رسته‌ها
غرش طوفان - جلد 4
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 34 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 34 رای
✔️ رمان غرش توفان ادامه رمان ژوزف بالسامو و شرح تاریخ فرانسه در زمان لوئی شانزدهم و نحوه ی شکل گیری و نهایتا انقلاب فرانسه در قالب یک داستان

دوره هفت جلدی غرش طوفان ترجمه مجموعه ای از رمان های الکساندر دوما می باشد که از نظر داستانی و تاریخی دنباله یکدیگر بودند. این رمانها عبارتند از:
1- گردنبند ملکه
2- آنژ پی تو
3- کنتس دو شارنی
4- شوالیه دو مزون روژ (شوالیه خانه قرمز)
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
660
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
hanieh
hanieh
1395/01/01

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی غرش طوفان - جلد 4

تعداد دیدگاه‌ها:
3
کاترین که به تب مغزی دچار شده تحت مداوای دکتر و پیتو بهتر شده پیتو نامه های شارنیه را گرفته برای او می اورد شبی شاورنیه به ویلره کوتره امده به خانه معشوق نزدیک و بیلو که قضیه را فهمیده دو بار از کمینگاه به او شلیک شاورنیه جوان فرار کرده بعد معلوم شده زخمی شده و توسط دکتر معالجه می گردد.کاترین به کمک پیتو از خانه پدر رفته و در جنگل در اتاقی که برای وی پشت کلبه پیرمرد ساخه اند سکنی و وی که باردار شده بچه را بدنیا اورده و با شاورنیه جوان به شهر می رود.
بیلو و پیتو به عنوان نمایندگان ویلره وتره برای جشن بیانیه ازادی که 300 هزار نفر از سراسر فرانسه در ان شرکت کرده به پاریس رفته و در کار اماده کرده میدان دومارس یا جنگ برای جشن کمک کرده میرابو توسط بیانیه ای کتبی به طرفداری از سلطنت متهم و خیانتکار نامیده شده اوضاع مزاج او بهم ریخته بیمار می شود دکتر ژیلبرت او را فصد کرده شب در خانه میرابو دوباره افراط کرده و به حالت مرگ و اغما می افتد.
بیلو که نقشه انتقام و ابروی خود و کشتن شارنیه را دارد در فراماسونری شرکت و ارتقا درجه یافته و دوک اورلئان هم برای انتقام عضو شده و قسم یاد می کنند که با درفش اهن زهر و اتش دشمنان مرام خویش را از بین برده بالسامو در جمع اعضای فرقه سخنرانی در باب مفاهیم ازادی.مساوات و اخوت نموده و انها را شرح می دهد....
میرابو که بخت خود را در وزیر شدن می بیند با مخالفت سری شاه مواجه و مجلس طرحی را تصویب می کند که نمایندگان حق وزیر شدن را ندارند.میرابو بعدا در خانه ای در شهر با ملکه ملاقات و ملکه قرض های او را پرداخت و میرابو دست ملکه را بوسیده و می گوید با این بوسه سلطنت نجات یافت.میرابو در تصویب لایحه فرماندهی کل قوای نظامی و جنگ با شاه و 24 میلیون بودجه شاه و 4 میلیون بودجه ملکه نقش مهم دارد.وی خانه ای در خارج شهر به نام کاخ مرداب خریده و با دکتر ژیلبرت برای دیدن ان می رود و ژیلبرت او را از گل زیاد و زنها منع و بوی بد مرداب را برای او خطر دانسته در انجا میرابو اولیویا همسر بواسیر که خدمتکار اندره بوده و به ملکه شبیه است با کودکش که دام بالسامو است دیده و با او ارتباط برقرار می کند.
دکتر گیوتین دستگاه جدید خود را در دیوانه خانه ای مونتاژ و بر روی سه نفر از بیماران امتحان شب که قضیه را برای شاه نقل می کنند وی از دکتر ژیلبرت می خواهد تا شکل دستگاه را برای وی کشیده و شاه می گوید که باید تیغه منحنی تبر مانند بالا به شکل تیغه مثلث دراید و با دست خود شکل را اصلاح ملکه تا نقشه را دیده فریادی کشیده و بیهوش می شود زیرا دستگاهی که 20 سال پیش بالسامو در ظرف اب نشان او داد و سرش را با ان قطع کردند دوباره می بیند.شاه در ان جلسه تحت فشار قرار می گیرد و با گفتن جمله شاه نمی توند در نقشه ربودن خود شرکت کند چاغ سبز برای اجرای نقشه فاوراس و برادرش را می دهد.
بالسامو الیویا و بواسیر با بچه 5 ساله که به شدت فقیر شده اند را یافته و بواسیر در گروه فاورس است و جزئیات نقشه را به وی داده شب فاورس دستگیر و متهم به خیانت شده نامه ای روز بعد منتشر و جریان و نقش فاورس و برادر شاه افشا فاورس محاکمه و محکوم به مرگ شده و بعد نوشتن وصیت نامه و ملاقات با کشیش و رفتن به کلیسا با ارابه به پای چوبه دار امده و بدون لو دادن کسی اعدام می شود.بالسامو قبل به زندان امده و از او می خواهد که فرار کند و هر وقت در مسیر فریاد بزند که نمی خواهد اعدام شود او را نجات می دهند اما فاورس نمی پذیرد
شاه شارنیه را به اتاق خود برده و پس از سنجش وفاداری از او می خواهد به شهر میتز رفته و از حکمران بخواهد ترتیب خروج او را از کشور بدهد و توصیه نامه معرفی به شارنیه می دهد.شارنیه در برگشت از اتاق شاه توسط ملکه احضار و با وجود سوابق عاشقانه و دوستی چیزی بروز نداده در کالسکه نشسته و حرکت می کند و نامه ای به اندره می نویسد.ملکه اندره را احضار و او از جریان سفر شارنی بیخبر و به ملکه می گوید که جریان پسر و زندگیش را به شوهرش می گوید و ملکه با چشمان اشکبار را ترک می نماید.
حکمران نامه را دیده و نقشه را از شاورنی می فهمد و برای اطمینان پسرش را به پاریس نزد شاه می فرستد.پسر توسط لافایت با شاه ملاقات و با اشاره با هم صحبت کرده ملکه و شاه از محبوس بودن در توئیری نزد لافایت شکوه کردهد تا شاه که مشغول ساخت قفل جدید در کارگاه خود که اماده شده است از لافایت می خواهد که استاد گامن قفل ساز بدیدن او بیاید.پسر حکمران به شکل شاگرد قفل ساز درامد و با گامن به دیدن شاه رفته گامن دو ساعت تنها مهلت می خواهد تا قفل را اصلاح کند و در این مدت شاه با کنت پسر ملاقات و گفتگو و مسیرهای فرار را بررسی و سرانجام شاه یکی از شهرهای تحت فرمان حاکم را مناسب تشخیص می دهد.
شاه اشکافی که در دیوار درست کرده و قفل برای ان ساخته شده به گامن نشان داده و از او می خواهد ان را طوری تنظیم کند که در زیر پوشش معلوم نشود.سپس شاه دو میلیون لویی طلا با گامن شمرده و در اشکاف قرار داده و 25 لویی اضافه را به گامن می بخشد.گامن که قبل دو بطری مشروب خورده طبق نقل خودش با یک لیوان شربت و یک تکه بیسکویت از طرف ملکه پذیرایی و نیمه مست از قصر خارج به طرف خانه در چند میخانه سر راه نوشیدنی خورده در حالی که کاگلیوستر با لباس کارگری او را تعقیب در جاده گامن بر زمین افتاده و بالسامو کالسکه گرفته او را به میخانه برده با داروی خاص بهبود بخشیده و در انجا گامن اعتراف می کند که شاه و ملکه می خواستند او را مسموم سازند و مذاکرات شاه با فاورس که قرار به جمع کردن نیروهای سلطنت طلب در خارج پاریس و ورود از سه مسیر و تصرف شهرداری و کشتن بابی و لافایت و دزدیدن و بیرون بردن شاه از پاریس است را برملا می کند.
غرش طوفان - جلد 4
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک