاب:
دن خوان گفت سؤالاتی که من پرسیده بودم فقط کلمات بودند. بهتر است که سؤال به زبان آورده نشود، بلکه از درون پرسیده شود. او به من گفت حامی میخواسته درسی به من بدهد و برای اثبات اینکه میخواسته درسی به من بدهد نه اینکه مرا بترساند، خودش را دو بار به شکل نور به من نشان داده.
به دن خوان گفتم هنوز هم درک نمیکنم اگر مسکالیتو مرا پذیرفته، چرا مرا به وحشت انداخته. به دن خوان یادآوری کردم طبق گفتۀ خودش، پذیرفته شدن توسط مسکالیتو به این معناست که شکل او ثابت است و از لطف و سعادت، به کابوس تغییر موضع نمیدهد. دن خوان دوباره به من خندید و گفت اگر به سؤالی بیندیشم که آن موقع در قلبم داشتم و با مسکالیتو حرف زدم، خودم درسم را فرا خواهم گرفت.
اندیشیدن به سؤالی که در «قلبم» داشتم، کاری دشوار بود. به دن خوان گفتم در آن لحظه افکار زیادی در ذهنم داشتم. وقتی پرسیده بودم که آیا در مسیر درست هستم، در واقع منظورم این بوده که آیا پایم در هر دو دنیاست؟ کدام دنیا راستین است؟ و باید چه مسیری را در زندگیام دنبال کنم؟
دن خوان به توضیحاتم گوش داد و سرانجام گفت من دیدگاه شفافی نسبت به دنیا ندارم و حامی به زیبایی درسی آشکار به من داده است.
او گفت: «تو فکر میکنی دو دنیا برای تو وجود داره، دو مسیر. اما فقط یکی هست. حامی با شفافیت باور نکردنی جوابت رو داده. تنها دنیایی که برای تو در دسترسه، دنیای انسانهاست و تو نمیتونی انتخاب کنی که این دنیا رو ترک کنی. تو یک انسان هستی! حامی بهت نشون داد دنیای سعادتمند جاییه که هیچ تفاوتی بین چیزها وجود نداره، برای این که اونجا کسی نیست که تفاوتها رو زیر سؤال ببره. اما اونجا دنیای انسانها نیست. حامی تو رو از اون دنیا بیرون انداخت و بهت نشون داد یک انسان چطور فکر میکنه و میجنگه. این دنیای انسانهاست! و انسان بودن یعنی محصور به این دنیا بودن. تو اونقدر غرور داری که فکر میکنی توی دو دنیا زندگی میکنی، اما این فقط غرور توست. هیچ دنیایی به جز یک دنیا برای ما وجود نداره. ما انسان هستیم و باید با قناعت دنیای انسانها رو دنبال کنیم. من فکر میکنم این درسی بود که حامی به تو داد.»
بیشتر
از متن کتاب:
دن خوان گفت سؤالاتی که من پرسیده بودم فقط کلمات بودند. بهتر است که سؤال به زبان آورده نشود، بلکه از درون پرسیده شود. او به من گفت حامی میخواسته درسی به من بدهد و برای اثبات اینکه میخواسته درسی به من بدهد نه اینکه مرا بترساند، خودش را دو بار به شکل نور به من نشان داده.
به دن خوان گفتم هنوز هم درک نمیکنم اگر مسکالیتو مرا پذیرفته، چرا مرا به وحشت انداخته. به دن خوان یادآوری کردم طبق گفتۀ خودش، پذیرفته شدن توسط مسکالیتو به این معناست که شکل او ثابت است و از لطف و سعادت، به کابوس تغییر موضع نمیدهد. دن خوان دوباره به من خندید و گفت اگر به سؤالی بیندیشم که آن موقع در قلبم داشتم و با مسکالیتو حرف زدم، خودم درسم را فرا خواهم گرفت.
اندیشیدن به سؤالی که در «قلبم» داشتم، کاری دشوار بود. به دن خوان گفتم در آن لحظه افکار زیادی در ذهنم داشتم. وقتی پرسیده بودم که آیا در مسیر درست هستم، در واقع منظورم این بوده که آیا پایم در هر دو دنیاست؟ کدام دنیا راستین است؟ و باید چه مسیری را در زندگیام دنبال کنم؟
دن خوان به توضیحاتم گوش داد و سرانجام گفت من دیدگاه شفافی نسبت به دنیا ندارم و حامی به زیبایی درسی آشکار به من داده است.
او گفت: «تو فکر میکنی دو دنیا برای تو وجود داره، دو مسیر. اما فقط یکی هست. حامی با شفافیت باور نکردنی جوابت رو داده. تنها دنیایی که برای تو در دسترسه، دنیای انسانهاست و تو نمیتونی انتخاب کنی که این دنیا رو ترک کنی. تو یک انسان هستی! حامی بهت نشون داد دنیای سعادتمند جاییه که هیچ تفاوتی بین چیزها وجود نداره، برای این که اونجا کسی نیست که تفاوتها رو زیر سؤال ببره. اما اونجا دنیای انسانها نیست. حامی تو رو از اون دنیا بیرون انداخت و بهت نشون داد یک انسان چطور فکر میکنه و میجنگه. این دنیای انسانهاست! و انسان بودن یعنی محصور به این دنیا بودن. تو اونقدر غرور داری که فکر میکنی توی دو دنیا زندگی میکنی، اما این فقط غرور توست. هیچ دنیایی به جز یک دنیا برای ما وجود نداره. ما انسان هستیم و باید با قناعت دنیای انسانها رو دنبال کنیم. من فکر میکنم این درسی بود که حامی به تو داد.»
آپلود شده توسط:
just4u_2020
۱۳۸۸/۱۰/۲۳
دیدگاههای کتاب الکترونیکی تعلیمات دون خوان
خییلی ممنون
متاسفانه من فایل رو دانلود کردم ولی فقط صفحه اولش ک تصویر کتاب هست میاره و بقیه صفحه ها خالی و بدون نوشته هست
ایا از دوستداران عزیز این سری از کتابها کسی هست که اموزشهای دون خوان و هنر رویا دیدن را با ترجمه خانم مهران کندری اپلود کند؟ خیلی ممنون خواهم شد چون ترجمه های مختلف باعث سردرگمی خوانندگان می شود .از سری اثار کاستاندا فقط 2 کتاب سفر به دیگر سو و حقیقتی دیگر ترجمه خانم کندری نیست که متاسفانه با به کار بردن واژه های دیگری به اندازه کافی سر در گمی ایجاد کرده اند .
حجم کمترش رو کسی نداره؟:stupid: